اگر چه لعل تو آب و تن تو تاب ندارد

اگر چه لعل تو آب و تن تو تاب ندارد

اگر چه لعل تو آب و تن تو تاب ندارد

اگر چه لعل تو آب و تن تو تاب ندارد

اگر چه لعل تو آب و تن تو تاب ندارد
اگر چه لعل تو آب و تن تو تاب ندارد
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اگر چه لعل تو آب و تن تو تاب ندارد

اگر چه لعل تو آب و تن تو تاب ندارد
دلت هوای دگر غیر روی باب ندارد

تو آن نه ای که جواب عموی خویش نگویی
لبت ز بی رمقی، نیروی جواب ندارد

نمی رسید اگر بر رکاب، پای تو، جا داشت
که چشم قابل پای تو را رکاب ندارد

دو نرگس تو بخوابند و مادر تو نداند
که بخت او، سر برخواستن ز خواب ندارد

اگر شده تن تو، پایمال اسب چه باکت؟
که غم ز بوته ی آتش، طلای ناب ندارد

ولی بگوی به گلچین، تلاش بیهُده داری
گلی که آب نخورده، دگر گلاب ندارد


ذبیح، پا به زمین سود و یافت چشمه ی زمزم
تو پا مَسای، عمو دسترس به آب ندارد

علی انسانی


تعداد بازديد : 0
یکشنبه 12 شهریور 1402 ساعت: 16:59
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف