علی رضا لک امام حسین(ع)-مدح و مناجات خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد بر سرش سایه ی آرامش طوبا

علی رضا لک امام حسین(ع)-مدح و مناجات خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد بر سرش سایه ی آرامش طوبا

علی رضا لک امام حسین(ع)-مدح و مناجات خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد بر سرش سایه ی آرامش طوبا

علی رضا لک امام حسین(ع)-مدح و مناجات خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد بر سرش سایه ی آرامش طوبا

علی رضا لک امام حسین(ع)-مدح و مناجات خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد بر سرش سایه ی آرامش طوبا
علی رضا لک امام حسین(ع)-مدح و مناجات خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد بر سرش سایه ی آرامش طوبا
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
علی رضا لک امام حسین(ع)-مدح و مناجات خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد بر سرش سایه ی آرامش طوبا

 

امام حسین(ع)-مدح و مناجات

 

 

 

خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد

 

بر سرش سایه ی آرامش طوبا دارد

 

با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد

 

پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد

 

آدم تو شده ام با تو سر افراز شدم

 

یعنی از موهبت داغ تو آغاز شدم

 

چه کسی گفت پریشان نشدن خوب تر است

 

مدیون لب جانان نشدن خوب تر است

 

دم به دم گریه ی باران نشدن خوب تر است

 

ظرف یک ثانیه توفان نشدن خوب تر است

 

هر کسی گفته غم نام ترا نشنیده

 

حرفی از سلسله احکام تو را نشنیده

 

قبل از این که برسی اشک همه در آمد

 

یعنی از معجزه ات کوثر دیگر آمد

 

بر سر بال و پر سوخته ها پر آمد

 

شاه از در نرسید این همه نوکر آمد

 

دست بر سینه به فرمان نگاهت دارند

 

سر روی آینه ی تربت راهت دارند 

ما که هستیم تو را قلب خدا می خواهد

 

خوب ها هیچ که هر بی سر و پا می خواهد

 

اشک حاجت که بهانه است تو را می خواهد

 

پشت در هم بروی باز گدا می خواهد

 

چشم پر شرم کرم خانه خرابش بکند

 

وای یکبار شده یار خطابش بکند

 

ای مناجات پر از عاطفه های عرفه

 

دست بالا ببر ای مرد خدای عرفه

 

تا که شرمنده شود جای به جای عرفه

 

از صدای سخن عشق دعای عرفه

 

خوشتر از صوت دل انگیز ترا نشنیدیم

 

یادگاری است که در هیچ کجا نشنیدیم

 

من اگر در حرم روضه نبارم چه کنم

 

دست من نیست که از فصل بهارم چه کنم

 

از ازل خدمت تو  شد سر و کارم چه کنم

 

تا محرم شب و روزم نشمارم چه کنم

 

همه اجداد من آواره ی آل تو شدند

 

یک به یک ایل و تبارم همه مال تو شدند

 

وسط روز دهم زمزمه ی باران بود

 

جنگ بین همه ی کفر و همه ایمان بود

 

کار تو منجی انسانیت انسان بود

 

کار تو کار نبود ه است که کارستان بود

 

نور حق از افق خاک تو در می آید

 

فقط از دست تو این معجزه بر می آید

 

داغ چشمان تو گل های معطر داده

 

کربلا سوخت ولی از نفست بر داده

 

دست هایت به خدا اکبر  و اصغر داده

 

به سر نیزه بی حوصله هم سر داده

 

سر به داری که شبیه تو شود آخر کیست

 

هیچ کس پیش تو محبوب تر از زینب نیست

 

 سر به زیرند پس از بی سریت گردن ها

 

بعد عریانی تو وای به پیراهن ها

 

خاک بر حال و به فردا به همه بعدا ها

 

تف بر این زندگی مرده  به این آهن ها

 

بعد تو هیچنداریم علم را بفرست

 

منتقم صاحب آن تیغ دو دم را بفرست


تعداد بازديد : 255
سه شنبه 06 تیر 1391 ساعت: 23:38
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف