تیرها از همه سو روی سرش می ریزد چه قدَر سخت همه بال و پرش می ریزد با شتابی که سه شعبه به سویش می گیرد �

تیرها از همه سو روی سرش می ریزد چه قدَر سخت همه بال و پرش می ریزد با شتابی که سه شعبه به سویش می گیرد �

تیرها از همه سو روی سرش می ریزد چه قدَر سخت همه بال و پرش می ریزد با شتابی که سه شعبه به سویش می گیرد �

تیرها از همه سو روی سرش می ریزد چه قدَر سخت همه بال و پرش می ریزد با شتابی که سه شعبه به سویش می گیرد �

تیرها از همه سو روی سرش می ریزد چه قدَر سخت همه بال و پرش می ریزد با شتابی که سه شعبه به سویش می گیرد �
تیرها از همه سو روی سرش می ریزد چه قدَر سخت همه بال و پرش می ریزد با شتابی که سه شعبه به سویش می گیرد �
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
تیرها از همه سو روی سرش می ریزد چه قدَر سخت همه بال و پرش می ریزد با شتابی که سه شعبه به سویش می گیرد �

تیرها از همه سو روی سرش می ریزد
چه قدَر سخت همه بال و پرش می ریزد

با شتابی که سه شعبه به سویش می گیرد
حتم دارم که دو چشمان ترش می ریزد

 

دست هایی که علی بوسه زد و گریان شد
حال از پیکر او دور و برش می ریزد

همه ی اهل حرم از دم خیمه دیدند
گوشه ی علقمه خون از بصرش می ریزد

با عمودی که عدو بر سر او می کوبد
به روی شانه ی او فرق سرش می ریزد

مادرش ام بنین را به مدینه گویید
عرق شرم، ز روی پسرش می ریزد

تا که یک قطره ی آبی برساند به حرم
گل یاسش همه ی برگ و برش می ریزد

از فرس تا که زمین خورد، حسین آه کشید
همه دیدند که آه از کمرش می ریزد

مادرش فاطمه آمد به سر بالینش
دید خون از سر و روی قمرش می ریزد

رضاباقریان


تعداد بازديد : 137
پنجشنبه 30 مهر 1394 ساعت: 12:42
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف