loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 11 شنبه 01 مهر 1402 نظرات (0)

آخر عمر دخترت آمد
که سحر دیدنم سرت آمد

من نمی دیدمت به ویرانه
بوی راس معطرت آمد

قاری در خرابه مهمانم
موقع ختم کوثرت آمد

سیل دردی که آمده سویم
بیشتر سمت خواهرت آمد

مثل عمه برادر من هم
سر نی در برابرت آمد

من خودم را به آینه دیدم
در بیابان که مادرت آمد

زودتر ز من به شهر شام
زیور آلات دخترت آمد

خوب شد خواب بودم ای بابا
تا نبینم چه بر سرت آمد

تا نبینم که تیر و نیزه و سنگ
مثل باران به پیکرت آمد

ولی از این سر تو معلوم است
چه بلایی به حنجرت آمد

 رضا رسول زاده

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 63
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 871
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,557
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,958
  • بازدید ماه : 20,285
  • بازدید سال : 395,085
  • بازدید کلی : 22,642,046