ولادت امام صادق ع

ولادت امام صادق ع

ولادت امام صادق ع

ولادت امام صادق ع

ولادت امام صادق ع
ولادت امام صادق ع
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
از عرش پیام سرمدی آوردند

از عرش  پیام سرمدی آوردند

به به  چه  مَه زبانزدی آوردند

در روز ولادت  "امام صادق "

یک دسته گل محمدی آوردند



محمدحسن بیات لو

 


تعداد بازديد : 189
یکشنبه 28 آذر 1395 ساعت: 7:37
نویسنده:
نظرات(0)
خار با مهر تو مانند شقایق می شود

مدح امام صادق (ع)

خار با مهر تو مانند شقایق می شود
سنگ هم با دیدن روی تو عاشق می شود


بی ولایت طائر قدس است چون مرغی اسیر
حضرت جبریل با حب تو لایق می شود

در خیالش منکرت طی طریقت می کند
بی گمان گم میکند ره را ... منافق می شود


باد هم در اعترافات اخیرش گفته است
سوی او با سوی هوی تو موافق می شود

تا کسی پا روی دریای حقایق می نهد
بهر او دستان پر مهر تو قایق می شود


قلب من وابسته به دنیای فانی گشته و
در جوار تو تهی از این علایق می شود

من به تو قول شرف دادم که آبادش کنم
باش خاطر جمع قبرت مثل سابق می شود

جعفر ابوالفتحی

 

منبع:

 

www.neyjaf.ir


تعداد بازديد : 129
چهارشنبه 24 آذر 1395 ساعت: 15:47
نویسنده:
نظرات(0)
خبرت هست که آن طاق معلیٰ اُفتاد

ولادت_پیامبر_صلی_الله وحضرت_صادق_علیه_السلام


خبرت هست که آن طاق معلیٰ اُفتاد
ناگهان کُنگره‌یِ سنگیِ کسریٰ اُفتاد
 
خبرت هست ستون‌های یهودا اُفتاد
خبرت هست هُبَل خورد شد عُزیٰ اُفتاد

خبر این است زمین پُر شده از آب حیات
آی بر احمد و بر آلِ محمد صلوات


یک نفر آمده تا بارِ جهان بردارد
پرده از منظره‌ی باغ جنان بردارد

تاکه از گُردیِ ما یوقِ گران بردارد
از کران تا به کران بانگِ اذان بردارد

آخر از سمتِ خدا آنکه نیامد آمد
چهارده تَن همه با نامِ محمد آمد


شب شکست و به زمین بارشِ مهتاب آمد
عشق برقی زد و بر هر دلِ بی تاب آمد
 
جبروت و ملکوتیست که در قاب آمد
فالِ حافظ زدم و این غزل ناب آمد

"گلعُزاری زِ گلستان جهان ما را بس
زین چمن سایه‌ی آن سَروِ روان ما را بس"


حق بده دیدنِ این معجزه حیرت دارد
فقط این ابر به باریدنش عادت دارد

نفسش گرم خدایا چه حرارت دارد
سایه اش نیست و در سایه قیامت دارد

انبیا را بنویسید پیمبر این است
قبله‌ی روز و شبِ حضرت حیدر این است


کیستی ای نفست پاک‌تر از پاکی ها
غرقِ تسبیحِ بزرگیِ تو افلاکی ها

اَشهَدُ اَنَّ که حیرانِ تو بی باکی ها
نوری و نور پراکنده بر این خاکی ها

ای نَفَس‌های علی ای همه هست زهرا
عالمی دستِ تو بوسید و تو دستِ زهرا


تو درخشیدی و انوارِ حیات آوردی
سیزده رشته قنات از عرفات آوردی

سیزده چشمه‌ی جوشان نجات آوردی
سیزده مرتبه بانگِ صلوات آوردی

آخرین باده‌ات از این همه خُم می‌آید
با دُعایت عَلَم چهاردهم می‌آید


ششمین آینه‌ات آمد و پروانه شدیم
سر زلفیم که با مرحمتش شانه شدیم

مرد این راه نبودیم که مردانه شدیم
شیعه‌یِ جعفریِ خادم این خانه شدیم

آسمان را کلماتش سخنش پر کرده
و خداوند بر این جلوه تفاخر کرده


گرچه از عطر تو این دشت شقایق دارد
چقدر دور و برت شهر منافق دارد

چه غریبی که فقط چند تن عاشق دارد
دلِ زهرایی تو صحبت صادق دارد

تو بشیری و به شور ازلی می‌آیی
سر هر صبح به دیدارِ علی می‌آیی


باز پیچیده در این شهر پیامت آقا
پشت یک خانه تو هستی و قیامت آقا

عادت صبح تو شد عرض سلامت آقا
و سلام است فقط تکه کلامت آقا

از تو داریم سلامی پُر عطر و برکات
باز بر احمد و بر آل محمد صلوات

(حسن لطفی)


تعداد بازديد : 193
چهارشنبه 24 آذر 1395 ساعت: 15:26
نویسنده:
نظرات(0)
ایام سرور و جشن آل الله است.امسال حماسه با ربیع همراه است هم جشن پیمبروامام صادق.هم جشن بزرگ نهم دی م

ایام سرور و جشن آل الله است

امسال حماسه با ربیع همراه است


هم جشن پیمبروامام صادق

هم جشن بزرگ نهم دی ماه است..

 

محمود یوسفی

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 


تعداد بازديد : 123
چهارشنبه 09 دی 1394 ساعت: 11:44
نویسنده:
نظرات(1)
باز هم یک نورِ دیگر در جهان پیدا شده باز هم شهرِ مدینه قبله گاهِ ما شده هشتمین نورِ هدایت ، صادقِ آل�

باز هم یک نورِ دیگر در جهان پیدا شده
باز هم شهرِ مدینه قبله گاهِ ما شده

هشتمین نورِ هدایت ، صادقِ آلِ نبی
پای بنهاده به دلها ، رهبرِ دنیا شده

شد احادیث از وجودِ حضرتش آزاد ، پس
او وجودش اینچنین حلّالِ مشکل ها شده

هر که شد دلداده ی عشقِ حسین بنِ علی
از برادرها ، و از یارانِ این آقا شده

او همیشه روضه داری کرده از داغِ حسین
از غمِ اصغر ، درونِ سینه اش غوغا شده

با سفارش های خود ما را هوایی کرده است
نوکرش از دوریِ کرب و بلا شیدا شده

جان ، فدای گریه هایت ، ای عزیزِ فاطمه
دیدنِ نامَت ، تجلّی بخشِ عاشورا شده


پوریا باقری

 

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 


تعداد بازديد : 135
دوشنبه 07 دی 1394 ساعت: 12:52
نویسنده:
نظرات(0)
نگاه کن جَلواتِ کتاب ناطق را به کوه طور ببین سجده ی شقایق را امام پنجم شیعه پدر شد و حالا گرفته در بغ�

نگاه کن جَلواتِ کتاب ناطق را
به کوه طور ببین سجده ی شقایق را
امام پنجم شیعه پدر شد و حالا
گرفته در بغل خویش امام صادق را

ز گوشه ی لبش، از خنده اش عسل ریزد
به جای نقل، خدا بر سرش زُهَل ریزد

مدینه بود و شبی مثل ماه، نورانی
شبی که گشت زمان غرقِ نور افشانی
شبی که حضرت باقر لبش شکوفا شد
نداشت مثل همان شب مدینه دورانی
خبر رسید ملایک به شور آمده اند
ز عرش روی زمین سمت نور آمده اند

مدینه شاهد مولود بی نظیر شده
عروس حضرت زهرا به او اسیر شده
به کف گرفته علوم تمام عالم را
مرید جاذبه هایش ابابصیر شده
کرامت و حسناتش شبیه حیدر شد
بلاغتِ نفسش هم، زُراره پرور شد

تولدش خبر از نورگستری دارد
شرافت قدمش ذره پروری دارد
ملائکه همه در عرش یک صدا گفتند
عروس حضرت زهرا چه گوهری دارد
چه گوهری، که ربوده است قلب عاشق را
به صولتش زده حق مُهر و مومِ حاذق را

کرشمه های نگاهش بهشت می سازد
برای دلشده ها، سرنوشت می سازد
خودش حرم که ندارد، ولی دل ما را
شبیه صحن و سرا خشت خشت می سازد
شمیم عطر تنش بوی یاس را دارد
تمام زندگیش بوی ربنا دارد

به یمن مقدم صادق، خزان تمام شد و
رسیده موسم شادی و، غم حرام شد و
رسیده اند همه بهر تهنیت از عرش
مسیر خانه اش امروز ازدحام شد و
همینکه بوسه ز پایش فرشته می چیند
ترانه روی لب جبرئیل می شیند

رسید و جامعه را شیعه کرد و انسان کرد
مطیعِ امر خدا را شبیه ِ سلمان کرد
لطافت از نفحاتش چکید و، عالم را
به خلصت نبوی یک شبِ مسلمان کرد
رسید و داد خدا دست او شفاعت را
نوشته اند به خاک رهش هدایت را

نوشته اند به وصفش شفاعتش حتمی است
گدا که داشته باشد کرامتش حتمی است
به ما که شیعه ی اثنی عشر شدیم، حتماً
به حشر و محشر کبری عنایتش حتمی است
مسیر خانه اش از آسمان گذر دارد
بدیهی است که از عرش هم خبر دارد

رضاباقریان

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 


تعداد بازديد : 151
دوشنبه 07 دی 1394 ساعت: 10:56
نویسنده:
نظرات(0)
پیامبر اکرم(ص)- امام صادق(ع)-ولادت فروزان از دو مشرق در سحرگاهان دو ماه آمد دوخورشید جهان افروز ، در

پیامبر اکرم(ص)- امام صادق(ع)-ولادت

 

فروزان از دو مشرق در سحرگاهان دو ماه آمد

دوخورشید جهان افروز ، در دو صبحگاه آمد

دو موسی از دو دریا ، یا دو یوسف از دو چاه آمد

دو رهرو ، یا دو رهبر ، یا دو مشعل دار راه آمد

دو شمع جمع بزم جان ، دو رکن محکم ایمان

دو بحر رحمت  و غفران دو دست قادر منان

دو آدم خو ، دو یوسف رو ، دو موسی ید ، دو عیسی دم

دو دریا را دو رخشان گوهر یک دانه پیدا شد

دو جان جان جان ، دو دلبر جانانه پیدا شد

دو سرو ناز یا دو نازنین ریحانه پیدا شد

دو شمع آفرینش ، یک جهان پروانه پیدا شد

دو سر داور هستی دو جان در پیکر هستی

یکی پیغمبر هستی یکی روشنگر هستی

یکی سر الله اکبر ، یکی وجه الله اعظم

دو شمع جمع انسانها دو شاه کشور جانها

دو باب الله احسانها ، دو بسم الله عنوانها

دو سرو باغ و بستانها ، دو باغ روح و ریحانها

دو واجب جاه امکانها ، دو مشعل دار کیهان ها

دو خالق را نماینده ، دو قرآن را سراینده

دو رحمت را فزاینده ، دو دلها را رباینده

یکی بر اولیا سادس ، یکی بر انبیا خاتم

بشارت ای تمام عالم هستی بشیر آمد

گل بستان سرای آفرینش در کویر آمد

نرفته ماه از بزم فلک مهر منیر آمد

بشیران را بشیر آمد نذیران را نذیر آمد

جهان گردیده آسوده ، ملک رخ بر زمین سوده

فلک بر زیور افزوده  ، محمد  چهره بگشوده

ز مکه تافته خورشید نورش بر همه عالم

فلک امشب زمین مکه را از دور می بوسد

ملک مهد محمد   را بموج نور می بوسد

بفرمان خدا خاک درش را حور می بوسد

مسیح از عالم بالا کلیم از طور می بوسد

حرم پیموده ره سویش طواف آورده بر کویش

صفا چون گل کند بویش صفاها گیرداز رویش

به یاد لعل لب هایش کند رفع عطش زمزم

چو آمد آمنه کم کم بهم چشم خدا جویش

دو لب خاموش اما عالمی گرم هیاهویش

بنا گه تافت خورشید جهان آرا ز پهلویش

منور ساخت شرق و غرب را از پرتو رویش

سما در نور او گم شد زمین دریای انجم شد

لبش گرم تبسم شد  وجودش در تلاطم شد

که ناگه چشم حق بینش دوباره باز شد ازهم

ندا از عمق جان بشنید هان ای مهربان مادر

خدایت را خدایت را بخوان مادر بخوان مادر

سلامت می دهد امشب زمین و آسمان مادر

که هستی آفرین هستیتب بخشد رایگان مادر

ببین لطف موید ، را بخوان دادار سرمد را

بدنیا آر ، احمد را ، محمد   را محمد   را

بذکر حق کن استقبال ، از پیغمبر اکرم  

دل شب آمنه تنها ولی تنها خدا با او

نه عبدالله زنده نه زنان آشنا با او

دعا می خواند و بودی آفرینش همصدا با او

سخن می گفت  فرزندش محمد   در خفا با او

امیدش بود و معبودش ، وجودش بود و مولودش

محمد بود مقصودش ، زهی از بخت مسعودش

گرفتش در بغل مانند جان خویشتن مریم

زیک سو رو به قبله مادرش حوا دعا گویش

ز یک سو آسیه گل بوسه گیرد از گل رویش

ز یک سو مام اسماعیل همچون گل کند بویش

ز یک سو دست های مریم عذرا به پهلویش

که کم کم درد او کم شد رها از درد و از غم شد

جمال حق مجسم شد محمد   ماه عالم شد

به استقبال او خیزید از جا ای بنی آدم

در آن شب بارگاه آمنه خلد مخلد شد

در آن شب جلوه گر مرآت حسن حی سرمد شد

در آن شب آفرینش محو و مات روی احمد شد

در آن شب بوسه زن مادر به رخسار محمد   شد

چه عبدی در سجود آمد چه نوری در وجود آمد

چه غیبی در شهود آمد ، خدا را هر چه بود آمد

که او با هر دمش ، بر آفرینش ، جان دهد هر دم

چو آن تابنده اختر زاد آن نور مجسم را

نه آن نور مجسم بلکه وجه الله اعظم را

فروغی تافت از نورش که روشن کرد عالم را

ندا آمد که زادی بهترین فرزند آدم را

مبارکباد لبخندت ، گرامی باد فرزندت

بهین عبد خداوندت محمد   طفل دلبندت

که می خوانند مدحش را ، خدا و انبیا با هم

تو امشب آدم و نوح و و خلیل دیگر زادی

ذبیح و خضر و داود و کلیم برتری زادی

مسیحا ، نه ، مسیحای مسیحا پروردی زادی

تو امشب بر همه پیغمبران پیغمبری زادی

رسل در تحت فرمانش ، کتب یک جمله در شانش

هزاران خضر عطشانش ، صدا اسماعیل قربانش

مبارک ای گرامی مادر پیغمبر اکرم  

زمین مکه دیشب غرق در نور محمد   بود

چراغ آسمان لبخند زن بر روی احمد بود

جهان آفرینش بهتر از خلد مخلد بود

تجلای خدا در چهره عبدی موید بود

موید باد قرآنش ، گرامی باد فرقانش

معطر باد بستانش ، جهان در تحت فرمانش

بنای اوست در سیل حوادث کوه مستحکم

محمد   ای چراغ روشنی بخش جهان آرا

بر افروز و بر افروزان بنور خویش دل ها را

بلرزان با نهیب آسمانی کاخ کسری را

ندای تفلحوا از عمق جان برکش بخوان ما را

تو ما را دانش آموزی ، تو مهر عالم افروزی

تو برق اهرمن سوزی ، تو در هر عصر پیروزی

لوای تو است با دست خدا بر دوش نه طارم

هماره بوی عطر خلد از خاک درت خیزد

همیشه نور توحید از فراز منبرت خیزد

ندای تفلحوا از مکتب جان پرورت خیزد

فروغ دانش از کرسی درس جعفرت خیزد

ششم مولا ششم رهبر ، ششم هادی ششم سرور

ششم فرمانده داور ، ششم فرزند پیغمبر

که شش خورشید حق از سلب او تابیده در عالم

الا ای ام فروه آفتاب داور آوردی

محمد را محمد را کتاب دیگر آوردی

تعالی الله که مثل آمنه پیغمبر آوردی

تو چون بنت اسد در دامن خود حیدر آوردی

به عصمت مادرش زهرا بصورت چون حَسَن زیبا

حسینی خو علی  سیما امام باقرش بابا

که با عید محمد عید میلادش بود توام

کتاب من کتاب الله و دین مصطفی دینم

تولای امیر المومنین عهد نخستینم

مرام جعفری و مهر الله آئینم

نه کاری بوده با آنم نه حرفی مانده با اینم

محب آل اطهارم ، علی را دوست میدارم

ز خصمش نیز بیزارم ، به یارش تا ابد یارم

نباشد غیر حب و بغض ، دین و مذهب "میثم"

 

غلامرضا سازگار

 

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 


تعداد بازديد : 145
دوشنبه 07 دی 1394 ساعت: 10:18
نویسنده:
نظرات(0)
پیامبر اکرم(ص)امام صادق(ع)-ولادت آمد خبر که روز بشر بعد انبیا شب بود عالم بدون پرتو انوار مصطفا شب ب

پیامبر اکرم(ص)امام صادق(ع)-ولادت

 

آمد خبر که روز بشر بعد انبیا شب بود

عالم بدون پرتو انوار مصطفا شب بود

با آمنه تمامیِ خلقت در انتظار صبح

مهتاب تا سحر همه دم همنوای با شب بود

جبریل بود و بال گرفتن به بیت عبدالله

بیتی که میزبان هبوط فرشته ها شب بود

می رفت مادر و پسر از راه دور می آمد

خورشید پشت پردۀ پنهانی خدا شب بود

تایید شد ، مشاهده شد ، نور لیلة الاسری

احمد رسید ، ورنه هنوز آسمان ما شب بود

صبح آمد و خوش آمد و احمد به حمد سرمد شد

در سجده رفت و ذکر گرفت ، علی محمد شد

شکر خدا که رفت شب و روزگار ما شد صبح

معنا گرفت فصل ربیع و بهار ما شد صبح

آری "نگار ما که به مکتب نرفت و خط ننوشت"

یک غمزه کرد و شب ز نگاه  نگار ما شد صبح

خاتم رسید و خاتمۀ جاهلیّت امضا شد

با دوستان آل محمد قرار ما شد صبح

مکه نه ، بلکه عالم امکان ز نور او روشن

در سایه سار طلعت رویش ، مدار ما شد صبح

در پرتو محمد و صادق طلوع فجر آمد

یعنی به یمن آل علی انتظار ما شد صبح

باید ستود از دل و جان این دو جلوۀ رب را

بنیانگذار مکتب و بنیانگذار مذهب را

باید سرود:نقطۀ پرگار معرفت احمد

باید نوشت:دیدۀ بیدار معرفت احمد

باید سرود: ناشر آیات کبریا صادق

باید نوشت: بحر گهربار معرفت احمد

باید سرود: فاطمه را علت بقا صادق

باید نوشت: محور و معیار معرفت احمد

باید سرود: جلوۀ خیبر گشای ما صادق

باید نوشت: حیدر کرار معرفت احمد

باید سرود: بانی تکرار کربلا صادق

باید نوشت: مظهر آثار معرفت احمد

هر چارده جمال خدا را در این دو باید دید

هر چارده جلال خدا را در این دو باید دید

کسری شکست و معجزه ها یک به یک فراوان شد

بتها فرو نشست و تبِ بندگی نمایان شد

آتشکده خموش و حرارت به سینه ها روشن

خشکید رود ساوه و دریای عشق جوشان شد

از تخت سلطنت همه شاهان بزیر افتادند

لال از مهابتِ خبرِ حق ، زبان آنان شد

اصحاب فیل صیدِ اَبابیل شد در این ایام

قومی که زیر بارش سجّیل[1] ، سنگ باران شد

شد سحرِ ساحران همه با علم کاهنان باطل

باطل گریخت از ره و حق ، آشنای انسان شد

اینهاست گوشه ای از جلالات احمد مختار

اینهاست شمه ای از کرامات حیدر کرار

ما را برای یاری دین رسول جان دادند

با صد هزار معجزه ، حق را بما نشان دادند

دیگر کسی بهانه ندارد که من نفهمیدم

زیرا برای فهم مسائل اماممان دادند

در فتنه های جنگی و در فتنه های فرهنگی

ما را امام و رهبر و هم تیغ و هم بیان دادند

باید قدم نهاد به راه بصیرت دینی

اهل بصیرتند که بر دین خود امان دادند

هرکس به عمر خویش زمانی به کربلا آید

در کربلای خویش خوشا عاشقان که جان دادند

تا کربلای چند بجوئیم این سعادت را

تنها ولایت است که بخشد مِی شهادت را

 

محمود ژولیده

 

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 


تعداد بازديد : 283
دوشنبه 07 دی 1394 ساعت: 10:13
نویسنده:
نظرات(0)
امام زمان(عج)-اعیاد یار آمده و نگار هم می آید با آمدنش بهار هم می آید احیاگر دین احمدی یعنی که آن د�

امام زمان(عج)-اعیاد

 

یار آمده و نگار هم می آید

با آمدنش بهار هم می آید

احیاگر دین احمدی یعنی که

آن دلبر تکسوار هم می آید

 

محمد مبشری

 

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 


تعداد بازديد : 121
دوشنبه 07 دی 1394 ساعت: 10:11
نویسنده:
نظرات(0)
پیامبر اکرم(ص)امام صادق(ع)-ولادت شمس رویت همیشه تابنده است ابرویت ذوالفقارِ برنده است دلت از مهر و

پیامبر اکرم(ص)امام صادق(ع)-ولادت

 

شمس رویت همیشه تابنده است

ابرویت ذوالفقارِ برنده است

دلت از مهر و عشق آکنده است

نام احمد تو را برازنده است

یا محمد که هر دو زیبنده است

مست جامت شدم خدا را شکر

صید دامت شدم خدا را شکر

بعد، رامت شدم خدا را شکر

من بنامت شدم خدا را شکر

هر اسیری به تو پناهنده است

خانواده به خانه محتاج است

مو پریشان به شانه محتاج است

مرغ، بر آب و دانه محتاج است

نوکرت بی بهانه محتاج است

دستِ لطفت زِ بس که بخشنده است

زینت دوش تو حسین و حسن

عطر تو برده عطر و بوی وطن

شاهد حرف من اویسِ قرن

بتکان باز هم عبا، دلِ من...

... بر همین عطر دلنشین بند است

خطبه های فصیح تو دریاست

خنده های ملیح تو غوغاست

سینه ی ما... ضریح تو اینجاست

رحمتی و شبیه تو زهراست

نامتان هم مرا خوشایند است

چشم تو کرده بر دلم اثبات

من کجا خواندن از شما... هیهات

پس نوشتم به جای این ابیات

بر محمد و آل او صلوات

این دعا ضامنِ فرستنده است

راه سخت است، راهِ حل داری

میل برچیدن هُبَل داری

صحبت از رب لم یزل داری

فاطمه را که در بغل داری

دشمن ابترت سرافکنده است

سوره خواندی و از ولی خواندی

هر کجا بی معطلی خواندی

سنگ هم خوردی و ولی خواندی

آیه آیه "علی علی" خواندی

شاهد حرف من خداوند است

بستر تو که جای هرکس نیست

منبر تو که جای کرکس نیست

پس خلافت برای ناکس نیست

لایق مسند شما پس نیست...

...غیر خیبر شکن که رزمنده است

حشر، حق است... پس اجل حق است

راه توحید از ازل حق است

الحق این حرف چون عسل حق است

حق علی و علی معَ الْحَق است

حق علی را به قلب ما کنده است

میوه داده است اشک و آه علی

دو جهان، شیعه شد سپاه علی

مذهب صادق است، راه علی

مثل موجی به تکیه گاه علی...

...مکتب جعفری خروشنده است

 

محمد جواد شیرازی

 

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 


تعداد بازديد : 165
دوشنبه 07 دی 1394 ساعت: 10:10
نویسنده:
نظرات(0)
پیامبر اکرم(ص)- امام صادق(ع)-مدح ملاک چیست؟ نبی؟یا ولی ست؟ یاهردو؟ اگرچه ما به خدا می رسیم با هردو ر

پیامبر اکرم(ص)- امام صادق(ع)-مدح

 

ملاک چیست؟ نبی؟یا ولی ست؟ یاهردو؟

اگرچه ما به خدا می رسیم با هردو

رئیس مذهب ماورئیس مکتب ما

رسیده‌اند به هم پس از ابتدا هردو

پر از صفات جمالی یکی یکی هریک

پر ازصفات جلالی دوتا دوتا هردو

چه قدر سعی نمودند سمتتان باشند

به وقت سعی همین مروه و صفا هردو

دوتا نبیِّ ولی و دوتا ولیِّ نبی

به حق که ناظر وحی اند در حرا هردو

به غیر خویش و به جز آل خویش،محترمند

فقط به خاطر زهرا برای ما هردو

ز نامهای خدا بیشتر علی گفتند

همینکه ذکر گرفتند بارها هردو

رسیده‌اند به سرمایه ی رضایت حق

فقط به خاطر ذکر رضا رضا هردو

اگرچه هردویشان بوده‌اند زهرایی

هزار شکر ندیدند کوچه را هردو

وَ در ارادت ما و شما همین بس که؛

گریستید به صحرای کربلا هردو

 

مهدی رحیمی

 

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 


تعداد بازديد : 157
دوشنبه 07 دی 1394 ساعت: 10:08
نویسنده:
نظرات(0)
پیامبر اکرم(ص)- امام صادق(ع)-ولادت امشب وجود را شرف دیگر آمده در جلوه آن جمال خدا منظر آمده در شام ت�

پیامبر اکرم(ص)- امام صادق(ع)-ولادت

 

امشب وجود را شرف دیگر آمده

در جلوه آن جمال خدا منظر آمده

در شام تیره مهر جهان گستر آمده

دوران تیره گیّ و ستم بر سر آمده

بر جنّ و انس و حور و ملک رهبر آمده

عید امام صادق و پیغمبر آمده

عالم محیط جلوۀ دادار سرمد است

ملک وجود یکسره خلد مخلّد است

هر سو که رو نهید عیان حسن احمد است

در جلوه آفتاب جمال محمّد است

از آفتاب بر همه روشنتر آمده

عید امام صادق و پیغمبر آمده

امشب رسل رسول خدا را صدا زنند

هر یک دم از ثنای محمّد جدا زنند

دست دعا به دامن آن مقتدا زنند

بت ها به کعبه دم ز رسول خدا زنند

گویند بت شکن ر سوی داور آمده

عید امام صادق و پیغمبر آمده

ای بت گران ترانۀ توحید سر دهید

این مژده بر تمامی نسل بشر دهید

از لحظۀ شکستن بت ها خبر دهید

پیغام از ولادت پیغامبر دهید

ظلمت رها کنید که روشنگر آمده

عید امام صادق و پیغمبر آمده

ای آفتاب جلوه نمایی مبارک است

ای حسن غیب پرده گشایی مبارک است

ای بزم شب فروغ خدایی مبارک است

ای بردگان طلوع رهایی مبارک است

دوران زورگویی و طغیان سر آمده

عید امام صادق و پیغمبر آمده

خوبان روزگار حقیر محمّدند

خورشید و ماه هر دو اسیر محمّدند

پیغمبران تمام بشیر محمّدند

یک جلوه از جمال منیر محمّدند

او آفتاب و خیل رسل اختر آمده

عید امام صادق و پیغمبر آمده

ای آمنه تو خود صدف درّ سرمدی

زین رتبه بر زنان دو عالم سرآمدی

بنت وهب نه، مام گر امّی احمدی

اینک به خود ببال که امّ المحمّدی

هستی محیط نور از این گوهر آمده

عید امام صادق و پیغمبر آمده

این است آنکه بتکده زیر و زبر کند

زانگشت خویش معجز شق القمر کند

خود را تمام عمر چراغ بشر کند

شام سیاه عالمیان را سحر کند

در دامن تو مهرِ جهان پرور آمده

عید امام صادق و پیغمبر آمده

ای مکّه بر تو نور محمّد خجسته باد

بتهایِ شرک با تبر او شکسته باد

پیوند کفر با نفسِ او گسسته باد

دستِ ستمگران جهانخوار بسته باد

دستی که دادِ عدل ستاند بر آمده

عید امام صادق و پیغمبر آمده

پیدایش دو آیت سرمد مبارک است

یک صبح را دو عید مؤّید مبارک است

در تیرگی تجلّی احمد مبارک است

میلاد ابن محمّد مبارک است

درّی الهی از صدف دیگر آمده

عید امام صادق و پیغمبر آمده

در چشم علم مشعل روشنگر است این

استاد کل ولّی خدا جعفر است این

آئینۀ حقیقتِ پیغمبر است این

معصومِ هشتم است و ششم رهبر است این

آری خدای را ششمین مظهر آمده

عید امام صادق و پیغمبر آمده

ما را بود هماره ره و رسمِ جعفری

مشی و مرام جعفری و عشق حیدری

داریم بر تمام ملل مجد و سروری

با چارده چراغ نمودیم رهبری

"میثم" در این مسیر ثنا گستر آمده

عید امام صادق و پیغمبر آمده

 

غلامرضا سازگار

 


تعداد بازديد : 282
شنبه 20 دی 1393 ساعت: 11:42
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت رسول(ص) و امام صادق(ع(-ولادت دوباره مطلع شعرم شده سلام شما بلال طبع لطیفم شده غلام شما دوباره �

حضرت رسول(ص) و امام صادق(ع(-ولادت

 

دوباره مطلع شعرم شده سلام شما

بلال طبع لطیفم شده غلام شما

دوباره رد شده اى از کنار و گوشه شهر

دوباره گم شده ام بین ازدحام شما

به هرطرف که نسیم عبایتان بوزد

بلند مى شوم آقا به احترام شما

چقدر جاذبه دارى به روى منبر نور

چقدر بوى خدا می دهدکلام شما

نمى شود به خدابینتان نظر بدهم

تویى امام على و على امام شما:

مرا براى اویس قرن شدن بخرید

 براى نذر حسین و حسن شدن بخرید...

بزن به شانه سلمان بگو که یار من است

کنار دست شما بودن افتخار من است

براى علم ثریا به آسمان رفتن

همیشه پیشه این مردم دیار من است

 نبى امى مکتب نرفته ام همه جا

 سخن ز معجزه هاى تو و نگار من است

فداى رحمت چشمان آسمانیتان

 که یک نگاه شما مایه قرار من است

همیشه دادن اذن مدینه کار شماست

همیشه گریه براى مدینه کار من است

 منم اسیر نگاه پیمبری شده ام

بروى گنبدخضرا کبوترى شده ام...

تویى که اسم تو با هر زبان ستوده شده

 میان عالم هفت آسمان ستوده شده

 جلوتر از همه ى عرش و فرش و لوح و قلم

جلوتراز همه ى انس و جان ستوده شده

زمان حضرت آدم زمان حضرت نوح

 خلاصه عشق تو در هر زمان ستوده شده

 نبى خاتم من اى رسول رحمت من

همیشه عشق تو در قلبمان ستوده شده

فداى اسم محمد که در کتاب زبور

 براى تک تک پیغمبران ستوده شده

 به روى کاشى فیروزه اى عرش خدا

نوشته اسم تو و اسم حیدر و زهرا...

ز شرم روى تو یوسف خجالتى شده است

مسیح کوچه گداى محبتى شده است

میان کنگره هاى تمام کسراها

به پیش پاى تو امشب قیامتى شده است

 چه کرده اى تو مگر بین نامسلمانها

 تمام رابطه هاشان رفاقتى شده است

بدون یاد تو اصلا زمان نمى گذرد

برایم این صلواتت عبادتى شده است

ببین به برکت قرآن و اهل بیت شما

میان شیعه وسنى چه وحدتى شده است

 خدا به امت مرحومه ات نظر دارد

 دعاى خاتم پیغمبران اثر دارد...

فداى روح مسیحایى رسول خدا

صفاى لیلة الاسرایى رسول خدا

فداى جامه سبزش بزیر نور کسا

فداى چهره زهرایى رسول خدا

فداى خلق عظیمش به زیر بارش سنگ

فداى آن دل دریایى رسول خدا

فداى عشق خدیجه که بوده در همه دم

انیس و مونس تنهایى رسول خدا

عروس خانه حیدر شده بدون جهاز

تمام هستى و دارایى رسول خدا:

اگرچه اجر رسالت ادا نشد هرگز

على ز فاطمه تو جدا نشد هرگز...

امام صادق ما شیعیان دعاگر ماست

همیشه سایه علمش به روى این سر ماست 

فداى آنهمه ایثار و غربتش بشوم 

که دردغربت او هم شبیه مادر ماست

همیشه کرده براى همه روایت عشق

حدیث سینه او افتخار منبر ماست

خوشا به حال مُفَضَّل که درس توحیدش

 ز یمن و برکت استادى مفسر ماست

گمان کنم که مرامت به مصطفى رفته

 گمان کنم که نگاهت شبیه حیدر ماست

تویى که شیخ الائمه ملقبت کردند

 رئیس مذهب و استاد مکتبت کردند....

 

 

نجمه پورملکی

 


تعداد بازديد : 247
شنبه 20 دی 1393 ساعت: 10:47
نویسنده:
نظرات(0)
باز عطر عود و عنبر می رسد یا شمیم موی دلبر می رسد صبح امید و سعادت جلوه گر از حجاز نور گستر می رسد ساق�

باز عطر عود و عنبر می رسد
یا شمیم موی دلبر می رسد
صبح امید و سعادت جلوه گر
از حجاز نور گستر می رسد
ساقی صحبای نور و معرفت
با خم توحید و ساغر می رسد
بهر تبریک از فلک خوش حا ل وشاد
هر ملک با در وگوهر می رسد
هفده ماه ربیع الا ول است
مصطفی با شوکت وفر می رسد
بر امامت صادق ال نبی
از تبار پاک حیدر می رسد
این تقارن را چه زیبا مژده ای
از بهار سبز کوثر می رسد

 

حمیر کریمی


تعداد بازديد : 195
پنجشنبه 18 دی 1393 ساعت: 16:44
نویسنده:
نظرات(4)
یا اهل بیت النبوه... امروز نوشتند کبوتر شدنم را پروازکنان راهى دلبر شدنم را چشمان من از شوق، مهیا

 یا اهل بیت النبوه...

امروز نوشتند کبوتر شدنم را

پروازکنان راهى دلبر شدنم را

 

چشمان من از شوق، مهیاى شراب است

مدیون توأم لذت ساغر شدنم را

 

آنقدر نرفتم ز در خانه گرفتم

تا روز ابد سائل این در شدنم را

 

گفتند برو نوکر صاحب کرمى باش

دادم به شما نامه ى قنبر شدنم را

 

یک عمر به دور سر تو گرد طوافم

امضا بزن از اهل جهان سر شدنم را

 

باید که بگوش همه حالا برسانم

فوراً خبر مست پیمبر شدنم را

 

خوب است بدانید به دربار رسیدم

تا پشت در احمد مختار رسیدم

 

روزى که تو از راه رسیدى دل ما ریخت

خیر قدمت وِلوله در أرض و سما ریخت

 

کفار هم از بودن تو بهره گرفتند

باران کرامات تو آقا همه جا ریخت

 

مکه ز نفس هاى تو توحید سرا شد

از بس که به هر جا گذرت عطر خدا ریخت

 

دیدند به ایوان مدائن ترک افتاد

از هیبت سبحانى تو بت کده ها ریخت

 

پیچید در عالم خبر آمدن تو

تا صبح در خانه ى تو خیل گدا ریخت

 

گر اهل مناجات شدیم علتش این بود

الطاف تو در کاسه ى ما شوق دعا ریخت

 

با امر شما ساعت خورشید عوض شد

حتى جهت حرکت خورشید عوض شد

 

تا هست خدا نام تو برجاست یقیناً

بر دامن تو دست گداهاست یقیناً

 

در کشور ما اسم تو در صدر اسامى است

چون نام محمد شرف ماست یقیناً

 

یک عمر پناه غم تو چادر زهراست

پس دختر تو ام ابیهاست یقیناً

 

فهمیده ام از بوسه ى هر روزه به دستش

آرامش تو حضرت زهراست یقیناً

 

وقتى همه جا ورد زبان تو على بود

یعنى که وصى ، حضرت مولاست یقیناً

 

هربار که در جنگ به کار تو گره خورد

شمشیر على حل معماست یقیناً

 

با تیغ کج آورده به حیرت همگان را

خم کرده قد و قامت شمشاد قدان را

 

ما تا به ابد دست به دامان شماییم

خاریم ولى جزو گلستان شماییم

 

خشکیم، کویریم ولى شکر گذاریم

صد شکر که لب تشنه ى باران شماییم

 

از رى به امیدى در این خانه رسیدیم

راهى بده آقا همه مهمان شماییم

 

اى کاش که ما را به غلامى بپذیرد

تا فخر کنیم اینکه غلامان شماییم

 

ما شیعه شدیم از کرم حضرت صادق

مؤمن به تعالیم و مسلمان شماییم

 

ارث از تو گرفتیم که بى تاب حسینیم

دل سوخته ى دیده ى گریان شماییم

 

از یُمن روایات شما روضه نشینیم

در بَندِ حسینیم و گرفتار ترینیم


تعداد بازديد : 211
پنجشنبه 18 دی 1393 ساعت: 12:49
نویسنده:
نظرات(0)
یا ولی الله... یک طرف قبری گلستان و همه غرق سرور یک طرف قبری خراب و بی چراغ و شمع و نور هـر یکی در صح

یا ولی الله...

یک طرف قبری گلستان و همه غرق سرور

یک طرف قبری خراب و بی چراغ و شمع و نور

 

هـر یکی در صحن زیبـای نبی در حـال سور

لیک یـک سـو قبـر بی زائــر مـزاری بی عبـور

 

 

میشود دیگـر نگویی چشمتـان باران چرا ؟!

بـگــذرم از ایـن پـریـشـان خـاطـری آسـان چـرا

 

در شـب جـشـن امـامـم قبــر او ویـران چرا

صحن پیغمبـر بهشت و صحن مولا سوت و کور

 

گنبــد سبــز رسول الله ، غـوغـا می کـنــد

مرقـد او هر کسی را مست و شیـدا می کنـد

 

هرکه باشد در کنارش عقده را وا می کنــد

زائـــران صـــادقــش بـایــد از او بـاشـنـــد دور

 

دور تـا دور پـیـمـبـر مـردمـان، خـیـل وسیع

گــرد او پــروانـــه وار و نـیـسـت ایـن امــر بدیع

 

زائـری هـر چنـد اندک هـم نبـاشد در بقیع

شـایـد آنـجـا مـهـدی صـاحب زمـان دارد حضور

 

در شب جشن پیمبـر از نبی عیدی بخـواه

تـا که خـتـم المـرسلـیـن بـاشـد دوای درد و آه

 

درد محسن هسـت ویــرانـی ِ قـبــر آل تـو

یـا محمـد (ص) کن دعایی تا کنـد مهدی ظهور.

 

سید محسن حبیب الله پور


تعداد بازديد : 177
پنجشنبه 18 دی 1393 ساعت: 12:47
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت رسول(ص) و امام صادق(ع(-ولادت سپاس آن خدا را که ما را توان داد پی شکر نعمت به انسان زبان داد سپاس

حضرت رسول(ص) و امام صادق(ع(-ولادت

 

سپاس آن خدا را که ما را توان داد

پی شکر نعمت به انسان زبان داد

سپاس آن خدا را که با قدرت خود

به این شیء ناچیز نطق و بیان داد

سپاس آن خدا را که بخشید ما را

جمالی که در آن خودش را نشان داد

جمالی که وصفش علی است و عالی

جمالی که پرتو به هر آشیان داد

به دست رحیمش به لطف کریمش

ز حُسن قدیمش به هر خسته ، جان داد

بشر با خدا شد ز بتها رها شد

نبی رهنما شدجهان را تکان داد

از آن جاهلیت به این خاتمیت

که تا مهدویت به ما ارمغان داد

ز انسان کُشی ها ز حیوان وَشی ها

ز حَسرت کِشی ها بشر را امان داد

از آن بردگی ها به این بندگی ها

خوشا زندگی ها که در هر زمان داد

به درگاه ایزد سِزد شکر بی حد

محمد محمد محمد محمد

چه خُلق عظیمی چه روح عظامی

چه دست کریمی چه وجه کِرامی

رسول رسالت عدیل عدالت

وَ اَصل اصالت شَه خاص و عامی

تو سلطان دینی تو نور یقینی

امانی ، امینی رسولی امامی

ازل را سرشتی ابد را بهشتی

جنان را تو هِشتی جهان را سلامی

تویی روح کعبه تویی جان  مکه

تو ماه مدینه چه حسن ختامی

چراغ هدایت امین ولایت

کثیر العنایت رئیس الأنامی

تو طاها تو یاسین تو اعلی تو وَالتّین

تویی دین و آئین تو دین را دوامی

جمیل و جمالی جلیل و جلالی

دلیلِ کمالی به رحمت تمامی

چه آب حیاتی چه آتُ الزکاتی

اَقیموالصلاتی رسول گرامی!

چه آب بقایی از این چشمه سر زد

محمد   محمد    محمد    محمد

تو در جان فطرت مثال خدایی

تو در آل عترت مَنار و التُّقایی

تو موسی و عیسی تو یعقوب و یحیی

تو در اصل یک جا همه انبیایی

به زهرا تو بابا به مولا تو مولا

تو دنیا تو عقبا تو شمس و ضحایی

حسن زینت تو حسین عزت تو

تو هم مرتضایی و هم مصطفایی

تو آن راز داری که اعجاز داری

ز بس ناز داری تو دلدار مایی

پس از تاق کسری شکستند بُتها

نشستند از پا ملوکِ خطایی

ز دریای ساوه ز بَحر سَماوه

چو پرسند  گویند دریا شُمایی

به دشمن ستیزی چو از جا بخیزی

سپاهی بریزی زمین ، با صَلایی

صفا را کتابی جفا را عِتابی

تو فصل الخطابی تو کهف الورایی

برائت ز خصمت نسازد مردّد

محمد   محمد    محمد   محمد

به درگاه ایزد سزد شکر بی حد

ز پرده در آمد دو نور مؤیّد

دو دریای رحمت دو آقای خلقت

دو معنای عزت دو جعفر دو احمد

دو سروِ صنوبر دو سَرور دو رهبر

دو حق را پیمبر دو نور مجدد

دو تا ماه پاره دو عالم ستاره

دو درمان و چاره به غمهای بی حد

دو نور درخشان دو خورشید رخشان

دو لعل بَدَخشان دو زلف مُجَعّد

دو قرآن ناطق دو قائم دو صادق

دو کشف الحقایق دو روح مجرد

یکی جد اطهر یکی سبط حیدر

یکی خیر کوثر یکی خیر ممتد

به تبریکِ مهدی ببندیم عهدی

که او راست شهدی حسینی ز ایزد

ز شیعه اطاعت ز مولا عنایت

ز شیعه مقلِّد ز مولا مقلَّد

براه ولایت شکوهی است امجد

محمد   محمد    محمد    محمد

***

محمود ژولیده


تعداد بازديد : 157
پنجشنبه 18 دی 1393 ساعت: 12:46
نویسنده:
نظرات(0)
حضرت رسول(ص) و امام صادق(ع)-ولادت در آسمان چشم تو رأفت گذاشتند آثاری از طلوع محبت گذاشتند باخلقت تو

حضرت رسول(ص) و امام صادق(ع)-ولادت

 

در آسمان چشم تو رأفت گذاشتند

آثاری از طلوع محبت گذاشتند

باخلقت تو ای همه ی آبروی خلق

منّت سر اهالی خلقت گذاشتند

تو آمدی که ما همگی متحد شویم

نام تو را منادی وحدت گذاشتند

باران لطف تو همه جا را فراگرفت

در ابر چشم های تو رحمت گذاشتند

اشفع لنای هرشب بارانی مرا

در نزد تو برای اجابت گذاشتند

روز ازل به پیش همه ... ایها النبی

روی سر تو تاج نبوت گذاشتند

از بارش کرامت بی حد نوشته ام

بر روی سینه نام محمد نوشته ام

یاایها الرسول دلم را جلا بده

ای با صفا صفا به دل بی صفا بده

با دست خالی آمده ایم ایها الکریم

چیزی به ما تو محض رضای خدا بده

اینجا نشسته ام که بگویم طبیب عشق

نسخه برای درد دل بی دوا بده

چشم تو خاک را به نظر کیمیا کند

رنگی به تیرگی دل سنگ ما بده

از سائلان هرشب ایرانی توام

رزق مرا توسط موسی الرضا بده

حتی اگر مدینه بیایم شبانه روز

می خواهم از تو تذکره ی کربلا بده

وقتش رسیده نور ولی را نشان دهی

راه علی و آل علی را نشان دهی

ما شیعه ایم شیعه ی سرمست حیدریم

لب تشنگان بادۀ ساقی کوثریم

محشر میان جمع محبان فاطمه

سایه نشین چادر خاکی مادریم

یک عمر ما فقط به علی رو زدیم و بس

حاجت به پیش هرکس و ناکس نمی بریم

نام علی که بر لبمان سبز می شود

در بین مجلسیم ولی جای دیگریم

در صحن با صفای نجف سیر می کنیم

گوشه نشین مرقد سلطان محشریم

شیخ الائمه چشمه ی جاری مرتضاست

ما پیروان مکتب پربار جعفریم

نام مرا خدا همه جا مبتلا نوشت

از شیعیان صادق آل عبا نوشت

 

 

اسماعیل شبرنگ

 


تعداد بازديد : 201
پنجشنبه 18 دی 1393 ساعت: 12:41
نویسنده:
نظرات(0)
بسم رب الرسول (ص) و صادق آل رسول(ص) تو آمدی و جهانی ز مقدمت روشن خرابه خانه دل را نموده ای گلشن تو در ز

بسم رب الرسول (ص) و صادق آل رسول(ص)

تو آمدی و جهانی ز مقدمت روشن
خرابه خانه دل را نموده ای گلشن

تو در زمین ولی از جنس آسمان هستی
ز طعم باده ی تو می کند ملک مستی

همینکه خنده نوزاد در زمان پیچید
ندای صلح وعدالت در این جهان پیچید

دوباره رحمت حق بر زمین نظر کرده
ز رحمه الَه عالم شده رها بَرده

حرا برای قدومت شمرده ثانیه را
قدوم سبز تو مولا شکسته قافیه را

تمام بتکده ها را نموده ای ویران
تمام کفر جهان را تو کرده ای حیران

تو آمدی که برای زمین پدر گردی
اگرچه بی پسری صاحب پسر گردی

ز بوسه بر یَد زهرا چو میشوی خرسند
بیاید از نسب تو چو یازده فرزند

که یک به یک همه آقا و سوره طاها
امیر و شاه عرب از سلاله زهرا

ز بوذرت چه بگویم حدش که پیدا نیست
غلام تیره یتان هم دمش مسیحاییست

من از تبار دلیران و کشور سلمان
نظر نما تو بمن با شرفترین انسان

تو خَیر خلق خدایی جدا ز واهمه ای
میان مردم عالم اسیر فاطمه ای

قسم به اشهد ان لا اله الا الله
که راز خلق تو بوده علی ولی الله

ز یمن آمدنت میشود جهان بالغ
تو پیر راه حق و پیر شیعیان صادق

که دین ما پُرِ از قالَ صادق آقاست
همیشه پرچم علم امام ما بالاست

چه گوهری ،در نابی ،عجب کمالاتی
تو صادقی و مصدق، صدیق ساداتی

در آسمان و زمین پر شده چنین اصوات
به روح پاک محمد و آل او صلوات

علی اکبر نازک کار


تعداد بازديد : 355
چهارشنبه 17 دی 1393 ساعت: 9:31
نویسنده:
نظرات(2)
امام صادق(ع)-ولادت مه ربیع نخستین مه سرور خداست مه تبرّی و ماه نشاط اهل ولاست مه مبارک میلاد خواجه ی لولاک مه ولادت پنجم سلاله ی زهراست شکف�

امام صادق(ع)-ولادت

 

مه ربیع نخستین مه سرور خداست

مه تبرّی و ماه نشاط اهل ولاست

مه مبارک میلاد خواجه ی لولاک

مه ولادت پنجم سلاله ی زهراست

شکفته در ارم باقر العلوم گلی

که عالم از نفسش رشک جنّة الاعلاست

به امّ فَروه بگویید اختری زادی

که در تجلاّی و آفتاب، ناپیداست

دمید هفده ماه ربیع، خورشیدی

که چون ولادت احمد وجود را، آراست

هزار یوسف صدّیق را به صدق امام

هزار دیده ی یعقوب را فروغ و ضیاست

هزار موسی عمران به طور او مدهوش

هزار عیسی مریم به فیض او احیاست

علوم مشرق و مغرب به پیش دانش او

چو قطره ایست که پنهان به وسعت دریاست

به پای کرسی درسش هزارها عالم

که همچنان علمند و مقامشان والاست

علوم کلۀ زلب جان فزایشان جاری

یکی به لحن حدیث و یکی به ذکر دعاست

یکی چو جابر جُعفی یکی ابوحمزه

یکی زُراره که کوه کمال سرتا پاست

هنوز مؤمن طاقش به هفت طاق یکی است

هنوز جابر حیّان زعلم چهره گشاست

هنوز مانده اروپا به علم او محتاج

هنوز شیفته اش آسیا و افریقاست

به وصف او گهر نظم و نثر قابل نیست

که نارساست به مدحش کلام هر چه رساست

رخش چراغ جمال و جمال آیت حق

دمش حیات کلام و کلام آب بقاست

حدیث صدق و صفا و کمال دانش اوست

هر آنچه در نفس روح بخش باد صباست

برای یافتن یک حدیث او همه خلق

اگر که سیر، تمام جهان کنند رواست

پیام سینه فروزش چراغ محفلِ دل

کلام روح فزایش به درد روح دواست

مه سپهر کمال، آفتاب غیب و شهود

امام جنّ و بشر شهریار ارض و سماست

به کلّ علم قسم بی چراغ دانش او

مسیر خلق چو راه ابو حنیفه خطاست

شروع مکتب او همچو بعثت نبوی

قیام علمی او خون سیّد الشّهداست

وجود، تشنه ی علم است و علم تا علم است

هماره تشنه ی نطق امام صادق ماست

خلاصه ای زمُتون کتاب تدریسش

تواضع و ادب و علم و حکمت و تقواست

از این که مذهب من جعفری است می بالم

فضیلت و شرف و اقتدار ما اینجاست

کلاس شیعه همیشه معلّمی دارد

که نور علم زکرسیِّ درس او برخاست

به هر کجا که زتوحید می رود سخنی

تو گویی آنکه هشام و مفضّلش گویاست

هر آنکه گشت جدا از امام صادق ما

خدا گواست زقرآن و اهل بیت جداست

به یک مباحثه ی او هزار باب کمال

به یک مکاتبه ی او دو صد چراغ هدی ست

هزار مرتبه گفتیم و باز می گوییم

که خطّ شیعه زخطّ ابوحنیفه جداست

زبان «میثم» و اوصاف حضرت صادق

عنایتی است که فوق همه عنایت هاست

 

غلامرضا سازگار


تعداد بازديد : 135
دوشنبه 30 دی 1392 ساعت: 19:36
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 5
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف