استقبال از محرم

استقبال از محرم

استقبال از محرم

استقبال از محرم

استقبال از محرم
استقبال از محرم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
کیستی تو ڪه غمت برده دل از دلـبرها

کیستی تو ڪه غمت برده دل از دلـبرها
راز تـو چیست ڪه آتش زده بر بـاورها

چند وقتی‌ست که بی‌تاب محرم هستیم
بــــاز بـرپـا شده در سینه‌ی ما محشرها

روزهـا را همگی چـشم به راهیم.. حسین
تا محـرم برسد ”فصل خـوش نـوڪـرها“

بیرق و شعرخوش مُحتشم و سینی‌زنی
تڪیه و شـال عـــزا و علـم و مـنبـرهـا

همـه دلتنگ، همـه تشنه ، همـه بی‌تابیم
تا بگـــیریم ز دستـان شـما سـاغـــرهـا

جملـه شـاهان جهانند گـــــدایان دَرَت
صـف ڪشیدند درِ مـیڪده پیغمبرها

هـر چه داریم فدای شب عاشورایت
عشق تو نیست مگر ارثیه ی مادرها

پدرم از پدرش از پـدرانش مـےگـفت:
لطف آقاست که داریم سری در سرها

****
شیخ محمدبنواری


تعداد بازديد : 1088
دوشنبه 10 مهر 1396 ساعت: 10:59
نویسنده:
نظرات(2)
محرّم، اشک و روضه، شور و هیأت

ورود به ماه محرم

 

محرّم، اشک و روضه، شور و هیأت

هوای پر زدن، شوق زیارت

اگر تا کربلا رفتی دل من

مشو راضی به کمتر از شهادت

 

یوسف رحیمی


تعداد بازديد : 329
سه شنبه 13 مهر 1395 ساعت: 9:24
نویسنده:
نظرات(0)
هر که هست اهل ولا با ما بیاید کربلا

ورود به ماه محرم-مناجات اول مجلس

 

هر که هست اهل ولا با ما بیاید کربلا

هر که میخواهد بلا با ما بیاید کربلا

هر که بیمار است و از هر در جوابش کرده اند

میدهد مولا شفا با ما بیاید کربلا

زادۀ ام البنین سرباز گیری میکند

گو به سرباز خدا با ما بیاید کربلا

دعوت از مولاست هر کس طالب مهمانی است

میزند هاتف صدا با ما بیاید کربلا

جامهٔ ماتم بپوش ای دل مُحَرّم آمده

گو به چاوش عزا با ما بیاید کربلا

بُعد منزل نیست عاشق را همین جا کربلاست

آمده اهل سما با ما بیاید کربلا

زشت و زیبا را در این بازار با هم میخرند

شاه باشد یا گدا با ما بیاید کربلا

کربلا هستند برخی، کربلایی نیستند

محرم قالو بلا با ما بیاید کربلا

از مدینه آمدم بیرون تمنّا کرده ام

شخص ختم الانبیا با ما بیاید کربلا

من نخواهم رفت زیر بار ظلم ظالمان

اهل غیرت، هر کجا با ما بیاید کربلا

اهل بحرین اهل مصر اهل یمن اهل عراق

اهل ایران هکذا با ما بیاید کربلا

جان من، ای اکبر من، دست قاسم را بگیر

گو عزیز مجتبی با ما بیاید کربلا

هشتم ذیحجه راه افتادم از امّ القرا

گفتم اهل کبریا با ما بیاید کربلا

با خدای کعبه عهد کربلایی بسته ام

تا خلیلش از منا با ما بیاید کربلا

در بقیع بودم شب هجران «کلامی» قول داد

مادرم خیرالنسا با ما بیاید کربلا

 

ولی الله کلامی زنجانی


تعداد بازديد : 511
سه شنبه 13 مهر 1395 ساعت: 9:23
نویسنده:
نظرات(0)
خوب است که از خود خبری داشته باشم

ورود به ماه محرم-مناجات اول مجلس

 

خوب است که از خود خبری داشته باشم

بر حال خرابم نظری داشته باشم

ای کاش که در روضه ی شب های مُحَرَّم

با لطف شما چَشمِ تَری داشته باشم

از آتش این عشق که افتاده به جانم

پیوسته دلِ شُعله وری داشته باشم

صد شکر که قسمت شده تا باز برایت

شعر و غزل مختصری داشته باشم

افسوس نشد ماه عزاداری ات آقا

جز شعر سرودن هنری داشته باشم

 

محسن زعفرانیه


تعداد بازديد : 261
سه شنبه 13 مهر 1395 ساعت: 9:18
نویسنده:
نظرات(0)
باز چشمان دو عالم شده گریان حسین

ورود به ماه محرم-مناجات اول مجلس

 

باز چشمان دو عالم شده گریان حسین

سینه ی ارض و سما گشته پریشان حسین

باز بر گوش فلک روضه ی او می خوانند

آتشی هست به دل از غم سوزان حسین

پرچم بزم عزا ، سینه زنی گشته به پا

باز دنیا شده یکسر همه از آن حسین

باز عالم همگی بر سر خوان کرمند

ریزه خوارند دو دنیا همه از خوان حسین

دردمندان دو عالم همه در جوش و خروش

همگی دربه در دارو و درمان حسین

روز محشر بخدا بی سر و سامان نشود

هر دلی را که بود بی سر و سامان حسین

زیر این خیمه ی ماتم ز خدا می خواهیم

دست ما را برسانید به دامان حسین

**

خواهری گفت به صد ناله و افغان که مزن

خیزران را تو دگر بر لب و دندان حسین

 

ناصر شهریاری


تعداد بازديد : 309
سه شنبه 13 مهر 1395 ساعت: 9:18
نویسنده:
نظرات(0)
در خودم مانده بودم و ناگاه تا به خود آمدم محرم شد

ورود به ماه محرم-مناجات اول مجلس

 

در خودم مانده بودم و ناگاه تا به خود آمدم محرم شد

 چشم بستم درون خود باشم کربلای غمت مجسّم شد  

همه ی آنچه روضه خوان می گفت پشت این چشم بسته می دیدم

بی خود از خود سیاه پوشیدم کار ده روزم اشک و ماتم شد 

عبد بودن ، غلامتان بودن آرزوی محال و دوری بود

 هرکجا سر زدم نشد امّا وسط روضه ی تو کم کم شد  

در زمین ما در آسمانها هم جمع پیغمبران عزادارت

 سینه زن نوح ، گریه کُن عیسی ، روضه خوان غم تو آدم شد  

رشته اتّصال من با تو نخ پرچم سیاه هیأت بود

من که ممنونم از علمدارت باز دستم دخیل پرچم شد  

معتقد بودم از همان اول عشق یعنی حسین یعنی تو

وسط روضه ی سه ساله و شام اعتقادم به عشق محکم شد  

راستی دخترم همین امشب تشنه ی آب شد لبش خشکید

یادم افتاد چشم نم دارت با نگاه رقیّه پر غم شد

یادم آمد که مشک بی سقّا التماس لب تو را می کرد

یادم آمد رسیدی و قدّت از کمر تا شد از کمر خم شد

 

محسن ناصحی


تعداد بازديد : 225
سه شنبه 13 مهر 1395 ساعت: 9:16
نویسنده:
نظرات(0)
این بیرق و سیاهی ماتم مقدس است

ورود به ماه محرم-مناجات اول مجلس

 

این بیرق و سیاهی ماتم مقدس است

آب و هوای تکیه برایم مقدس است

اشک برای تو بخدا ارث مادری ست

این قطره های جاری شبنم مقدس است

فرمود امام صادق علیه السلام که

چون گریه کرد بر غمت آدم مقدس است

در شش شبانه روز زمین آفریده شد

شش گوشه ات برای خدا هم مقدس است

تو انتهای دار و ندار منی حسین

دیدی چقدر دار و ندارم مقدس است

در بین ماه های خدا جور دیگری

بر ما هلال ماه محرم مقدس است

 

محمود یوسفی


تعداد بازديد : 189
سه شنبه 13 مهر 1395 ساعت: 8:51
نویسنده:
نظرات(0)
چگونه شکر بگویم؟ که زنده ماندم و دیدم

ورود به ماه محرم-مناجات اول مجلس- شب اول محرم

 

چگونه شکر بگویم؟ که زنده ماندم و دیدم

رسیده نوبت گریه دمیده ماه محرم

چگونه شکر بگویم؟ که زیر سایه ی پرچم

کنار حضرت زهرا نشانده اند مراهم!

چگونه شکر بگویم؟ چگونه شکر بگویم؟

دوباره گرم گلوی بریده است گلویم!

چگونه شکر بگویم که بنده... نوکرتانم؟

همیشه طالب فیض عظیمِ محضرتانم

تمام سال گدای کنار معبرتانم

غلام لطف لطیفِ نگاه مادرتانم

ستاره های هدایت، موالیان کرامت!

من و هراس قیامت، شما و لطف و عنایت

شما... ولیّ خدا، من شکسته ی غمتانم

شما دلیلِ شفا، من مریض یک دمتانم

شما نسیم صفا، من غبار مقدمتانم

شما امیر وفا، من اسیر پرچمتانم

ز دست عشق شما که زدید شعله به جانم

چرا غزل ننویسم؟ چرا ترانه نخوانم؟

درست مثل قناری، قناریِ لبتانم

شبیه ماه، گرفتار خلوت شبتانم

همیشه مشتری روضه های پُر تبتانم

چه میشود که ببینم شبی مقرّبتانم؟

همان که اول خلقت اساسنامه نوشته

مرا به راه ولایت دریده جامه نوشته

من و نگاه شما و پناه صحن و سراتان

چگونه شکر کنم که شدم مدیحه سراتان؟

شکسته باد سری که زمین نخورده به پاتان

فرشته های خدایی مقیم بزم عزاتان

به شوق بارش رحمت، غریق زمزمه هستم

دخیل بزم عزای عزیز فاطمه هستم

عزای هستی عالم عزای عشق مجسّم!

عزای کشته ی تشنه عزای صاحب زمزم

عزای یک سر بر نی عزای یک تن درهم

بخوان که جان بسپارم ز داغ وارث آدم

"سری به نیزه بلند است در برابر زینب

خداکند که نباشد سر برادر زینب"

 

مجتبی رشن روان


تعداد بازديد : 209
سه شنبه 13 مهر 1395 ساعت: 8:51
نویسنده:
نظرات(0)
به آه ، دود دلش را به آسمان می داد

به آه ، دود دلش را به آسمان می داد
به سینه می زد و تنها سری تکان می داد

شنید کرببلا....چشمِ او سیاهی رفت
فقط به این تنِ بی جان،حسین جان می داد

تمام عمر به لب داشت که خدا نکند
تمام عمر در این راه امتحان می داد

غبار بود و عطش بود و خار و دلشوره
تمامِ دشت فقط بویی از خزان می داد

به آهی از جگرش قافله به هم می ریخت
دل شکسته غمش را به کاروان می داد

نکاه کرد به مَشک و عَلَم خدا را شکر
نگاه کرد کنارش علی اذان می داد

یکی به دوش عمو و یکی به آغوشش
یکی نشسته و گهواره را تکان می داد

برای بردن اصغر غزالها جمع اند
رباب کودک خود را به این و آن می داد

سه ساله چادر او می کشید عمه ببین
سه ساله گودیِ گودال را نشان می داد

سپاه آنطرف اما دلش چه می لرزید
اگر تکان به سرِ نیزه اش سنان می داد

رسید شامِ دهم مَحرمی نبود،ای کاش
به دخترانِ یتیمش کسی امان می داد

برای آنکه حرامی به کودکی نرسد
شکسته قامت او ، بوی خیزران می داد

برای آنکه ببوسد برادرش را باز
تمامِ قوتِ خود را به زانوان می داد

امان نداد به او تازیانه ور نه خودش
عقیقِ خونی او را به ساربان می داد
......
میان شام به پیشش کنیز خود را دید
کسی که داشت به خانم دو تکه نان می داد

(حسن لطفی)

 


تعداد بازديد : 185
سه شنبه 13 مهر 1395 ساعت: 8:34
نویسنده:
نظرات(0)
آنانکه روح را به تن مرده می دمند اشرف ز خلق و ما خلق الله عالمند

استقبال از محرم - حسین جان (ع) ....

 

آنانکه روح را به تن مرده می دمند

اشرف ز خلق و ما خلق الله عالمند

اضلاع یک مثلث قائم به خالقند

گاهی حسین ، گاه حسن ، گاه خاتمند

شاه و گدا ز دیده ی آنها برابر است

آنان جدا نکرده ... خریدار درهمند

با روضه های کرببلا لطمه می زنند

گریه کنان هر شب ماه محرمند

ماه محرم است ببارید مثل ابر

آنها که عاشقند همه غرق شبنمند

اینجا حسینیه است محل بکاء و اشک

در تکیه های عشق همه مست پرچمند

اینجا درخت های کوچه به تعظیم رفته اند

حتی مناره های مساجد ز غم خمند

...............

حی علی العزا که محرم رسیده است

فصل بکاء آن شه اعظم رسیده است

جعفر ابوالفتحی

 

 

 

 

 

 

 

 


تعداد بازديد : 123
یکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 13:59
نویسنده:
نظرات(0)
محرم آمده شکر خدا کنیم همه

ورود به ماه محرم-مناجات اول مجلس

 

محرم آمده شکر خدا کنیم همه

به گریه محشر کبرى به پا کنیم همه

به شکر اینکه رسیدیم به عزاى حسین

ز سینه عقده ی یک ساله وا کنیم همه

همه حسینیه ها تحت قبه ی یار است

رسیده وقت اجابت دعا کنیم همه

با نام یک یک ما صدا زده زهرا

به اذن او پسرش را صدا کنیم همه

دوباره فاطمه در عرش مو پریشان است

به ناله حق نمک را ادا کنیم همه

حسین کشته ی اشک و ما طبیب حسین

به اشک زخم تن او دوا کنیم همه

خدا به عشق حسینش گناه ما بخشید

ازین به بعد ز آقا حیا کنیم همه

قسم به عشق محرم بهار مردن ماست

تمام زندگى خود فدا کنیم همه

حلال تیغ هلال است خون سینه زنان

حرام باد که چون و چرا کنیم همه

قسم به نام خمینى و غیرت شهدا

در این مسیر به او اقتدا کنیم همه

به یک سلام ازین راه دور بر ارباب

دل شکسته ی خود کربلا کنیم همه

تنى بدون کفن روى خاک صحرا بود

همیشه گریه بر آن بوریا کنیم همه

سلام بر حرم عرش عزیز خدا

سلام ما به حسین غریب کرببلا

 

قاسم نعمتی


تعداد بازديد : 409
شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 8:40
نویسنده:
نظرات(0)
حس می كنی زمین و زمان گریه می كنند

ورود به ماه محرم-مناجات اول مجلس

 

حس می كنی زمین و زمان گریه می كنند

وقتی كه جمع سینه زنان گریه می كنند

باز این چه شورش است كه در خلق عالم است

در ماتم تو پیر و جوان گریه می كنند

این سیل، سیل اشك عزادارهای توست

چون ابر با تمام توان گریه می كنند

تو كیستی كه در غم از دست دادنت

مردان ما شبیه زنان گریه می كنند...

 

امیر تیموری


تعداد بازديد : 187
شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 8:39
نویسنده:
نظرات(0)
نان گرمِ روضه را از شور می گیریم ما

ورود به ماه محرم-روضه های دهه اول-مناجات اول مجلس

 

نان گرمِ روضه را از شور می گیریم ما

از تنور سرد دوزخ، نور می گیریم ما

سردرِ هر بیت، پرچم می زنیم از اشک خویش

آخرِ شیرین زبانی، شور می گیریم ما

***

از «شب اول»، چو مسلم، کوچه گردِ کوفه ایم

تو بگو آئینه، پیش کور می گیریم ما

فصلِ ماهیگیری ار رودِ گل آلودِ وفاست

پیش پای چشم مردم، تور می گیریم ما

در «شب دوم» صدای کاروان را بشنوید!

حالِ موسی را خبر از طور می گیریم ما

شد «شب سوم» بساط گریه هامان جور شد...

پس سراغِ سیلی ناجور میگیریم ما

شاعریم و تورمان کرده است خاتون حسین!

روضه ی فاش از رخِ مستور می گیریم ما

آن شبِ قدری که می گویند، یلدای غم است

یک «شب سوم» برای درک این روضه، کم است

جسم زهرا را مثال از حور می گیریم ما

شاعریم و با رقیه ، اهل مضمون می شویم

پیش نور چهره اش منشور می گیریم ما

در «شبِ چارم» فقط: «دایی حسن»... «دایی حسین»

هردو خواهر زاده را منظور می گیریم ما

***

در حنابندانِ قاسم، از حسن جانِ حسین

حاجتِ خود، چشمِ دشمن، کور...! می گیریم ما

ما عوامیم و شبِ قاسم، اگر کِل می کشیم

روضه ای گمگشته را مشهور می گیریم ما

***

تا شب هشتم اگر عمرِ خماری راه داد

شیشه شیشه در بغل، انگور می گیریم ما

ای به قربانِ شبِ هشتم، در آغوش عبا،

آنچه باقی مانده از ساطور می گیریم ما

دست تاسوعا، به ذوق تشنگی پا  می دهد

از لب مافوق خود، دستور می گیریم ما

ردّ دست ماه، روی چوب پرچم مانده است

مرز و بوم روضه  را هاشور می گیریم ما

شد شبِ آخر! مناجات از عسل شیرین تر است

خیمه ها را کندوی زنبور می گیریم ما

***

صبح عاشوراست! دسته دسته مطرب می شویم

طبل و نی... سنج و دقل... شیپور می گیریم ما

صبح عاشورا... چه نزدیک است راه خیمه ها!

راه گودال است آنکه دور می گیریم ما!

صبح عاشورا... علی اصغر کفن پوشیده است!

از دل گهواره راه گور می گیریم ما

صبح عاشورا، هوای گریه دار صنف ماست

 لقمه ها از سفره ی «منصور» می گیریم ما

 

احمد بابایی


تعداد بازديد : 225
شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 8:39
نویسنده:
نظرات(0)
از محرم ، حرمی دور و برِ ماه کشید

ورود به ماه محرم-مناجات اول مجلس

 

از محرم ، حرمی دور و برِ ماه کشید

از دو چشم من و تو تا حرمش راه کشید

در کویر من و تو روضه گرفت و آنگاه

آب شیرین حیات از دل این چاه کشید

روضه خواند و ره صد ساله ی ما یک شبه شد

این همه فاصله را یک شب ِکوتاه کشید

مجلس روضه ی خود را که مزیّن فرمود

تا بهشتش همه را برد و به همراه کشید

عده ای را به هوای حرمش مهمان کرد

عده ای را دم در خادم درگاه کشید

 این  بهشتی که است نهر و می و ساقی دارد

این  بهشتی است که ارباب به دلخواه کشید

 در محرم ، حرمی دارم و دلخوش هستم

که مرا گریه کن این حرمِ ماه کشید

 گریه ی من به فدای جگر سوخته اش

که دلش آب شد از بس جگرش آه کشید

 

رحمان نوازنی


تعداد بازديد : 199
شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 8:38
نویسنده:
نظرات(0)
دوباره می رسد از ره، صدای پای محرم سلام ماه حسین جان و گریه های محرم

ورود به ماه محرم-مناجات اول مجلس

 

دوباره می رسد از ره، صدای پای محرم

سلام ماه حسین جان و گریه های محرم

چه نفس های شریفی که می شوند در این ماه

شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم

چه سینه ها که بسوزند در مصائب ارباب

چه اشک ها که بریزند در عزای محرم

به روی پیرهن مشکی ام نوشته ام امسال

منم گدای حسین و منم گدای محرم

تمام سال صدای حسین حسین می آید

از آن دلی که شود سخت مبتلای محرم

پیام فاطمه این است: شیعیان حسینم!

سلوک روضه بگیرید پا به پای محرم

سلام روضه ی غربت، سلام حضرت مسلم

چه حیف شد نرسیدی به ابتدای محرم

حسین می رسد و کربلاست مقصدش، اما

امان ز کرب عظیم و غم و بلای محرم

 

امیر عظیمی


تعداد بازديد : 499
چهارشنبه 07 مهر 1395 ساعت: 9:32
نویسنده:
نظرات(13)
نسیم ماه محرم به سوز وسازآید گذشت سالی وایام عشق باز آید

محرم


نسیم ماه محرم به سوز وسازآید
گذشت سالی وایام عشق باز آید
مه عزای حسینی دوباره درراهست
هرآنکه هست حسینی به پیشواز آید
تمام شهر بپوشد لباس سوگ وعزا
زخیمه های عزا صوت جانگداز آید

دوباره پرچم مشکین سوگ خون خدا
به "یاحسین"منقش،به اهتزاز آید
دوباره هیات عشاق خردسال حسین(ع)
چه بی ریا شده تشکیل ودلنواز آید
بساط هیاتیان هرکجا به پا گردد
نیازمند توسل پی نیاز آید
بگو هرآنکه شده در زمانه بیچاره
محرم است برای تو چاره ساز آید

 

اسماعیل تقوایی


تعداد بازديد : 201
شنبه 03 مهر 1395 ساعت: 15:10
نویسنده:
نظرات(0)
باز این چه شورش است، پریشان شدم حسین ماه محرّم آمد و گریان شدم حسین تا که هلال ماه عزایت حلول کرد د�

باز این چه شورش است، پریشان شدم حسین

ماه محرّم آمد و گریان شدم حسین

تا که هلال ماه عزایت حلول کرد

دل بیقرار و بی سرو سامان شدم حسین

این سفره های روضه پر از رزق و برکت است

شکر خدا دو مرتبه مهمان شدم حسین

ممنونم از نگاه کریمانه ات که باز

ماندم، گدای بزم محبّان شدم حسین

با اینکه پر گناهم و شرمنده ام ولی

بخشیده ای که شامل احسان شدم حسین

از لحظه ای که اذن محرّم گرفته ام

بی تاب قصه ی لب عطشان شدم حسین

وقتی ز خون تو رگ اسلام تازه شد

قطعاً به خاطر تو مسلمان شدم حسین

دستم به کربلا شب اوّل نمی رسید

پس عازم بهشت خراسان شدم حسین

 


جابر عابدی (خادم کاشانی)


تعداد بازديد : 441
دوشنبه 11 مرداد 1395 ساعت: 10:50
نویسنده:
نظرات(0)
شکرلله که من مرغ همین بام شدم جلد میخانه ی تو در همه ایام شدم هر کجا نام تو آمد به تنم جان آمد تو چه کر

شکرلله که من مرغ همین بام شدم
جلد میخانه ی تو در همه ایام شدم
هر کجا نام تو آمد به تنم جان آمد
تو چه کردی که چنین عاشق این نام شدم

دل من بود پر از غصه ی عالم آقا
چایی روضه ی تو خوردم و آرام شدم
چشم پا کردم و دیدم که تو صیاد منی
آمدم رقص کنان وارد این دام شدم
چون زهیر تو حسین عبد فراری بودم
آری از معجزه ی روضه ی تو رام شدم
رفت عمر و به حرم پای من آخر نرسید
روی قبرم بنویسید که ناکام شدم

محمد حسین رحیمیان


تعداد بازديد : 311
پنجشنبه 30 مهر 1394 ساعت: 10:22
نویسنده:
نظرات(0)
ورود به ماه محرم-غزال رنگ عالم شد سیاه درجهان عاطفه پیراهن غم شد سیاه تکیه تکیه یاحسین درغمت پیرا

ورود به ماه محرم-غزال

 

رنگ عالم شد سیاه

درجهان عاطفه پیراهن غم شد سیاه

تکیه تکیه یاحسین

درغمت پیراهن این شهر کم کم شد سیاه

چونکه بالاتر نداشت

درمیان ماه ها ماه محرم شد سیاه

در مِنا امسال آه

علقمه شد روسپید و روی زمزم شد سیاه

جلد مانند لباس

بر اَمالی و لهوف و بر مُقرّم شد سیاه

پوست درسینه زنی

سرخ شد، شد نیلگون و آخرش هم شد سیاه

بین این رنگین کمان

دل سپید و چشم سرخ و رنگ پرچم شد سیاه

برتن مسلم هم آه

رد تیر و تیغ ها قدر مُسلّم شد سیاه

 

مهدی رحیمی


تعداد بازديد : 325
پنجشنبه 23 مهر 1394 ساعت: 16:27
نویسنده:
نظرات(0)
ورود به ماه محرم بسم الکریم... مَن هوَ إحسانُه قَدیم ما را نگار، کرد به میخانه اش مقیم بوی لباس خون�

ورود به ماه محرم

 

بسم الکریم... مَن هوَ إحسانُه قَدیم

ما را نگار، کرد به میخانه اش مقیم

بوی لباس خونی ارباب می رسد

صوت حزین مادر سادات.... بگذریم

 

من آمدم که با همه ی روسیاهی ام

راهم دهید با همه ی پرگناهی ام

اصلا خودت بگو که چه خاکی بسر کنم؟!

یک روز اگر برانی و من را نخواهی ام

 

اشکم چکید و سنگ دلم را لطیف کرد

نام حسین شغل مرا هم شریف کرد

غفلت زده به ماه عزا آمدم ولی...

... زهرا رسید و کار مرا هم ردیف کرد

 

از سوی فاطمه که به سائل نظر شود

چشمش میان روضه ی ارباب تر شود

عاشق اگر که گشنه بخوابد عجیب نیست

هیهات بی حسین شب ما سحر شود

 

ازخاک قتلگاه برایم بیاورید

در روضه اشک و آه برایم بیاورید

پرچم بیاورید، کتیبه بیاورید

پیراهن سیاه برایم بیاورید

 

من ماتِ ماتم تو بمانم مرا بس است

در راه محکم تو بمانم مرا بس است

ثروت، مقام، شهرت دنیا نخواستم

در زیر پرچم تو بمانم مرا بس است

 

فریاد و بحث ماست فقط مکتب حسین

استاد درس ماست فقط زینب حسین

با لعن بر یزید فقط آب می خوریم

لب تشنه می شویم به یاد لب حسین

 

آقا اگر نبود شفیقی نداشتیم

سوی خدای خویش طریقی نداشتیم

"نعم الامیر" ما شده "نعم الرفیق" ما

آقا اگر نبود رفیقی نداشتیم

 

بی نام یار، نار گلستان نمی شود

بی کربلا بهشت که رضوان نمی شود

صد بار گفته ایم که ذکری برای ما

مثل حسین موجب غفران نمی شود

 

محمد جواد شیرازی


تعداد بازديد : 167
پنجشنبه 23 مهر 1394 ساعت: 16:27
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 18
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف