صد و هفتاد و پنج در یا دل صد و هفتاد و پنج آیینه، باز از خاک چهره وا کردند سایه هارا غرور بشکستند، �

صد و هفتاد و پنج در یا دل صد و هفتاد و پنج آیینه، باز از خاک چهره وا کردند سایه هارا غرور بشکستند، �

صد و هفتاد و پنج در یا دل صد و هفتاد و پنج آیینه، باز از خاک چهره وا کردند سایه هارا غرور بشکستند، �

صد و هفتاد و پنج در یا دل صد و هفتاد و پنج آیینه، باز از خاک چهره وا کردند سایه هارا غرور بشکستند، �

صد و هفتاد و پنج در یا دل صد و هفتاد و پنج آیینه، باز از خاک چهره وا کردند سایه هارا غرور بشکستند، �
صد و هفتاد و پنج در یا دل صد و هفتاد و پنج آیینه، باز از خاک چهره وا کردند سایه هارا غرور بشکستند، �
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
صد و هفتاد و پنج در یا دل صد و هفتاد و پنج آیینه، باز از خاک چهره وا کردند سایه هارا غرور بشکستند، �
صد و هفتاد و پنج در یا دل


 
صد و هفتاد و پنج آیینه،  باز از خاک چهره وا کردند
سایه هارا غرور بشکستند، آسمان را سحر نما کردند
گر چه غمناک، صحنه زیبا بود، عشق گل کرد و اشک جولان داشت
دل درهم شکسته از غم را ، آب و آیینه ها دوا کردند
شاعران ِنجیب در میدان، همه آتش شدند از حیرت
دفتر بزم و عشقبازی را ،در دل ِشعله ها رها کردند
غزلی آتشین سرود عجیب ،عارفی سبز کوش و با احساس
که شهیدان عزیز  مردن را ، باز در گوشها صدا کردند
بار دیگر جهان تما شاشد،  گل سرخ و  شهید معنا شد
لا له های شکسته از طوفان، باد را نفرت سیا  کردند
سرِ گنجینه ی ادب بگشا ، استخوانها مقدس آمده اند
سجده زیبنده هست و رکن ِ رکوع، شهر را محضر خدا کردند
دشتِ سبزِ حضور دریا گشت ، موج بر موج،رود طغیان کرد
صد و هفتاد و پنج دریا دل،  بر سر دست ها شنا کردند

 

اله یار خادمیان


تعداد بازديد : 201
جمعه 05 تیر 1394 ساعت: 12:43
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف