تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
تو تشنه می روی و زمان سفر شده
یا روز های تیره تر از شب سحر شده
گرم بیان خواهش خشک لبت شدم
دیدم لبت ز خون گلوی تو تر شده
شاید که تیر سینه من را هدف گرفت
از چه گلوی تو به تیر سه شعبه سپر شده؟
این ساقه ی لطیف که با بوسه می شکست
حالا دو نیم از لب تیز تبر شده
یک دشت غرق هلهله و خنده روبروست
دریایی از تلاطم غم پشت سر شده
دور از نگاه منتظر مادرت،علی
تشییع و کفن و دفن تنت دردسر شده
آهسته زخم باز تو را بسته ام ولی
حس می کنم که فاصله اش بیشتر شده
پایگاه رضیع الحسین (ع)
تعداد بازديد : 277
یکشنبه 12 آذر 1391 ساعت: 9:09
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب