كينه ها شعله شد و بال و پرش را سوزاند گرمي هيزم و آتش سپرش را سوزاند سپرش تاب و تحمل به خود آخر نگرفت قنفذ و ميخ در آمد پسرش را سوزاند با همان �

كينه ها شعله شد و بال و پرش را سوزاند گرمي هيزم و آتش سپرش را سوزاند سپرش تاب و تحمل به خود آخر نگرفت قنفذ و ميخ در آمد پسرش را سوزاند با همان �

كينه ها شعله شد و بال و پرش را سوزاند گرمي هيزم و آتش سپرش را سوزاند سپرش تاب و تحمل به خود آخر نگرفت قنفذ و ميخ در آمد پسرش را سوزاند با همان �

كينه ها شعله شد و بال و پرش را سوزاند گرمي هيزم و آتش سپرش را سوزاند سپرش تاب و تحمل به خود آخر نگرفت قنفذ و ميخ در آمد پسرش را سوزاند با همان �

كينه ها شعله شد و بال و پرش را سوزاند گرمي هيزم و آتش سپرش را سوزاند سپرش تاب و تحمل به خود آخر نگرفت قنفذ و ميخ در آمد پسرش را سوزاند با همان �
كينه ها شعله شد و بال و پرش را سوزاند گرمي هيزم و آتش سپرش را سوزاند سپرش تاب و تحمل به خود آخر نگرفت قنفذ و ميخ در آمد پسرش را سوزاند با همان �
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
كينه ها شعله شد و بال و پرش را سوزاند گرمي هيزم و آتش سپرش را سوزاند سپرش تاب و تحمل به خود آخر نگرفت قنفذ و ميخ در آمد پسرش را سوزاند با همان �

كينه ها شعله شد و بال و پرش را سوزاند

گرمي هيزم و آتش سپرش را سوزاند

سپرش تاب و تحمل به خود آخر نگرفت

قنفذ و ميخ در آمد پسرش را سوزاند

با همان حالت بشكسته ز دل آه كشيد

ناله ي بي رمقش دور و برش را سوزاند

تا كه حيدر گل خود را چو لگد مال بديد

بار غم آمد و آنجا كمرش را سوزاند

اخر آن ناله ي مظلومه چنين كرد مرا

پشت در سينه ي هر سينه زنش را سوزاند

شاعر: محمد ديلمي

 


تعداد بازديد : 124
سه شنبه 20 اسفند 1392 ساعت: 6:42
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف