این ناله ی شکسته ی یک خسته مادرست بی شیر بودنم به خدا مرگ آورست آن مادری که شیر ندارد دهد به طفل

این ناله ی شکسته ی یک خسته مادرست بی شیر بودنم به خدا مرگ آورست آن مادری که شیر ندارد دهد به طفل

این ناله ی شکسته ی یک خسته مادرست بی شیر بودنم به خدا مرگ آورست آن مادری که شیر ندارد دهد به طفل

این ناله ی شکسته ی یک خسته مادرست بی شیر بودنم به خدا مرگ آورست آن مادری که شیر ندارد دهد به طفل

این ناله ی شکسته ی یک خسته مادرست بی شیر بودنم به خدا مرگ آورست آن مادری که شیر ندارد دهد به طفل
این ناله ی شکسته ی یک خسته مادرست بی شیر بودنم به خدا مرگ آورست آن مادری که شیر ندارد دهد به طفل
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
این ناله ی شکسته ی یک خسته مادرست بی شیر بودنم به خدا مرگ آورست آن مادری که شیر ندارد دهد به طفل

این ناله ی شکسته ی یک خسته مادرست

بی شیر بودنم به خدا مرگ آورست

آن مادری که شیر ندارد دهد به طفل

خجلت زده غریب و پریشان و مضطرست

از دخترم سکینه شنیدم چه ها شده

رویت خضاب گشته ز خون کبوترست

مهلت بده دوباره گلم را بغل کنم

من مادرم که سینه ی من مهد اصغرست

یا که ببند چشم علی یا که صبر کن

چشمش هنوز در پی بیچاره مادرست

با من مگو که تیر به حلق علی زدند

بر حنجرش نشانه ی تیزی خنجرست

داغش عظیم اگر چه خودش شیر خواره بود

این داغ سخت با همه غم ها برابرست

 

یوسف رحیمی


تعداد بازديد : 172
دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت: 8:16
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف