حضرت زهرا(س)-زبان حال حضرت زینب(س) زودتر کاش بمیرم ز غم اما چکنم مانده ام با تن تبدار توُ با چکنم خواستم تا که نَگِریَم به کنار بابا خواستم ت�

حضرت زهرا(س)-زبان حال حضرت زینب(س) زودتر کاش بمیرم ز غم اما چکنم مانده ام با تن تبدار توُ با چکنم خواستم تا که نَگِریَم به کنار بابا خواستم ت�

حضرت زهرا(س)-زبان حال حضرت زینب(س) زودتر کاش بمیرم ز غم اما چکنم مانده ام با تن تبدار توُ با چکنم خواستم تا که نَگِریَم به کنار بابا خواستم ت�

حضرت زهرا(س)-زبان حال حضرت زینب(س) زودتر کاش بمیرم ز غم اما چکنم مانده ام با تن تبدار توُ با چکنم خواستم تا که نَگِریَم به کنار بابا خواستم ت�

حضرت زهرا(س)-زبان حال حضرت زینب(س) زودتر کاش بمیرم ز غم اما چکنم مانده ام با تن تبدار توُ با چکنم خواستم تا که نَگِریَم به کنار بابا خواستم ت�
حضرت زهرا(س)-زبان حال حضرت زینب(س) زودتر کاش بمیرم ز غم اما چکنم مانده ام با تن تبدار توُ با چکنم خواستم تا که نَگِریَم به کنار بابا خواستم ت�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حضرت زهرا(س)-زبان حال حضرت زینب(س) زودتر کاش بمیرم ز غم اما چکنم مانده ام با تن تبدار توُ با چکنم خواستم تا که نَگِریَم به کنار بابا خواستم ت�

حضرت زهرا(س)-زبان حال حضرت زینب(س)

 

زودتر کاش بمیرم ز غم اما چکنم

مانده ام با تن تبدار توُ با چکنم

خواستم تا که نَگِریَم به کنار بابا

خواستم تا که نَگِریَم به تو اما چه کنم

گریه سخت است به مَردِ تو ولی می گرید

زیر لب زمزمه اش این شده زهرا چکنم

از سر شب که زدی شانه به مویم به لبت

خون به جای نفست آمده حالا چکنم

بسکه خون می چکد از پیرهن تازه ی تو

بارها گفته ام ای وای که بابا چکنم

دیدم آن روز چه آمد به سرت در آتش

مانده بودم که در آن همهمه تنها چکنم

در و دیوار به هم خورد و تو را خُرد نمود

می شنیدم نفست را که خدایا چکنم

من به دنبال تو و ، فکر همه کشتن تو

کَس نمی گفت که در زیر قدم ها چکنم

 

حسن لطفی


تعداد بازديد : 63
سه شنبه 12 فروردین 1393 ساعت: 10:35
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف