زخم عمیق تو مداوایی ندارد برخیز زینب را ببین نایی ندارد هر دم می بینم حسن را اشک دارد از بهر مخفی کرد

زخم عمیق تو مداوایی ندارد برخیز زینب را ببین نایی ندارد هر دم می بینم حسن را اشک دارد از بهر مخفی کرد

زخم عمیق تو مداوایی ندارد برخیز زینب را ببین نایی ندارد هر دم می بینم حسن را اشک دارد از بهر مخفی کرد

زخم عمیق تو مداوایی ندارد برخیز زینب را ببین نایی ندارد هر دم می بینم حسن را اشک دارد از بهر مخفی کرد

زخم عمیق تو مداوایی ندارد برخیز زینب را ببین نایی ندارد هر دم می بینم حسن را اشک دارد از بهر مخفی کرد
زخم عمیق تو مداوایی ندارد برخیز زینب را ببین نایی ندارد هر دم می بینم حسن را اشک دارد از بهر مخفی کرد
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
زخم عمیق تو مداوایی ندارد برخیز زینب را ببین نایی ندارد هر دم می بینم حسن را اشک دارد از بهر مخفی کرد

زخم عمیق تو مداوایی ندارد
برخیز زینب را ببین نایی ندارد
هر دم می بینم حسن را اشک دارد
از بهر مخفی کردنش جایی ندارد

وقتی که می پرسم دلیل گریه ها را
محض دل من گفته “معنایی ندارد”
بردم غذا بر قاتلت می گفت بابات
امروز زنده مانده، فردایی ندارد
دیشب چه می گفتی به عباس و حسینم
راز که می گفتی هویدایی ندارد
مادر به من گفت آنچه می آید سر من
آن غصه ای که مثل و همتایی ندارد
آن دم حسینم بر زمین می افتد و بعد
خنجر که با آن سر مدارایی ندارد
از مردم کوفه که سنگم می زنند و
از گریه هایی که تماشایی ندارد
از دخترت که می شود ام المصایب
در اوج ماتم هم تسلایی ندارد
از دختر شیرین و مظلوم حسینم
جز دیدن باباش رویایی ندارد
از آن سه ساله بس که خورده سیلی از زجر
رویش پر از خون است و سیمایی ندارد

قاسم احمدی


تعداد بازديد : 257
دوشنبه 07 تیر 1395 ساعت: 11:47
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف