مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد مهتاب را فلک به کف آفتاب داد چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد بر طفل و ب�

مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد مهتاب را فلک به کف آفتاب داد چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد بر طفل و ب�

مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد مهتاب را فلک به کف آفتاب داد چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد بر طفل و ب�

مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد مهتاب را فلک به کف آفتاب داد چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد بر طفل و ب�

مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد مهتاب را فلک به کف آفتاب داد چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد بر طفل و ب�
مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد مهتاب را فلک به کف آفتاب داد چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد بر طفل و ب�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد مهتاب را فلک به کف آفتاب داد چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد بر طفل و ب�

مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد

مهتاب را فلک به کف آفتاب داد


چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید

چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد


بر طفل و باب او چو جوابی نداد کس

یک تیر، هر دو را، به سه پهلو جواب داد


خون گلوی طفل نه، ایثار را ببین

آن گُل، نخورد آب و به گلچین گلاب داد


هم عندلیب سوخت و هم باغبان که خصم

آبی به گُل نداد، ولی گُل به آب داد


پرپر چو مرغ می زد و تا پر، نشسته تیر

اما به خنده باز تسلاّی باب داد


او خنده کرد و عالم از این خنده گریه کرد

نگرفت آب و آب به چشم سحاب داد


اصغر به لای لای ندارد نیاز و تیر

او را به خواب بُرد و به مَهد تُراب داد

 

حاج علی انسانی

 

منبع : پایگاه وزین رضیع الحسین (ع)


تعداد بازديد : 293
دوشنبه 19 آبان 1393 ساعت: 17:45
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف