شد تُهی دست شَه، چو از کم و بیش
سر خجلت فکند، خود در پیش
اصغرِ خود به کف گرفت و بگفت
“برگ سبزی ست تحفه ی درویش”
«سالکی واعظ»
برگ سبزی ست تحفه ی درویش
چه کند بی نوا همین دارد
وحشی بافقی
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت