::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::

نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم


تعداد بازدید : 7302
نویسنده پیام
khadem
آفلاین



ارسال‌ها: 1291
عضویت: 24 /10 /1390
تشکر کرده: 1
تشکر شده: 77
متن روضه وفات حضرت زینب سلام الله علیها-حاج حسن اخباری
السلام علی المهدی و علی آبائه الطاهرین

در چرخ ولایت است كوكب، زینب
علّامه نارفته به مكتب، زینب
گفتم به خرد: یگانه دوران كیست؟
بی پرده دوبار گفت: زینب، زینب

زینب که از خدا صلوات مکررش
زینب که بعد فاطمه خوانند کوثرش

آن شیردخت شیر الهی که گفته اند
در خاندان شیرخدا شیر دیگرش

این است آن سلاله زهرا که انبیا
گلبوسه می نهند به قبر مطهرش

شب نیمه ماه رجب امشب شب زیارتی ایاعبدالله الحسین، خیلی دلت آماده است امشب،برا زینب بلند بلند گریه كنید،منم امشب همراه دل تو میام تا تل زینبیه،

زهرای دومی که نشد در تمام عمر
عباس بی اجازه نشیند برابرش

از مدینه تا مکه و تا کربلا هروقت میخواست پیاده بشه، آقا قمر بنی هاشم خودش نزدیک میومد. به جوانهای بنی هاشم میگفت کوچه باز کنید زینب میخواد پیاده شه، قد و بالای دختر علی رو کسی نباید ببینه.

زهرای دومی که نشد ...

علامه ی معلمه نادیده ای که بود
تیغ سخن به خطبه چو شمشیر حیدرش

کجا زینب درس خونده؟ در کدام مکتبی زینب این همه معارف و این همه بیان فراگرفته؟
کلاس زینب محضر علی بوده، این بیان رو از بیان مادرش فاطمه فراگرفته.

هفتاد داغ بر جگرش بود، باز هم
لرزید کوفه از کلمات چو تندرش

از اول صبح عاشورا تا بعد از ظهر پا به پای ابی عبدالله هی رفت میدان و کشته بغل کرد تو خیمه ها،
اگر کنار بدن علی اکبر خودش رو نمیرسوند، همون جا حسین جان میداد

عبدالله جعفر سوال کرد، بی بی شنیدم وقتی عزیزانتو از میدان آوردن از خیمه بیرون نیومدی. فرمود: عبدالله! نمیخواستم تو اون لحظه چشمم به چشم حسین بیفته.
ببینم امشب چقدر ارادت داری خدمت عمه سادات؟ امشب می تونی صداتو آزاد كنی برا زینب بلند بلند گریه كنی،این احتمال رو بدید صاحب عزا دم در مهدیه ایستاده،خودش فرمود،مجلس عمه جان منو گرم كنید،دوستان من برا زینب بلند بلند گریه كنند،

لزرید کوفه از کلمات چو تندرش

جانم زینب

راس حسین خطبه او را چو می شنید
میکرد افتخار که اینست خواهرش

از خشت مسجد کوفه ندا رسید
این شیرزن علیست به بالای منبرش

کرب و بلا، کوفه، شهر دمشق، نه
گردید کل عالم هستی مسخرش

اراده کرد دم دروازه کوفه، تا موقعیت رو آماده دید برای سخنرانی فرمود: اسکتوا! نقسها در سینه ها ماند. زنگها از صدا افتاد. چه کسی میخواد حرف بزنه؟
مردم کوفه با بیان علی آشنا بودند. با سخن علی انس داشتن. بعضی ها گفتند نکنه علی زنده شده داره حرف میزنه
نزدیک خیمه اومدند دیدند نه! دختر علی نشسته.

آن شب که در خرابه نماز نشسته خواند ...

امام سجاد فرمود: ندیده بودم نافله شبت رو نشسته بخونی.

آن شب که در خرابه نماز نشسته خواند
آن شب که ریخت خون دل از دیده ترش

آن شب که دفن کرد یتیم سه ساله را (حسین)....

بی خود نبود وقتی اربعین وقتی اومد کربلا گفت حسینم، همه مصیبتها یک طرف، عزیز دلم داغ رقیه ات زینبت رو کشت.

خادمه اشون گفت دیدم امروز حال بی بی مساعد نیست، فرمود از میان حجره، بسترم رو توی حیاط بینداز
گفتم بی بی جان! آفتابه! هوا گرمه
فرمود: میدونم، اما این دقیقه های آخر من که یادم نمیره،
خودم دیدم بدن حسینم، خودم دیدم حسینم برهنه و عریان میان گودی قتلگاه

وصال مادر و دختر بود امشب تماشایی
دو مظلومه کتک خورده، وای وای ...

مادرش رو تو کوچه های مدینه زدند، مادرش بین در و دیوار،
اما زینب رو کنار گودال قتلگاه ...

وصال مادر و دختر بود امشب تماشایی
دو مظلومه کتک خورده، کنند از هم پذیرایی
پس از قتل حسین دگر تنهای تنها بود
کلام آخر او هم حسینم وا حسینا بود

خودش فرمود شما نبودید ببینید، بدن حسینم رو زیر سم اسبها بردند. شما نبوید ببینید سر حسینم رو چهل منزل بالای نی ...



با تشكر از مسكین شیرازی برای ارسال متن روضه وفات حضرت زینب سلام الله علیها
یکشنبه 05 خرداد 1392 - 15:02
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
khadem
آفلاین



ارسال‌ها: 1291
عضویت: 24 /10 /1390
تشکر کرده: 1
تشکر شده: 77
روضه وفات حضرت زینب سلام الله علیها
RE : 1
کیست این بانو که خلقی واله و شیدای اوست

گرمی بازار عشق از گرمی سودای اوست

کیست این بانو که دین مُسَخّر کرده است

کشور قرآن مصون از همت والای اوست

فاش گویم زینب است این پاره قلب بتول

زینب است این آسمانها فرش زیر پای اوست

زینبی را در فصاحت آن که هنگام سخن

عالمی سوزان همه از نطق آتشین زای اوست

شام را ویرانه گر بینی و در هم ریخته

این ز تأثیر فغان و ناله و غوغای اوست

روز وفات بی بی دو عالم زینب کبری است ، صاحب عزا امام زمان است ، امروز زهرا عزادار است ، امیرالمؤمنین عزادار است ، حسن عزادار است ، حسین عزادار است ، اما مثل چنین روزی فراق حسین و زینب پایان پذیرفت ، لحظه های آخر عمرش بود به شوهرش عبدالله بن جعفر فرمود : عبدالله دستور بده بستر مرا ببرند در صحن خانه ، بسترم را زیر آفتاب بگذارند .

عبدالله عرض کرد خانم شما مریضه اید آفتاب برای شما ضرر دارد تا این را گفت، صدای گریه زینب بلند شد .

فرمود : عبدالله نبودی کربلا ، ببینی بدن حسینم سه روز روی خاک کربلا بود ، کسی نبود این بدن را بردارد ، همه صدا بزنید حسین .

منبع:کتاب گلچین احمدی
یکشنبه 05 خرداد 1392 - 15:02
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
saminnikoo
آفلاین



ارسال‌ها: 2
عضویت: 20 /8 /1395
متن روضه وفات حضرت زینب سلام الله علیها-حاج حسن اخباری
RE : 2
دوشنبه 15 آذر 1395 - 19:47
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
aminmoin
آفلاین



ارسال‌ها: 3
عضویت: 29 /10 /1395
متن روضه وفات حضرت زینب سلام الله علیها-حاج حسن اخباری
RE : 3
بسیار عالی
یکشنبه 01 اسفند 1395 - 20:06
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش



تازه سازي پاسخ ها



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش :
صفحه اصلی | انجمن | ورود | عضویت | خوراک | نقشه | تماس با ما | طراح

این قالب توسط سایت روزیکس طراحی شده است و هر گونه پاک کردن لینک طراح پیگرد قانونی دارد !