تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
قاسمت آمده و دست به شمشير شده
نوجواني كه به عشق تو حسين پير شده
پر پرواز گشوده به دلش تاب نبود
حرفش اين بود عمو رفتن من دير شده
زده زانوي غم و غصه و محنت به بغل
نگران بود چرا اين همه تاخير شده
***
كمتر از ساعتي بر او چه گذشته است خدا
كه قدو قامت او دستخوش تغيير شده
سنگ باران شد و زير سم مركبها رفت
پيش گويي عمو بود كه تعبير شده
مي وزد بوي گلاب تن تو در صحرا
به گمان عطر مدينه است كه تكثير شده
تعداد بازديد : 101
سه شنبه 27 تیر 1391 ساعت: 17:45
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب