حضرت زهرا(س)-شهادت ای آشناترین چه غریبانه می روی مخفی ز چشم شهر ز کاشانه میروی ما که بنای دوری ا

حضرت زهرا(س)-شهادت ای آشناترین چه غریبانه می روی مخفی ز چشم شهر ز کاشانه میروی ما که بنای دوری ا

حضرت زهرا(س)-شهادت ای آشناترین چه غریبانه می روی مخفی ز چشم شهر ز کاشانه میروی ما که بنای دوری ا

حضرت زهرا(س)-شهادت ای آشناترین چه غریبانه می روی مخفی ز چشم شهر ز کاشانه میروی ما که بنای دوری ا

حضرت زهرا(س)-شهادت ای آشناترین چه غریبانه می روی مخفی ز چشم شهر ز کاشانه میروی ما که بنای دوری ا
حضرت زهرا(س)-شهادت ای آشناترین چه غریبانه می روی مخفی ز چشم شهر ز کاشانه میروی ما که بنای دوری ا
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حضرت زهرا(س)-شهادت ای آشناترین چه غریبانه می روی مخفی ز چشم شهر ز کاشانه میروی ما که بنای دوری ا

حضرت زهرا(س)-شهادت

ای آشناترین چه غریبانه می روی

مخفی ز چشم شهر ز کاشانه میروی

ما که بنای دوری از هم نداشتیم

بانوی خانه بی علی از خانه می روی

آخر هم آرزو به دل زینبین ماند

گیسوی طفل را نزدی شانه، می روی

بودی کبوتر و به پرستو بدل شدی

هم زود، هم کبود از این لانه می روی

**

گر چه مرا نبردی و تنها گذاشتی

راحت شدی از آن همه دردی که داشتی

امشب که غسل دادم و شستم تن تو را

فهمیدم از چه نای نفس هم نداشتی

فهمیدم عاقبت که چرا موقع نماز

هر بار بین سجده گل لاله کاشتی

فهمیدم عاقبت که چرا پیش محرمت

یک لحظه معجر از سر خود بر نداشتی

**

غسل به زیر پیرهنت باورم نشد

زخمی که بود بر بدنت باورم نشد

دیدم هنوز هم اثر تازیانه ها

مانده به جای جایِ تنت باورم نشد

این که چه کرد ضربه مسمار با تو تا...

...امشب که خون شده کفنت باورم نشد

**

ای وای از غم تو و احوال شوهرت

یکّی دو تا که نیست جراحات پیکرت

زنده شدند خاطره ها پیش چشم من

وای از به خاک خوردن تو پیش دخترت

با ضربه ای که خورد به پهلویت عاقبت

از دست رفت غنچه نشکفته پرپرت


تعداد بازديد : 121
سه شنبه 13 فروردین 1392 ساعت: 0:55
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف