|
در بحر حسینی دُرِّ نابی اصغر
تو سوره ی یاسین کتابی اصغر
ای سوم علی خانه ی اربابم
آرام دل و جان ربابی اصغر
شاعر: رضا رسول زاده
هستم همه شب یاد تو ای شه زاده
محتاج به امداد تو ای شه زاده
ای کاش که امر فرج امضا بشود
از برکت میلاد تو ای شه زاده
شاعر: سيد مجتبي شجاع
روشن شب تار می شود از امشب
غم پا به فرار می شود می شود از امشب
فصل دل عشاق علی اصغر
6ماه بهار می شود از امشب
شاعر: سيد مجتبي شجاع
تا نام شما روی لب ما باشد
روشنتر از این روز،شب ما باشد
سوگند به نامت ای علیِ اصغر
دم از تو زدن تاب و تعب ما باشد
شاعر: سيد مجتبي شجاع
غم خانه خراب می شود تا شش ماه
می سوزد و آب می شود تا شش ماه
هر کس که دعایی بکند از امشب
با لطف تو مستجاب می شود تا شش ماه
شاعر : سيد مجتبي شجاع
ماه خدا و عشق و مناجات می رسد
باب المراد و قبله ی حاجات می رسد
جشن جواد و اصغر ارباب توأم است
بوی حضور مادر سادات می رسد
شاعر: حسين ايماني
باب الحوائج آمده حاجت بگیرید
عیدانه از دست ولی نعمت بگیرید
شش گوشه می خواهید بسم الله امشب
از کودک اربابتان رخست بگیرید
لبهای علی اصغر اگر وا بشود
درد دل هرخسته مداوا بشود
افسوس که در کرببلا دست خزان
نگذاشت این غنچه شکوفا بشود
شاعر: سيد مجتبي شجاع
بانو پسرت که هدیه ی الله است
امید دل حضرت ثارالله است
شادی که شب ولادت اصغر توست
افسوس که شادیت فقط شش ماه است
شاعر: سيد مجتبي شجاع
زان سبب فطرس پرسوخته دنبال من است
اشک می بارم و این بیت زبانحال من است
سر من مال تو و ابروی تو مال من است
ای شه کرب و بلا پس بده اموال مرا
آهسته گویمت نکند بشنود رباب
گهواره در حراجی بازار دیده اند
ارسالی توسط « بچه مشهدی »
تیر هم دست و پای خود گم کرد
تا نبیند چه اتفاق افتاد
بوسه ها بر گلوی اصغر داد...
ای تیر! کجا چنین شتابان؟...آرام
قدری به کمان بگیر دندان...آرام!
ای تیر!به حرفِ حرمله گوش نکن!
ای وای...تو را کمر شکستند آقا
فرزندِ تو را به تیر بستند آقا
گویی که سرشتشان ز چیزِ دگر است
یک تيغ بزن که پاره پيکر بشود
يا نيزه بزن شبيه اکبر بشود
نه، تير بزن به سوي حلقش تا که
مهدي زهرايم و با اشك غم گل ميگنم
درد تنهايي و غربت را تحمل ميكنم
گر چه خود حبل المتينم ليك وقت مشكلات
من به قنداق علي اصغر توسل ميكنم
دنيا همه ديوانه و شيداي حسين است
مُهر همگان خاكِ كفِ پاي حسين است
رمزي كه شود ضامن ما در صفِ محشر
لبخند علي اصغر زيباي حسين است
علی اصغر تو رشک آسمانی
تویی که یوسفان را دلستانی
اگر عمر تو در شش ماه طی شد
هزاران سال ذکرِ عاشقانی
تعداد بازديد : 185
شنبه 11 شهریور 1391 ساعت: 0:00
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)