گرفته غصه و غمها تمام دور و برت طواف میکنم این روزها به دور سرت عزیز من چه شده بین بستر افتادی هزار زخم نشسته به روی بال و پرت منم علی ، نظری �

گرفته غصه و غمها تمام دور و برت طواف میکنم این روزها به دور سرت عزیز من چه شده بین بستر افتادی هزار زخم نشسته به روی بال و پرت منم علی ، نظری �

گرفته غصه و غمها تمام دور و برت طواف میکنم این روزها به دور سرت عزیز من چه شده بین بستر افتادی هزار زخم نشسته به روی بال و پرت منم علی ، نظری �

گرفته غصه و غمها تمام دور و برت طواف میکنم این روزها به دور سرت عزیز من چه شده بین بستر افتادی هزار زخم نشسته به روی بال و پرت منم علی ، نظری �

گرفته غصه و غمها تمام دور و برت طواف میکنم این روزها به دور سرت عزیز من چه شده بین بستر افتادی هزار زخم نشسته به روی بال و پرت منم علی ، نظری �
گرفته غصه و غمها تمام دور و برت طواف میکنم این روزها به دور سرت عزیز من چه شده بین بستر افتادی هزار زخم نشسته به روی بال و پرت منم علی ، نظری �
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
گرفته غصه و غمها تمام دور و برت طواف میکنم این روزها به دور سرت عزیز من چه شده بین بستر افتادی هزار زخم نشسته به روی بال و پرت منم علی ، نظری �
گرفته غصه و غمها تمام دور و برت

طواف میکنم این روزها به دور سرت

عزیز من چه شده بین بستر افتادی

هزار زخم نشسته به روی بال و پرت

منم علی ، نظری کن ، من آشنای تو ام

مگر که تار شده آسمان چشم ترت؟

قرار بود همیشه کنار هم باشیم

چگونه اوح بگیرم بدون بال و پرت

گمان نکن که ندیدم رخ کبود تو را

عیان نما رخ خود را برای همسفرت

تو را به جان علی کار خانه را تو نکن

که مخفیانه نگیری دو دست بر کمرت

چه کرده با حسنت که هنوز می لرزد

چه کرده قصّه کوچه ، جه کرده با پسرت ...

شاعر: وحيد محمدي

 


تعداد بازديد : 73
سه شنبه 05 فروردین 1393 ساعت: 16:57
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف