یا امام هادی (ع)

یا امام هادی (ع)

یا امام هادی (ع)

یا امام هادی (ع)

یا امام هادی (ع)
یا امام هادی (ع)
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
گر به سوی تو بیایم حرمم را چه کنم؟ گر برِ خیمه بمانم صنمم را چه کنم؟ از غمت شوکه شدم، ساکتم و مبهوتم مانده ام بعد دمم باز دمم را چه کنم؟ تو ق�

گر به سوی تو بیایم حرمم را چه کنم؟

گر برِ خیمه بمانم صنمم را چه کنم؟
 
از غمت شوکه شدم، ساکتم و مبهوتم

مانده ام بعد دمم باز دمم را چه کنم؟
 
تو قسم خورده ای آب آور طفلان باشی

زیر لب باز نگو این قسمم را چه کنم!
 
کاش برخیزی و یک جمله بگویی به حسین!

پیش این بی صفتان قد خمم را چه کنم؟
 
آه...هر چند که با قوت شمشیر به پا استادم

لرزش پر تنش هر قدمم را چه کنم؟
 
بعد عمری که به دل خوانده ای ام جانِ اخا

دیر شد آمدنم، لطف کمم را چه کنم؟
 
تا به دستان علمگیر تو من بوسه زنم

ای علمدار بگو این علمم را چه کنم؟
 
بی تو دیگر دل زینب پر از دلشوره ست

کاشف الکرب بگو اوج غمم را چه کنم؟
 
بی تو پای همه تا قلب حرم وا شده است

چهره ی نیلی اهل حرمم را چه کنم؟


شاعر: حنیف منتظرقائم


تعداد بازديد : 145
سه شنبه 29 بهمن 1392 ساعت: 13:16
نویسنده:
نظرات(0)
علي جان... دلم دوباره ز لب اعتراف ميگيرد به دور ساقي كوثر طواف ميگيرد دوباره خواندن از آغاز شير مردي كه ميان كعبه سه روز اعتكاف ميگيرد نماي �

علي جان...

دلم دوباره ز لب اعتراف ميگيرد

به دور ساقي كوثر طواف ميگيرد

دوباره خواندن از آغاز شير مردي كه

ميان كعبه سه روز اعتكاف ميگيرد

نماي كعبه كه در اوج جاه و منزلت است

به جز براي علي كي شكاف ميگيرد

زمين كه آيتي از نور و محكمات خداست

به زير پاي علي انعطاف ميگيرد

خدا شود به تماشا و محو سيمايش

چناچه قبضه تيغ از غلاف ميگيرد

نشان تيغ دو دم لا اله الا هو ست

همان دمي كه علي در مصاف ميگيرد

فقط نه كل ملائك، تمام خلق جهان

به دور شمع وجودش مطاف ميگيرد
 

تعداد بازديد : 165
پنجشنبه 24 بهمن 1392 ساعت: 9:19
نویسنده:
نظرات(0)
يا سيدنا الغريب تا پاي عشق تو ميان سينه وا شد برق دو چشمانم به همراهش رها شد چشم همه سمت من بيچاره آمد پس نوكرت آواره پس كوچه ها شد من هيچ بو�

يا سيدنا الغريب

تا پاي عشق تو ميان سينه وا شد

برق دو چشمانم به همراهش رها شد

چشم همه سمت من بيچاره آمد

پس نوكرت آواره پس كوچه ها شد

من هيچ بودم با شما معراج رفتم

معراج من هم ديدن كرب و بلا شد

ما با بهشت كربلايي خو گرفتيم

جنت براي گريه كنهايت سوا شد

شكر خدا زخمي ميان سينه مانده

الحمدا... كه دعاهايم روا شد

من خواستم تا مرهم زخم تو باشم

گفتي كه با اشك تو زخمي دوا شد

هر كس كه بي زحمت به عشق تو رسيده

مولا به آساني ز درگاهت جدا شد

عسر و هرج دارد دَر‍‍ اين خانه ماندن

اينگونه سهم زينبت دشت بلا شد

ليلي شدي تا كه بسنجي يار خود را

مجنوترينت خواهري تنها فدا شد

حيران ميان تيرهايي كه شكسته

مقتل رسيد و قلب او آخر رضا شد

با بوسه اي بر روي رگهاي بريده

اين نذر آخر هم براي او ادا شد
 

تعداد بازديد : 125
پنجشنبه 24 بهمن 1392 ساعت: 9:16
نویسنده:
نظرات(0)
هر کجا حرف تو ای نور ولا می آید جلوهء چشم من اوصاف خدا می آید کعبه مشتاق زیارت شد و تا قم پر زد بهر پابوسی ات از کوه صفا می آید این چه احساس ق
هر کجا حرف تو ای نور ولا می آید

جلوهء چشم من اوصاف خدا می آید


کعبه مشتاق زیارت شد و تا قم پر زد

بهر پابوسی ات از کوه صفا می آید


این چه احساس قشنگی است که بین صحنت

به سراغ دل غمدیدهء ما می آید


چشمهء خواهشم از خاک زمین بیرون زد

باز الطاف تو از اوج سما می آید


قبله گاه همهء ارض و سما بودن هم

خودمانیم به این صحن و سرا می آید


به تن خسته خود رنج مده وقت وفات

بهر اثبات مقام تو رضا می آید


بین القاب پر از سِر شما الحق که


ثانیِ فاطمه خیلی به شما می آید


 

 

شاعر : حسین صیامی


تعداد بازديد : 167
دوشنبه 21 بهمن 1392 ساعت: 22:04
نویسنده:
نظرات(0)
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف