|
امام رضا(ع)-مناجات
با کرم و لطف و عطایت رضا
آمده ام صحن و سرایت رضا
باز به سوی حرمت آمدم
بر در لطف و کرمت آمدم
آمده ام عقدۀ دل وا کنی
درد دل خسته مداوا کنی
آمده ام باز گدایی کنم
در حرمت عقده گشایی کنم
در حرمت هیچ دلی خسته نیست
باب عطای تو دمی بسته نیست
صحن تو و گنبد و گلدسته ات
بُرده دل از زائر دل خسته ات
زائر تو غرق عطا می شود
مُعتکف عرش خدا می شود
با پَر جبریل برابر شود
هر که در این روضه کبوتر شود
نیست مرا جز کرمت توشه ای
ای که نبی را تو جگر گوشه ای
کاش که قابل به حضورت شوم
مست می از جام طهورت شوم
کاش شوم زائر دل خواه تو
همچو غباری به سر راه تو
کاش شفیع ام تو به فردا شوی
ضامن آهویِ دل ما شوی
شمسِ شموسی و به یادت قسم
ضامن آهو به جوادت قسم
از همه چیز و همه کس رانده ام
کن نظر از قافله جا مانده ام
بر لب خود آه و نوا دارم و...
آرزوی کرب و بلا دارم و...
تا که دعایم بشود مستجاب
ختم کلامم شده این بیت ناب
«منتظران را به لب آمد نفس
ای شه خوبان تو بفریاد رَس»
تعداد بازديد : 219
پنجشنبه 30 شهریور 1391 ساعت: 12:06
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)