از شوق دیدار تو بابا پر گرفتم یعنی که جان تازه در پیکر گرفتم چشم انتظار دیدن روی تو بودم شکر خ

از شوق دیدار تو بابا پر گرفتم یعنی که جان تازه در پیکر گرفتم چشم انتظار دیدن روی تو بودم شکر خ

از شوق دیدار تو بابا پر گرفتم یعنی که جان تازه در پیکر گرفتم چشم انتظار دیدن روی تو بودم شکر خ

از شوق دیدار تو بابا پر گرفتم یعنی که جان تازه در پیکر گرفتم چشم انتظار دیدن روی تو بودم شکر خ

از شوق دیدار تو بابا پر گرفتم یعنی که جان تازه در پیکر گرفتم چشم انتظار دیدن روی تو بودم شکر خ
از شوق دیدار تو بابا پر گرفتم یعنی که جان تازه در پیکر گرفتم چشم انتظار دیدن روی تو بودم شکر خ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
از شوق دیدار تو بابا پر گرفتم یعنی که جان تازه در پیکر گرفتم چشم انتظار دیدن روی تو بودم شکر خ

از شوق دیدار تو بابا پر گرفتم

یعنی که جان تازه در پیکر گرفتم

 

چشم انتظار دیدن روی تو بودم

شکر خدا رأس تو را در بر گرفتم

 

حرفی نگفته در میان سینه دارم

بغضم شکست و روضه را از سر گرفتم ...

 

وقتی که با صورت زمین خوردم ز ناقه

دردی شبیه پهلوی مادر گرفتم

 

از ضرب آن سیلی که نور دیده ام بُرد

در صورتم یک شاخه نیلوفر گرفتم!

 

چادر نمازم را به زور از من گرفتند

حالا به جایش آستین بر سر گرفتم ...

 

... از کنج این ویرانه تا معراج رفتم

وقتی که بوسه از رگ حنجر گرفتم

 

فهمیده ام کنج تنور خانه بودی

بیخود نشد که بوی خاکستر گرفتم ...

 

... انگشتری زیبا برایت می خرم من!

وقتی ز دست ساربان زیور گرفتم ...


تعداد بازديد : 91
چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت: 18:35
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف