حضرت زهرا س

حضرت زهرا س

حضرت زهرا س

حضرت زهرا س

حضرت زهرا س
حضرت زهرا س
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حضرت زهرا س

السلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده

 

با نفس های خسته می پیچد

درد در شانه های مجروحم

ولی آهنگ یا علی دارد

رگه های صدای مجروحم

مدتی می شود برای علی

نان نپختم...دلیلش این درد است

روی آیینه هم پر از گرد و

آه های تنورمان سرد است!

چاره ای نیست ...باید این مدت

با همین درد کهنه تا بکنم

فرصتی نیست لاجرم کفنی

با همین دست، دست و پا بکنم

ولی امروز هم به هر قیمت

میکنم شانه موی زینب را

تا دلش خوش شود که خوب شدم

پر کند خنده روی زینب را

آب و جارو بیاور ای فضه

لحظه هایم اگر چه پر درد است

خانه اما تمیز اگر بشود

سبب دلخوشی یک مرد است

گوشه ی خانه میکشد دستاس

انتظار دو دست فاطمه را

یاد دوران دور می افتم

کار ِخانه، تلاش، مهر و صفا

یاد بابا به خیر...زود گذشت

روزگار کم خوشی هامان

رفت و یکباره ظالمانه گرفت

آتش از اهل بیت او دامان

چقدر روی منبرش میگفت

فاطمه پاره ی تن طاهاست

رستگار است تا ابد هر کس

پی خشنودی دل زهراست

حرمتی داشتم در آن دوران

رویم آن روزها کبود نبود

چشمهایم توان دیدن داشت

پهلویم اینچنین نبود نبود

قاتلانم امام خلق شدند

به صف ارتداد پیوستند

پا به روی وصیت پدرم

باب علم و کمال را بستند

ماذنه در تصرف ابلیس

پس چه شد بانگ جانفزای بلال؟...

باید از شیر حق دفاع کنم

چون نمانده مرا زیاد مجال

فکر تابوت فاطمه باشید

عمر کوتاه من به مو بسته ست

دختر داغدیده ی طاها

با دلی خسته می رود از دست

بازویم درد میکند هر روز

پهلویم تیر میکشد هر شب

بر دلم چنگ می زند فضه!

نیمه شب اشک مخفی زینب

دارم از دست می روم کم کم

خانه ی سوخته! خداحافظ

غربت تو تحملش سخت است

یار لب دوخته! خداحافظ


تعداد بازديد : 291
سه شنبه 16 اسفند 1390 ساعت: 17:57
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف