|
بَـر دَر مَزَن بــه رويِ تو دَر وا نمي كنند
چيزي مگو ، كه با تو مدارا نمي كنند
اينها كه ساكتند و فقط بُهت كرده اند
هــرگز بـه پايِ حقّ تـو امضا نمي كنند
نزديكشان مَـرو كه فـدك را طلب كني
اينهـا ، خدا و مذهب و معنا نمي كنند
سيلي زدن به رويِ تو را دشت كرده اند
ديگـر ز اشكِ فاطمـه پَــروا نمي كنند
جـانِ عـلي ، كمي زِ درِ خـانه دور شـو
بيهوده شعله اين همه برپا نمي كنند
تـا داغِ سخـتِ مرگِ تــو را بر دلم نَـهَنـد
كاري به جز سكوت و تماشا نمي كنند
دشنام مي دهند ، تو خود را عقب بِكِش
شرم از حديثِ « امِّ ابيها » نمي كنند
خواندم ز چشمشان كه به فكر شكستَنَند
بــا سنگ و چوب فكر مداوا نمي كنند
شاعر : ياسر قرباني ( سياه پوش )
تعداد بازديد : 197
شنبه 28 مرداد 1391 ساعت: 15:19
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)