تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
سلام حضرت زهرا به آن سفیری که
تمام زندگی اش پای یار افتاده
تمام شهر به او پشت کرده و حالا
میان کوچه دلش بی قرار افتاده
به راه آمدن زینت و حسین و رباب
غریب و خسته و چشم انتظار افتاده
بگو به سید مظلوم ای نسیم سحر
میا به کوفه که اینجا بهار، افتاده
بگو به سید مظلوم مسلمت تنها
بریده از همه با حال زار افتاده
بگو ز دور به این خوارها نگاهی کن
پسر عموی تو در بین خار افتاده
ز بسکه سنگ به رویش زدند از روی بام
به روی خاک ز نقش و نگار افتاده
ز رفت و آمد آن نیزه دار حس کرده
که در سر همه فکر شکار افتاده
رضاباقریان
تعداد بازديد : 255
چهارشنبه 22 مهر 1394 ساعت: 11:27
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب