اشکم که چاره ى دردت نمى شود باید براى تو کارى کنم دگر آخر چقدر زانو بغلم کنم؟ بگو آخر چقدر گریه و زار�

اشکم که چاره ى دردت نمى شود باید براى تو کارى کنم دگر آخر چقدر زانو بغلم کنم؟ بگو آخر چقدر گریه و زار�

اشکم که چاره ى دردت نمى شود باید براى تو کارى کنم دگر آخر چقدر زانو بغلم کنم؟ بگو آخر چقدر گریه و زار�

اشکم که چاره ى دردت نمى شود باید براى تو کارى کنم دگر آخر چقدر زانو بغلم کنم؟ بگو آخر چقدر گریه و زار�

اشکم که چاره ى دردت نمى شود باید براى تو کارى کنم دگر آخر چقدر زانو بغلم کنم؟ بگو آخر چقدر گریه و زار�
اشکم که چاره ى دردت نمى شود باید براى تو کارى کنم دگر آخر چقدر زانو بغلم کنم؟ بگو آخر چقدر گریه و زار�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اشکم که چاره ى دردت نمى شود باید براى تو کارى کنم دگر آخر چقدر زانو بغلم کنم؟ بگو آخر چقدر گریه و زار�

اشکم که چاره ى دردت نمى شود
باید براى تو کارى کنم دگر
آخر چقدر زانو بغلم کنم؟ بگو
آخر چقدر گریه و زارى کنم دگر؟
زهرا!به جان خودت احتیاج نیست
با دست خسته چرا کار مى کنى؟
جارو نزن عزیز دلم!خسته مى شوى
وقتى که کار با تن بیمار مى کنى

اصلاً نیاز به گفتن ندارد و
فهمیده ام چِقَدَر درد مى کشى
هر بار پا شدم از خواب دیده ام
پهلو که هیچ!کمر درد مى کشى…

وقت نماز رو به خدا ناله مى زنى
آهسته از خدا طلب مرگ مى کنى
با گریه هاى هر شبِ ات کنج این قفس
این خانه را تو چنان ارگ مى کنى

با رفتنت غرور على خُرد مى شود
زهرا!بمان و زندگى ام را بهم نریز
اصلاً بیا به خاطر این بچه ها بمان
زهرا!بمان تورا به خدا..باشد اى عزیز؟
آرمان صائمى


تعداد بازديد : 265
دوشنبه 21 تیر 1395 ساعت: 20:26
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف