حالا كه زخم هاي تو مرهم گرفته است بانو تمامِ خانهي من غم گرفته است سِنّي نداشتي چقدر پير مي روي!

حالا كه زخم هاي تو مرهم گرفته است بانو تمامِ خانهي من غم گرفته است سِنّي نداشتي چقدر پير مي روي!

حالا كه زخم هاي تو مرهم گرفته است بانو تمامِ خانهي من غم گرفته است سِنّي نداشتي چقدر پير مي روي!

حالا كه زخم هاي تو مرهم گرفته است بانو تمامِ خانهي من غم گرفته است سِنّي نداشتي چقدر پير مي روي!

حالا كه زخم هاي تو مرهم گرفته است بانو تمامِ خانهي من غم گرفته است سِنّي نداشتي چقدر پير مي روي!
حالا كه زخم هاي تو مرهم گرفته است بانو تمامِ خانهي من غم گرفته است سِنّي نداشتي چقدر پير مي روي!
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حالا كه زخم هاي تو مرهم گرفته است بانو تمامِ خانهي من غم گرفته است سِنّي نداشتي چقدر پير مي روي!

 

حالا كه زخم هاي تو مرهم گرفته است
بانو تمامِ خانهي من غم گرفته است
سِنّي نداشتي چقدر پير مي روي!
شرم از قدِ هلالِ تو حالم گرفته است
كِز كرده خاطراتِ تو را مي كند مرور
يك گوشه خانه دارِ تو ماتم گرفته است
جز چند تكهي كفني بينِ بُقچه چيست؟
بر ديده مي گذارد و محكم گرفته است
بانو گُمان نمي كني اندازهي تو را
تابوت سازِ خانه كمي كم گرفته است
بوسه حسين(ع)بر كفِ پايِ تو مي زند
امشب براي عمرِ كَمت دم گرفته است
لحظه به لحظه غسلِ تو را پير مي شوم
از زندگي نفس به نفس سير مي شود
***
با زخم بالِ پر زدنت سرخ گشته است
گلبرگ هاي ياسمنت سرخ گشته است
در لحظه هاي شُستنِ از زيرِ پيرهن
مثلِ غروب پيرهنت سرخ گشته است
چندين و چند جايِ تنِ تو شده كبود
چندين و چند جايِ تنت سرخ گشته است
اين زخمِ سينه بد قِلِقي مي كند هنوز
سرباز كرده و كفنت سرخ گشته است

واي شد گِره ز روسريت واي بر دلم
از زيرِ گوش تا دهنت سرخ گشته است
از بس كه آستين به دهن گريه مي كند
از بُغض صورتِ حسنت سرخ گشته است
از غُصه سر به چوبهي تابوت مي زنم
جان مي كَنم من از تو ولي دل نمي كنم
شاعر : عليرضا شريف


تعداد بازديد : 187
یکشنبه 11 فروردین 1392 ساعت: 5:17
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف