امام جواد(ع)-شهادت سبزه شد روی تو تا لاله بُستان نرود چشم من خون شد و از روی تو آسان نرود زعفران پس ز کجا جانب بغداد آید شکوه ی سرخت اگر سوی خ�

امام جواد(ع)-شهادت سبزه شد روی تو تا لاله بُستان نرود چشم من خون شد و از روی تو آسان نرود زعفران پس ز کجا جانب بغداد آید شکوه ی سرخت اگر سوی خ�

امام جواد(ع)-شهادت سبزه شد روی تو تا لاله بُستان نرود چشم من خون شد و از روی تو آسان نرود زعفران پس ز کجا جانب بغداد آید شکوه ی سرخت اگر سوی خ�

امام جواد(ع)-شهادت سبزه شد روی تو تا لاله بُستان نرود چشم من خون شد و از روی تو آسان نرود زعفران پس ز کجا جانب بغداد آید شکوه ی سرخت اگر سوی خ�

امام جواد(ع)-شهادت سبزه شد روی تو تا لاله بُستان نرود چشم من خون شد و از روی تو آسان نرود زعفران پس ز کجا جانب بغداد آید شکوه ی سرخت اگر سوی خ�
امام جواد(ع)-شهادت سبزه شد روی تو تا لاله بُستان نرود چشم من خون شد و از روی تو آسان نرود زعفران پس ز کجا جانب بغداد آید شکوه ی سرخت اگر سوی خ�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
امام جواد(ع)-شهادت سبزه شد روی تو تا لاله بُستان نرود چشم من خون شد و از روی تو آسان نرود زعفران پس ز کجا جانب بغداد آید شکوه ی سرخت اگر سوی خ�

امام جواد(ع)-شهادت

 

سبزه شد روی تو تا لاله بُستان نرود

چشم من خون شد و از روی تو آسان نرود

زعفران پس ز کجا جانب بغداد آید

شکوه ی سرخت اگر سوی خراسان نرود

وحشت داغ تو رَم داد دلم را ورنه

گفته بودند که آهو به بیابان نرود

فاطمه بهر سرت روغن بادام آورد

گریه کرده است که زلف تو پریشان نرود

عرق آلود به دیدار تو آمد پدرت

زآن که بی غسل، کسی دیدن خوبان نرود

تشت رسوایی این زن ز سر بام افتاد

بر سر بام گرفتم تنت ای جان نرود

رقص تشت است که کم نیست ز رقص شمشیر

یارب اینگونه دگر مرد به میدان نرود

آفتاب لب بامی، تو مگر عمر منی؟!

یارب این عمر من خسته شتابان نرود

غم خود را بده و شافع این امّت باش

تا کسی سوی بهشت از درت ای جان نرود

بال در بال به بالای بلای تو ملول

چند مرغند که با پیکر تو آن نرود

که ز خورشید فروزان به تن شاه شهید

از تنش رنگ برفت و غمش از جان نرود

پس چرا شد قُرُق روضه ی تو روضه ی طوس

گر ز بغداد فغانت به خراسان نرود؟

لب گزیدن به چه معنی است، جگر را بگزید

که ز تن جان شد و جان از پی جانان نرود

 

محمد سهرابی

 


تعداد بازديد : 87
چهارشنبه 02 مهر 1393 ساعت: 9:30
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط حمید کریمی در تاریخ 1393/07/02 و 14:25 دقیقه ارسال شده است

حمید کریمی

ﻣﻦ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﻦ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺟﻨﺎﻥ ﺭﻫﺴﭙﺎﺭﻡ 
ﺻﺪﻑ ﻋﺼﻤﺖ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻭﻻ‌ ﺭﺍ ﮔﻮﻫﺮﻡ 
ﻣﻦ ﺟﻮﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﯾﺰﻩ ﺧﻮﺭ ﺟﻮﺩ ﻣﻨﺴﺖ 
ﻧﻬﻤﯿﻦ ﺣﺠﺖ ﺣﻖ ﻣﺎﯾﻪ ﯼ ﻓﺨﺮ ﺑﺸﺮﻡ
ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﭘﺪﺭ ﻫﻤﺴﺮ ﻣﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﮐﺮﺩ 
ﮐﺰ ﻏﻤﺶ ﺷﻤﻊ .ﺻﻔﺖ ﺳﻮﺧﺖ ﺯﭘﺎ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺳﺮﻡ 
ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻨﺪ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﺍﺯ ﺧﻂ ﭘﺪﺭ
ﺩﺍﺩ ﺯﻫﺮﯼ ﮐﻪ ﺷﺪﻡ ﭘﯿﺮﻭ ﺧﻂ ﭘﺪﺭﻡ 
ﻫﺮ ﭼﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﺟﮕﺮﻡ ﺳﻮﺧﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺏ ﻧﺪﺍﺩ
ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺐ ﮐﺸﺖ ﻣﺮﺍ ﻫﻤﺴﺮ ﺑﯿﺪﺍﺩ ﮔﺮﻡ 
ﺍﺳﻤﺎﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻦ ﺍﺯ ﺩﺍﻍ ﻣﻦ ﺗﺎﺯﻩ ﺟﻮﺍﻥ
ﮐﺎﻧﺪﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺠﺮﻩ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﺧﺒﺮﻡ 
ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﮔﺮﺑﻪ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻣﻦ ﻫﻢ
ﭘﯿﺮﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﺍﻣﺎﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻔﺮﻡ 
ﻭﻗﺖ ﻣﺮﺩﻥ ﭘﺪﺭﻡ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ 
ﻣﻦ ﻫﻢ ﺍﯾﻨﮏ ﺑﺨﺪﺍ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﭘﺴﺮﻡ 
ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ ﺍﯼ ﺑﺎﺩ ﺻﺒﺎ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎ 
ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﻣﺎﺩﻩ ﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺩﯾﺎﺭ ﺩﮔﺮﻡ 
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻦ ﺷﯿﻌﻪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺳﺘﻢ 
ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪ ﻩ ﺍﺯ ﺯﻫﺮ ﻫﻼ‌ﻫﻞ ﺟﮕﺮﻡ 


کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف