تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
حضرت رقیه(س)-شهادت
سر من هم به هوای سر تو افتادست
بال پروانه به پای پرِ تو افتادست
قول دادم به همه گریه برایت نکنم
چه کنم! چشم، به چشم تر تو افتادست
قدر یک دشت کبودست و تنش تب دارد
از روی ناقه اگر دختر تو افتادست
عمه اصلاً به رویم هیچ نیاورد و نگفت
که چرا دخترکم معجر تو افتادست
من از این روی زمین خوردۀ خود فهمیدم
آسمان یاد غم مادر تو افتادست
دامنم سوخته بابا ولی آرام بخواب
بالشت دست من و بستر تو افتادست
جان من بر لب و لب های تو را می بوسم
از نفس هم نفس آخر تو افتادست
تعداد بازديد : 165
سه شنبه 06 دی 1390 ساعت: 17:38
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب