وقتی که شیرخواره ای از دست میرود در آسمان ستاره ای از دست میرود خواهی نخواهی ؛ آدم ؛ بیچاره میشود وق

وقتی که شیرخواره ای از دست میرود در آسمان ستاره ای از دست میرود خواهی نخواهی ؛ آدم ؛ بیچاره میشود وق

وقتی که شیرخواره ای از دست میرود در آسمان ستاره ای از دست میرود خواهی نخواهی ؛ آدم ؛ بیچاره میشود وق

وقتی که شیرخواره ای از دست میرود در آسمان ستاره ای از دست میرود خواهی نخواهی ؛ آدم ؛ بیچاره میشود وق

وقتی که شیرخواره ای از دست میرود در آسمان ستاره ای از دست میرود خواهی نخواهی ؛ آدم ؛ بیچاره میشود وق
وقتی که شیرخواره ای از دست میرود در آسمان ستاره ای از دست میرود خواهی نخواهی ؛ آدم ؛ بیچاره میشود وق
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
وقتی که شیرخواره ای از دست میرود در آسمان ستاره ای از دست میرود خواهی نخواهی ؛ آدم ؛ بیچاره میشود وق

وقتی که شیرخواره ای از دست میرود
در آسمان ستاره ای از دست میرود

خواهی نخواهی ؛ آدم ؛ بیچاره میشود
وقتی که راه چاره ای از دست میرود

خون می شود شَدید ؛ دل مادر و پدر
چون طفل ماه پاره ای از دست میرود

غنچه اگر که آب نبیند، ز شاخه اش
با کمترین اشاره ای از دست میرود

با تیر پهلوان کُش و حجم گلوی طفل
هرگونه استعاره ای از دست میرود

از خیر گوشواره مَحال است بگذرند
جایی که گاهواره ای از دست میرود


محمد قاسمـی


تعداد بازديد : 91
چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت: 10:15
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف