تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
نذر امام سجاد (ع)
دستی به هم فشرده سرت را، در هم کشیده بال و پرت را
باید رها کنی که ببارند ... این بغض های همسفرت را
وقتی که آب می خوری انگار...یک بار نه دوبار نه...صد بار
می بینی هر دقیقه و هر بار...لب های تشنه ی پدرت را
از سینه ات به صفحه ی کاغذ...می ریزی آیه های شفاعت
تا بر زمین خشک بباری...هر شب صحیفه های ترت را
هرنیمه شب به راز و نیازت... با آن قنوت خیس نمازت
اعجاز می کنی و پس از آن...بر سجده میبری چو سرت را
سجاد می شوی و نگاهت...آن چشمهای خیس و سیاهت...
می پاشد از زمین به فلک باز ...شب گریه های مستمرت را...
تقدیر عاشقی تو این بود...که سالها بسوزی و آخر...
با زهر روزگار مهوع ...بالا بیاوری جگرت را...
تعداد بازديد : 193
دوشنبه 12 فروردین 1392 ساعت: 10:47
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب