دیگر شراب از ساقی و ساغر خجالت میکشد یعنی خلافت از رخِ حیدر خجالت میکشد در بین شهری که نشیند گرگ جا�

دیگر شراب از ساقی و ساغر خجالت میکشد یعنی خلافت از رخِ حیدر خجالت میکشد در بین شهری که نشیند گرگ جا�

دیگر شراب از ساقی و ساغر خجالت میکشد یعنی خلافت از رخِ حیدر خجالت میکشد در بین شهری که نشیند گرگ جا�

دیگر شراب از ساقی و ساغر خجالت میکشد یعنی خلافت از رخِ حیدر خجالت میکشد در بین شهری که نشیند گرگ جا�

دیگر شراب از ساقی و ساغر خجالت میکشد یعنی خلافت از رخِ حیدر خجالت میکشد در بین شهری که نشیند گرگ جا�
دیگر شراب از ساقی و ساغر خجالت میکشد یعنی خلافت از رخِ حیدر خجالت میکشد در بین شهری که نشیند گرگ جا�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
دیگر شراب از ساقی و ساغر خجالت میکشد یعنی خلافت از رخِ حیدر خجالت میکشد در بین شهری که نشیند گرگ جا�

دیگر شراب از ساقی و ساغر خجالت میکشد

یعنی خلافت از رخِ حیدر خجالت میکشد

در بین شهری که نشیند گرگ جای شیرِ رب

از حال و روز دینِ حق منبر خجالت می کشد

بال و پری چیدند از زهرا که بعد از سال ها

جبریل هم از بالِ خود دیگر خجالت میکشد

وقتی که از سوزاندنِ در اشک حیدر جاری است

از درب بودن هم، دَرِخیبر خجالت میکشد

با دست و پهلویش چه ها کردند که وقت نماز

مادر ز دختر، دختر از مادر خجالت میکشد؟

فهمیدم از سختیِ غسل یاس پرپر گشته که

از شستنِ کوثر چرا کوثر خجالت میکشد

ای کاش بودی کربلا ای کوثر جاری عشق

آن لحظه که آب آور از اصغر خجالت میکشد

محمد رضا رضایی


تعداد بازديد : 95
دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 10:47
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف