ورود کاروان به کربلا این قافله هرچه شتابش بیشتر شد دلشوره های آفتابش بیشتر شد جای تمام نخلها لشگر

ورود کاروان به کربلا این قافله هرچه شتابش بیشتر شد دلشوره های آفتابش بیشتر شد جای تمام نخلها لشگر

ورود کاروان به کربلا این قافله هرچه شتابش بیشتر شد دلشوره های آفتابش بیشتر شد جای تمام نخلها لشگر

ورود کاروان به کربلا این قافله هرچه شتابش بیشتر شد دلشوره های آفتابش بیشتر شد جای تمام نخلها لشگر

ورود کاروان به کربلا این قافله هرچه شتابش بیشتر شد دلشوره های آفتابش بیشتر شد جای تمام نخلها لشگر
ورود کاروان به کربلا این قافله هرچه شتابش بیشتر شد دلشوره های آفتابش بیشتر شد جای تمام نخلها لشگر
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
ورود کاروان به کربلا این قافله هرچه شتابش بیشتر شد دلشوره های آفتابش بیشتر شد جای تمام نخلها لشگر

ورود کاروان به کربلا

 

این قافله هرچه شتابش بیشتر شد

دلشوره های آفتابش بیشتر شد

جای تمام نخلها لشگر درآمد

باهر قدم یعنی سرابش بیشتر شد

یک محمل و هجده نگهبان دلاور

ماهی که هر منزل حجابش بیشتر شد

پایین که می آید ز محمل قاسمش هست

عباس هم آمد رکابش بیشتر شد

از اسم اینجا میشود حس عطش کرد

سقا رسید و مشک آبش بیشتر شد

چشم حسین افتاد بر سرنیزه هاشان..

دید اکبرش را اضطرابش بیشتر شد

خیره به طغیان فرات است آه اما

دلواپسی های ربابش بیشتر شد

شش ماهه هم فهمید اینجا قتلگاه است

بی تابی هنگام خوابش بیشتر شد

راوی نوشته روز عاشورا که آمد

تیر سه شعبه پیچ و تابش بیشتر شد

بستند با هر زحمتی بر نی سرش را

بالای نی کار طنابش بیشتر شد

شرم رباب از چشمهای شیرخوارش

از رفتن بزم شرابش بیشتر شد

ده روز دیگر همسفر باشمر هستند

مجروح سیلی سنان یا شمر هستند

 

سید پوریا هاشمی


تعداد بازديد : 181
سه شنبه 21 مهر 1394 ساعت: 10:17
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف