مدح و ولادت امام علی ع - 6

مدح و ولادت امام علی ع - 6

مدح و ولادت امام علی ع - 6

مدح و ولادت امام علی ع - 6

مدح و ولادت امام علی ع - 6
مدح و ولادت امام علی ع - 6
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
شدم از تو مأجور گفتم علی زعشق تو باشور گفتم علی به مُلک سلیمانی ات در نجف به پای تو چون مور گفتم علی

شدم از تو مأجور گفتم علی
زعشق تو باشور گفتم علی

به مُلک سلیمانی ات در نجف
به پای تو چون مور گفتم علی

زبانم گرفت و تو دادی مدد
کلیمم که در طور گفتم علی

منم ظلمت و از ته قلب خویش
به نورٌ علی نور گفتم علی

زجام علی مست مستم چنان…
که با حکم مستور گفتم علی

به محشر دلم قرص شد چونکه من
زگهواره تا گور گفتم علی

مهدی قاسمی


تعداد بازديد : 167
یکشنبه 29 فروردین 1395 ساعت: 11:47
نویسنده:
نظرات(0)
میکده پر ز می شده ساقی من بیچاره پشت در ماندم بین طعنه… میان زخم زبان… نامتان را به روی لب خواندم

میکده پر ز می شده ساقی

من بیچاره پشت در ماندم

بین طعنه… میان زخم زبان…

نامتان را به روی لب خواندم

آمدم بنده ام کنی آقا

بنده ی تو شدن ولی سخت است

حیدری… عاشقان تو بسیار

قنبر تو شدن علی سخت است

مثل من در سپاه تو خیلی

مثل تو در نگاه من یکتا

کم نیاید ز تو یقین دارم

گر نگاهی به من کنی مولا!

بهترین جای این جهان حرمت

شرف این مکان به تو باشد

فاش می گویم این یقین من است

خلقت این جهان به تو باشد

نام تو رفع مشگل همه است

دشمنت هم به تو توکل کرد

در مصاف تو، در دل میدان

به عنایات تو توسل کرد

بی سبب نیست مست و حیرانم

ما عرفناک حق معرفتک

هر کس از ظن خود ز تو دم زد

عجز الواصفون عن صفتک

چقدر زخم در احد خوردی

جان ما نذر خاک پای تو باد

از فدا کاری تو دین خدا

تا خود روز حشر شد آباد

رایت حق فقط شما هستی

لعنت حق به پرچم دگران

آرزویم تمام عمر این است

پای تو من دهم علی جان، جان

هر کسی دل به دلبری داده

دلبر من فقط تویی حیدر

خادمی ات سبب شده آقا

فخر بر انبیا کند قنبر

اشهد انک امین الله

نامتان رافع گرفتاری

تا شنیدم و من یمت یرنی

بر لبم شد شهادتم جاری

مجتبی قاسمی


تعداد بازديد : 342
یکشنبه 29 فروردین 1395 ساعت: 11:36
نویسنده:
نظرات(0)
نفسِ نفیسِ خواجه ی لولاک حیدر است روح حیات ، در تَـن اَفـلاک حیدر است روز اَلَست بوده که با اختیار خ�

نفسِ نفیسِ خواجه ی لولاک حیدر است
روح حیات ، در تَـن اَفـلاک حیدر است


روز اَلَست بوده که با اختیار خویش
خاکی شدیم چون پدر خاک حیدر است

نام خُداست کوه بلندی که صوت مـا
بر آن رسید و دید که پژواک حیدر است

آن دوست کز نخست به دنیا نداشته ست
دشمن به غیرِ نطفه ی ناپاک حیدر است

دنیای کفر غیر حریفی ضعیف نیست
تا در سپاه حق ، یلِ بی باک حیدر است

تنها کسی که پیش قدوم مبارکش
کعبه دوبار سینه زده چاک حیدر است

نقش ضریح او شد و این راز فاش شد
خون دویده در رگ هر تاک حیدر است

آن عقل کُل که مثـل محمّد به اهلِ فَهم
اعطا نموده قدرت اِدراک حیدر است

آنکس که غیر نان جو و آب با نمک
کرد از طعام دنیوی اِمساک حیدر است

زنجیر من به گردن و آنکس که بسته است
این رشته را به حلقه ی فِـتراک حیدر است

در اقتدا به خطّ خوشِ کاتبِ ازل
نقـش نگـین خــاتمِ حـکّـاک حیدر است

محمّد قاسمی


تعداد بازديد : 99
شنبه 28 فروردین 1395 ساعت: 10:39
نویسنده:
نظرات(0)
گاه شد مظهر خدا و گاه شد مظهر علی من علی را در خدا دیدم خدا را در علی روز اول از خودش یک نور واحد خلق ک�

گاه شد مظهر خدا و گاه شد مظهر علی
من علی را در خدا دیدم خدا را در علی


روز اول از خودش یک نور واحد خلق کرد
نیم آن شد مصطفی و نیمه‌ی دیگر علی


این سر قرآن علی و آن سر قرآن علی
حق کتابی را فرستاده ست سرتاسر علی

می‌نویسم از ازل ظاهر علی باطن علی
می‌نویسم تا ابد اول علی آخر علی

ظاهرش این بود در معراج، الله و رسول
بود اما باطناً، الله، پیغمبر، علی

او خودش جای خودش نامش چنان مشکل‌گشاست
که شفاعت می‌کند فردای محشر هر علی

یا ابا آدم! ابا شبر! ابا زینب! علی!
همسر زهرا على، داماد پیغمبر علی

شهریار و شهسوار و بنده پروردگار
حضرت دُلدُل سوار و خواجه قنبر علی

انبیا دست توسل بر عبایش داشتند
انبیا هرچند بالایند بالاتر علی

گر زبانزد هست گرمای بیابان نجف
می‌دمد خورشید از چاک گریبان نجف

سفره مولاست گر پهن است هر جا سفره‌ای
عرش هم باشیم اگر هستیم مهمان نجف

دورتادور حرم زوزه کشیدن کار ماست
می‌شود نوح نبی وقتی نگهبان نجف

آرزوی دیدن جنت نکردم هیچ‌وقت
من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف

نیست مدیون کسی الا علی و فاطمه
هرکسی که رفت زیر دین ایوان نجف

به قنوت ما نمی‌آید عقیق هیچ جا
می‌خرم انگشتر از ملک سلیمان نجف

ما سر و جانی بدهکار بتول و حیدریم
سر به قربان مدینه جان به قربان نجف

رزق آب‌ونان ما دست حسین است و علی
سال‌ها خوردیم آب کربلا نان نجف

نیمه ماه رجب از راه دارد می‌رسد
کربلای ما چه شد دستم به دامان نجف

علی اکبر لطیفیان


تعداد بازديد : 187
جمعه 27 فروردین 1395 ساعت: 13:11
نویسنده:
نظرات(0)
رو زدم باز چون گـدا به علی تا شود حاجتم روا به علی چون سپرده ست اختیار مرا حضرت “واهبُ العَطا”به عل

رو زدم باز چون گـدا به علی
تا شود حاجتم روا به علی

چون سپرده ست اختیار مرا
حضرت “واهبُ العَطا”به علی

 

می رسد فصل مُقـتدا شدنم
می کنم تا که اقتدا به علی

همچنان کز علی شدم آغــاز
می رسم من در انتها به علی

می توانم پدر صداش کنم
دارم از بس که اتّکا به علی

مادرم هم خیالش آسوده ست
داده ، دستِ دل مرا به علی

آرزوی بزرگ من این است
همه باشند مُبتلا به علی

قصّه ی زندگی خوشایند است
گـر شود ختم ماجرا به علی

ای بنازم به آن طبیبی که
درد را می کند دوا به علی

می زنند عاشقانه میثم ها
خنده بالایِ دارها به علی

محض کوری چشم دشمن اوست
فخر اگر می کند خدا به علی

ظـفـر و صبر توأمند که بـاز
می سپارد نبی لوا به علی

کوثرش را نه دخترش را نه
جان خود داد مصطفی به علی

باش بی اعتنا به خود”سائل”
باش در بنـد اعتنا به علی

محمّدقاسمی


تعداد بازديد : 89
سه شنبه 10 فروردین 1395 ساعت: 13:02
نویسنده:
نظرات(0)
ایمان کریمی هر نفس نادعلی سود کلان می بخشد چه بگوییم؟ که مافوق بیان می بخشد او کلیم لله محض است، که

 

هر نفس نادعلی سود کلان می بخشد
چه بگوییم؟ که مافوق بیان می بخشد

او کلیم لله محض است، که از این لقبش
ذره ای نیز به موسای شبان می بخشد

گر ببُرّند زبان از دهنش، باز "علی"
بر سر دار به تمّار زبان می بخشد

بچه بودیم، زمین خورده و گفتیم علی
نام او بر تن هر شیعه توان می بخشد

دم ایوان نجف نادعلی را خواندیم
همه دیدیم که این دم هیجان می بخشد

همه دیدند به هنگام رکوعش آن روز
که علی بر فقرا جنس گران می بخشد

ایمان کریمی

 


تعداد بازديد : 61
سه شنبه 10 فروردین 1395 ساعت: 12:53
نویسنده:
نظرات(0)
مدح مولی الکونین ، اب الحسنین ، امام المتقین ، همسر زهرای بتول (س)، امیرالمومنین (س) قصد کردم بنویسم

مدح مولی الکونین ، اب الحسنین ، امام المتقین ، همسر زهرای بتول (س)، امیرالمومنین (س)

قصد کردم بنویسم ز تو من ابیاتی
ز تو که برگ نشین شجر جناتی

رب و مربوب ، امام همه ی ذراتی
سنگ قسطاسی و خود مو بکش از جغراتی

تالی حقی و معنای صفات ذاتی
باب قدر و قلم و نون و شب خیراتی

کاتبی ، عین کتابی ، ورقی ، کلماتی
قبله از هر جهتی و وطن الحاجاتی

عسکر الاسمه فی نشعه ی معقولاتی
آشکارا شه ملک دل مکنوناتی

امر معروفی و نهی، از همه ی شهواتی
خلق ، حیران تو و خود به خدایت ماتی

شاکلات از تو گرفتند چه تشکیلاتی
سابحات از تو گرفتند چه تسبیحاتی

قابض روحی و مُحیی إ دل امواتی
همسر مادر سادات و اب الساداتی

جعفر ابوالفتحی

 

منبع : پایگاه اطلاع رسانی اشعار آئینی جعفر ابوالفتحی

www.neyjaf.ir

 


تعداد بازديد : 55
شنبه 07 فروردین 1395 ساعت: 1:20
نویسنده:
نظرات(0)
مستجیرٌ بکم… سلام آقا، ناجی انبیا علی جانم مهبط الوحی، معدن الرحمه، یا أخَ المصطفیٰ علی جانم مستم

مستجیرٌ بکم… سلام آقا، ناجی انبیا علی جانم
مهبط الوحی، معدن الرحمه، یا أخَ المصطفیٰ علی جانم

مستم و حالت طرب دارم، میل بوسیدن عنب دارم
لائذٌ عائذٌ… به لب دارم، أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم
با دلی پر گناه آمده ام، باز هم رو سیاه آمده ام
به امید پناه آمده ام، مَن أتٰکُم نَجیٰ علی جانم

عصمه المؤمنین امین الله، شاه اهل یقین امین الله
آبروی همین امین الله، آبروی دعا علی جانم

مدح تو بر لسان جبریل است، بین تورات بین انجیل است
بین قرآن سخن به تفصیل است از تو یا مرتضی علی جانم

گرچه آلوده ام ولی گفتم، در نجف بی معطلی گفتم
 صد و ده بار یاعلی گفتم، ذکر مشکل گشا علی جانم

جلوه ی پنج تن شما هستی، قل هو الله من شما هستی
 اولین بت شکن شما هستی، قاتلُ الأشقیا علی جانم

ای نمایانگر مسیر از چاه، بی تو هر بنده می شود گمراه
نقطه ی تحت باء بسم الله، زوج خیرالنسا علی جانم

شاکرم در دلم تو را دارم، بین آب و گلم تو را دارم
گرچه من سائلم تو را دارم، همنشین گدا علی جانم

لالم از گفتن ثنای شما، پدر و مادرم فدای شما
هر چه دارم همه برای شما، لَکَ روحی فِدا علی جانم

هادیِ راه سر به راهم کن، تو فقط لحظه ای نگاهم کن
برده ات می شوم سیاهم کن، همدم برده ها علی جانم

به قلم میخورم قسم، به کتاب… سائلت را نمی کنی تو جواب
تَرْزُقُ مَنْ تَشَا بِغَیْرِ حِساب، تَرْزُقُ مَنْ تَشا علی جانم

محمد جواد شیرازی


تعداد بازديد : 127
جمعه 06 فروردین 1395 ساعت: 9:57
نویسنده:
نظرات(0)
علی که بی گل رویش، جهان قوام نداشت بدون پرتو او، روشنی دوام نداشت اگر به حرمت این خانه‌زاد کعبه نبو

علی که بی گل رویش، جهان قوام نداشت
بدون پرتو او، روشنی دوام نداشت

اگر به حرمت این خانه‌زاد کعبه نبود
سحاب رحمت حق، بارش مدام نداشت

سوادِ چشم علی را اگر نمی‌بوسید
به راستی حَجَرُالاَسوَد استلام نداشت

قسم به عشق و محبّت، پس از رسول خدا
وجود هیچ‌کس این قدر فیض عام نداشت

علی مقیم حرم‌خانه‌ی صبوری بود
که داشت منزلت و دَعوِی مقام نداشت

اگرچه دست کریمش پناه مردم بود
و هیچ روز نشد شب، که بار عام نداشت

چشیده بود علی، طعم تنگدستی را
که غیر نان و نمک سفره‌اش طعام نداشت

اگرچه بود زره بر تن علی بی‌پشت
اگرچه تیغه‌ی شمشیر او نیام نداشت

به بردباری این بت شکن، مدینه گریست
که داشت قدرت و تصمیم انتقام نداشت

اگرچه باز نکردند لب به پاسخ او
علی، مضایقه از گفتن سلام نداشت

علی، عدالت مظلوم بود و تنها ماند
دریغ، امّت او شرم از آن امام نداشت

به باغ وحی جسارت نمود گلچینی
که از مروّت و مردی نشان و نام نداشت

شکست حرمت و گم شد قداست حرمی
که قدر و قرب کم از مسجدالحرام نداشت

شدند آتش و پروانه آشنا، روزی
که شمع سوخت ولی فرصت تمام نداشت

کسی وصیّت او را نخواند یا نشنید
که آفرین به بلندای آن پیام نداشت
ااا
تو آرزوی علی بودی ای گل یاسین!
دریغ و درد که این آرزو دوام نداشت

حضور فصل خزان را به چشم خود دیدی
که با تو فاصله بیش از سه چارگام نداشت

در آن فضای غم‌انگیز فضّه شاهد بود
که غنچه طاقت غوغا و ازدحام نداشت

چرا کنار تو نشکفته پرپرش کردند
مگر شکوفه‌ی آن باغ احترام نداشت

شفق نشست به خون تا همیشه وقتی دید
«نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت»

محمدجواد غفورزاده


تعداد بازديد : 93
جمعه 06 فروردین 1395 ساعت: 9:52
نویسنده:
نظرات(0)
ز نسل سلمانیم و با تمار مأنوسیم آری که ما ازکودکی با دار مأنوسیم دلدار ما از روز اول مرتضی بوده است ت

ز نسل سلمانیم و با تمار مأنوسیم
آری که ما ازکودکی با دار مأنوسیم
دلدار ما از روز اول مرتضی بوده است
تا روز آخر با همین دلدار مأنوسیم

مقصودما از ذکرهای مختلف مولاست
با یاحق و یا هو و یا کرار مأنوسیم

جانم علی ،جانم علی ،جانم علی جانم
از صبح تا شب با همین تکرار مأنوسیم

تنها به خلوت حق مطلب را ادا کردیم
با عشق ، این آیینه ی اسرار مأنوسیم

مانند ماهی که فقط با آب مأنوس است
ما نیز تنها با حریم یار مأنوسیم

نشر فضیلت های حیدر کار و بارماست
عمری اگر با کاغذ و خودکار مأنوسیم

هرروز نخل خویش را با گریه می بینیم
تا مرگ ، از عشق علی با دار مأنوسیم

مجتبی خرسندی


تعداد بازديد : 121
جمعه 06 فروردین 1395 ساعت: 9:51
نویسنده:
نظرات(0)
مدح حضرت امیرالمومنین (ع) مثل زنبور که با شهد، عسل می سازد حرکتت از بر آیات غزل می سازد فرض، تمثال ت�

مدح حضرت امیرالمومنین (ع)

مثل زنبور که با شهد، عسل می سازد
حرکتت از بر آیات غزل می سازد

فرض، تمثال تو از روز ازل می سازد
ارض، با گودی چشم تو جبل می سازد

این چه سری است که در عرصه ی معراج، خدا
نزد چشمان نبی از تو بدل می سازد

تو نخواهی جمل از بطن، بَقر می سازد
تو بخواهی بقر از بطن، جَمَل می سازد

خالقت روز قیامت که همه حیرانند
با ولای تو ز افعال ، عمل می سازد

کعبه ، هستی و پس از رمی منیات ز دل
یوسف مصر سر از بهر تو کل می سازد

بطن هر آیه ی قرآن کریم از عملت
بهر پیغامبرش مِثل و مثَل می سازد

گرد منظومه چشم تو قمر می گردد
با طوافش ز دو چشم تو زحَل می سازد

قلم دهر به امر تو اثر می ریزد
مگر از نهی تو معلول، علل می سازد

قند حب دل هر شیعه ی افروخته را
فاطمه در دل دریای تو حل می سازد

پسرت با دم شمشیر تو بر می خیزد
و ز قانون کلام تو ملل می سازد

 

جعفر ابوالفتحی

 

منبع : پایگاه اطلاع رسانی اشعار آئینی جعفر ابوالفتحی

www.neyjaf.ir

 


تعداد بازديد : 61
جمعه 06 فروردین 1395 ساعت: 9:32
نویسنده:
نظرات(0)
گفتند علی یک تنه با دست نگه داشت در را نه که با دست که با شست نگه داشت در را نه فقط لشکری از مرحبیان ر�

گفتند علی یک تنه با دست نگه داشت
در را نه که با دست که با شست نگه داشت

در را نه فقط لشکری از مرحبیان را
در پشت در قلعه به پیوست نگه داشت
نازم به دهانم که به شادی و به غصه
یک عمر علی گفت و مرا مست نگه داشت

پرونده ی اعمال مرا دید و خوشم که؛
حتی اگر از روی غضب بست، نگه داشت

تا دید که من گریه کن فاطمه هستم
می خواست مرا خط بزند، دست نگه داشت

ازبسکه علی بود و ولی بود به والله
در سایه ی اسمش همه را پست نگه داشت

از هستِ خودش_فاطمه_ دل کند و به این شکل؛
یک عمر برای من و تو هست نگه داشت

درپشت در سوخته در روضه اش آخر
مارا ته آن کوچه ی بن بست نگه داشت

مهدی رحیمی زمستان


تعداد بازديد : 65
جمعه 21 اسفند 1394 ساعت: 10:35
نویسنده:
نظرات(0)
به دور سفره ی ظالم نشستن ننگ می باشد بشر با جاهلان بنشست بی فرهنگ می باشد بیا از مکتب شاه ولایت معرف�

یا علی (ع)


به دور سفره ی ظالم نشستن ننگ می باشد
بشر با جاهلان بنشست بی فرهنگ می باشد
بیا از مکتب شاه ولایت معرفت اموز
غلام شاه مردان یکدل و یکرنگ می باشد
دلا دل دادگی اموز از عشاق صاحب دل
اگر دل بی علی شد دل نباشد سنگ می باشد
میان شیعه با مولا مسافت دیده تا ابروست
ولی با ناکسان فرسنگ تا فرسنگ می باشد
چه اعجازیست یا رب در شعار یا علی یا حق
اگر شیعه نگوید یا علی دلتنگ می باشد
بگو با منکران مرتضی این نکته را خوشزاد
که در محشر کمیت اهل بدعت لنگ می باشد


مرحوم سید حسن خوشزاد


تعداد بازديد : 69
شنبه 15 اسفند 1394 ساعت: 9:05
نویسنده:
نظرات(1)
معنی آئینه و آب ای علی شوق تمنای شهاب ای علی حاصل عمر نبی ای شیرحق ضامن فردای کتاب ای علی یاور آزاد

معنی آئینه و آب ای علی

شوق تمنای شهاب ای علی

حاصل عمر نبی ای شیرحق

ضامن فردای کتاب ای علی

 

یاور آزادی افتادگان

یاد تو و مرحم ناب ای علی

همنفس راز دل شیعیان

محرم اسرار سحاب ای علی

همدم هر نخل سر چاه غم

اشک تو یاقوت مذاب ای علی

آیه ی کوثر به تو و فاطمه

زینت اندیشه ی ناب ای علی

گفت پیمبر که منم شهر علم

ای در و دروازه و باب ای علی

ما به تولای علی سرخوشیم

ساقی آن روز حساب ای علی

حامد فروغی


تعداد بازديد : 79
پنجشنبه 13 اسفند 1394 ساعت: 14:55
نویسنده:
نظرات(1)
از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس معنی مرد خدا را نیمه شب از نخل �

از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس
یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس

معنی مرد خدا را نیمه شب از نخل ها
معنی شیر خدارا روز از لشکر بپرس

هیچ دیواری نمی شد مانع راه علی
از شکاف کعبه و دروازه ی خیبر بپرس

نه !فرار از جنگ هرگز درمرام شیر نیست
قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس

در دل تاریخ آوای ((سلونی)) زنده است
مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس

گاه برترمی شود یک نوکر از صد پادشاه
این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس

درجهنم با علی یا در بهشت بی علی؟
شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس

جمع خواهد شد محمد با علی در یک بدن؟
ما نمی فهمیم این را از علی اکبر بپرس

مجتبی خرسندی


تعداد بازديد : 105
چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت: 9:55
نویسنده:
نظرات(0)
گشتم ، نبود ، نیست ، تو هم بیشتر مگرد... آقاتر از علی(ع) به دو دنیا ، برای ما __________________________________________

گشتم ، نبود ، نیست ، تو هم بیشتر مگرد...

آقاتر از علی(ع) به دو دنیا ، برای ما



شاعر:علی شوندی


تعداد بازديد : 124
جمعه 07 اسفند 1394 ساعت: 12:19
نویسنده:
نظرات(0)
تا چشم های تو بروم راه صاف را حتی اگر طواف کنم کوه قاف را وقتی شکافت خانه ی کعبه به عشق تو دیدند در نگ

تا چشم های تو بروم راه صاف را
حتی اگر طواف کنم کوه قاف را

وقتی شکافت خانه ی کعبه به عشق تو
دیدند در نگاه هُبُل اعتراف را

 

روز جهانی غم و ظلم است در جهان
روزی که ذوالفقار بخواهد غلاف را

مولود کعبه در همه دنیا فقط تویی
گیرم که پرده پوش کنند آن شکاف را

زایشگه شماست اگر خانه ی خداست
معنای دیگری ست پس از این طواف را

گر نیستی خدای چرا پس گذاشتند
در موقع ولادت تو اعتکاف را

تو یوسفی و پیرزن عاشقت منم
با اشک آمدم بپذیر این کلاف را

مهدی رحیمی(زمستان)

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 


تعداد بازديد : 167
جمعه 23 بهمن 1394 ساعت: 16:22
نویسنده:
نظرات(0)
به سینه مهر علی را ز جان نگهبان باش درون میکده چیزی به ارزش می نیست … علیرضا خوش منظر

به سینه مهر علی را ز جان نگهبان باش

درون میکده چیزی به ارزش می نیست …

علیرضا خوش منظر

 

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 

 


تعداد بازديد : 208
جمعه 23 بهمن 1394 ساعت: 16:20
نویسنده:
نظرات(0)
روزی که به ما ولای حیدر دادند یک جرعه از چشمه سار کوثر دادند مرغ دل سر گشته ی ما را ان روز با بال ولا

روزی که به ما ولای حیدر دادند

یک جرعه ز چشمه سار کوثر دادند

مرغ دل سر گشته ی ما را ان روز

با بال ولایت علی پر دادند

 

حمید کریمی

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 


تعداد بازديد : 55
چهارشنبه 21 بهمن 1394 ساعت: 9:40
نویسنده:
نظرات(0)
ترکیب بند مدح امیرالمومنین علیه السلام: سرم از شرم اگر که پایین است کوله بارم دوباره سنگین است بی �

ترکیب بند مدح امیرالمومنین علیه السلام:

سرم از شرم اگر که پایین است
کوله بارم دوباره سنگین است
 
بی نوا آمدم، نجاتم داد
کار حیدر نجات مسکین است
 
مس ما را همیشه زر کرده
از کرامات فضه اش این است
 
سفره اش خالی است و خوشنود است...
...سفره ی سائلش که رنگین است
 
کو به کو رد شدم علی گفتم
چه کنم؟ عشق یار در سینه است
 
تلخی روزگار یادم رفت
نامش ازبس برام شیرین است
 
قل هو اللهِ من همه مولاست
بانی مدح مرتضی زهراست
 
وسعت قلب من وجب شده است
مالک هر وجب طلب شده است
 
مُهر حیدر زدم به هر وجبش
مثل نخلی که پر رطب شده است
 
گرچه ذی الحجه دل نشد حاجی
سیزده بار در رجب شده است
 
اگر امشب دوباره سر مستم
مهر حیدر فقط سبب شده است
 
نقطه ی تحت باء بسم الله
شب معراج، صوت رب شده است
 
شیر حق در زبان ما شده و...
... اسدالله در عرب شده است
 
آن که بابای عالم خاک است
علت خلق کل افلاک است
 
نام حیدر تمام دین من است
ذکر افتاده وقت پا شدن است
 
از علی گفتم و منافق گفت:
جای ما نیست... وقت جا زدن است
 
فاتح خیبر و حنین و احد
غالب جنگ های تن به تن است
 
کس ندیده فرار حیدر را
زره پشت او فقط کفن است
 
تیغ او در نبرد لازم نیست
نعره اش وقت جنگ صف شکن است
 
آن که خیبر به غرشش لرزید
صاحب ذوالفقار ابالحسن است
 
وقت رزمش که خصم می لرزید
حق تعالی به خویش می بالید
 
خواند ما را... به خیمه گاهش برد
رانده بودیم و در پناهش برد
 
دلِ سنگم مقابل چشمش
دل من باخت و نگاهش برد
 
بی قرارم از آن شبی که مرا
جذبه ی مرتضی به راهش برد
 
چاه چشمان من پر از آب است
از سری که علی به چاهش برد
 
آن چنان مست وصل حق شده بود
قاتلش را به قتلگاهش برد
 
هر کسی سجده کم به پایش کرد
آخرش پی به اشتباهش برد
 
حب حیدر خرید... پس دیدیم
که خلیل خدا شد ابراهیم
 
دوری از انحراف باید کرد
عزمِ بر راه صاف باید کرد
 
بی علی ارزنی نمی ارزیم
چه کنم اعتراف باید کرد
 
کعبه آخر چرا ترک برداشت؟
صحبت از آن شکاف باید کرد
 
کعبه ی بی علی فقط سنگ است
مرتضی را طواف باید کرد
 
سال ها معتکف شدم بس نیست؟!
چقدَر اعتکاف باید کرد؟!
 
صبر تا وعده ی "...یَمُت یرنی"؟!
عاشقان را معاف باید کرد
 
عبد، بی تاب دیدن مولاست
رود، بی تاب وصل بر دریاست
 
شعر من شعر اقتباسی نیست
ساده می گویم و هراسی نیست
 
گرچه آلوده ام محب توام
عیب و ایراد من اساسی نیست
 
ظرف مجنون شکست تا نرود
قصد لیلا که ناسپاسی نیست
 
از شبی که مرا نجف بردی
در سر من دگر حواسی نیست
 
نجفت از سرم نمی افتد
از خیال حرم خلاصی نیست
 
پس نزن لااقل دلم را تو
روزی اش گر علی شناسی نیست
 
بی نوایم ولی تو را دارم
دل خوشم یاعلی تو را دارم

محمد جواد شیرازی

 

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 


تعداد بازديد : 169
شنبه 17 بهمن 1394 ساعت: 17:20
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 52
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف