امام زمان عج (مناجات) - 4

امام زمان عج (مناجات) - 4

امام زمان عج (مناجات) - 4

امام زمان عج (مناجات) - 4

امام زمان عج (مناجات) - 4
امام زمان عج (مناجات) - 4
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
مثل یک تنگ بلوری که در آن ماهی نیست

یا مهدی عج


مثل یک تنگ بلوری که در آن ماهی نیست
در بساط دل ما هم به جز از آهی نیست

دوری از ابر برایش چه بهایی دارد؟
قطره، وقتی طرف آب روان راهی نیست

خسته ام از دل تنگم که هر از گاهی هست
خسته از این دل تنگی که هر از گاهی نیست

گرچه عجل لولی برلب مان هست ولی
در عمل سیره ما بقیه الهی نیست

دوست دارم که بیایی ز سفر اما حیف
جز خودت در پس این قافله همراهی نیست

از پس ابر بتاب و دل شب را بشکاف
که به غیر از تو دگر فالق الاصباحی نیست
...
وامکن نامه اعمال مرا پیش کسی
وا مکن، در نظرش آنچه تو میخواهی نیست

محمود یوسفی

 


تعداد بازديد : 136
شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 10:29
نویسنده:
نظرات(0)
ای جمع در وجود تو کل عصاره ها

بسم الله الرحمن الرحیم

(( دوباره ها ))

ای جمع در وجود تو کل عصاره ها
درمانده از بیان تواند استعاره ها

بی تو دوباره جمعه و بی تو دوباره، آه...!
از رفت و آمد همه ی این دوباره ها

بی مبتداست هر خبری در نبود تو
پس بی نهاد مانده تمام گزاره ها

ای ماه پشت ابر اگر جلوه ای کنی
پر می کنند دور و برت را ستاره ها

وقتی برای آمدن توست ، بی گمان
خوب است پاسخ همه ی استخاره ها

روزی ظهور می شود اصلی ترین خبر
معطوف می شوند به سمتت اشاره ها

روزی که می رسی و حضور تو می شود
موضوع اول همه ی جشنواره ها

آن روز در سراسر دنیا موذنان
سر می دهند نام تو را از مناره ها

مجتبی خرسندی


تعداد بازديد : 33
شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 10:29
نویسنده:
نظرات(0)
قل اعوذ برب عاشق‌ها ... مَلِک الناس، الهِ عاشق‌ها

امام_زمان_عج_مناجات


قل اعوذ برب عاشق‌ها ... مَلِک الناس، الهِ عاشق‌ها
قل اعوذُ ... از اينکه دنيا را بزند آتش، آهِ عاشق‌ها

عين، شين، قاف، واژه‌هاشان را اين حروف سفيد مي‌سازند
حرف‌هاي سياه پيدا نيست، روي تخته سياه عاشق‌ها

اي خدايي که اهل اسراري، که سحرها همیشه بیداری
که خودت عاشقي، خبر داري از دلِ بي‌پناه عاشق‌ها،

بعد از اين روزهاي در زنجير، درد این طعنه‌های بي‌تاثير
برسان مرد مهرباني که بُگذرد از گناه عاشق‌ها

برسان مرد مهرباني که، بر خلاف رسوم عاقل‌ها
بی تجمل، به تخت بنشيند، بشود  پادشاه عاشق‌ها

قاسم صرافان

 


تعداد بازديد : 412
شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 10:27
نویسنده:
نظرات(0)
مثل قبلا از غروب جمعه بیزارم هنوز

یا اباصالح المهدی عج...

مثل قبلا از غروب جمعه بیزارم هنوز
بین عقل وعشق درگیرم گرفتارم هنوز

همچو دیگر ابرها در آسمان هستم ولی
ابر بالای کویرم من، نمیبارم هنوز

بی کلافم، دست من خالی ست اما عاشقم
بر سر بازار هستم، من خریدارم هنوز

دلخوشی هایم دلیل دلخوری های تو بود
من بدهکارم به تو اما طلبکارم هنوز
...
گرچه غرقم در گناه و معصیت آقا ولی
ازته دل عاشقانه دوستت دارم هنوز

محمود یوسفی

 


تعداد بازديد : 309
شنبه 13 آذر 1395 ساعت: 6:49
نویسنده:
نظرات(0)
دیده ی بی آب اصلا کور باشد بهتر است

یا صاحب الزمان عج

دیده ی بی آب اصلا کور باشد بهتر است
این دل بی عاطفه در گور باشد بهتر است

من خجالت می کشم پیشت بیایم خوب من
سجده بر پای تو دورادور باشد بهتر است

آنزمانی که نداند قدر زر را مفلسی
زر ز مفلس مدتی مهجور باشد بهتر است

رشته مو بردار و بر دارم بزن اما نکش
جان عاشق هر قدر رنجور باشد بهتر است

مشک خالی مرا نگذار بی صد قطره اشک
جنس من تا صبح جمعه جور باشد بهتر است

حال من را خوش کنی آینده ام خوش می شود
علت خوشحالیم انگور باشد بهتر است

ریز ها اینجا عزیزند و درشتان هم ذلیل
فیل در نزد سلیمان مور باشد بهتر است



جعفر ابوالفتحی

 


تعداد بازديد : 59
چهارشنبه 10 آذر 1395 ساعت: 9:05
نویسنده:
نظرات(0)
عاشقان چشم به راهند که یاری برسد

عاشقان چشم به راهند که یاری برسد
بی قرارند و قرار است ،  قراری برسد
ماه وخورشید به روزُ شبِ تاری برسد
باز  از  نسل ِ بنی عشق ،  نگاری برسد

یا علی . با عَلَمِ  نور  سوار آمدنیست
بعدِ   پاییز  یقینا ً  که بهار آمدنیست

___

نظرِ لطفِ جنابش کاش با ما باشد
التفاتِ  آفتابش  کاش با ما باشد
کارگر خواست خطابش کاش با ما باشد
گردگیریِ  رکابش کاش با ما باشد

خانه نه ،  پشتِ درِ خانه بیایم کافیست
بنده  جاروکشی اش نیز برایم کافیست

___

حق بده عبد و عبیدِ تو شدن می ارزد
برده ی وقتِ  خریدِ تو شدن می ارزد
کشته در معرضِ دیدِ تو شدن می ارزد
بخداوند  شهیدِ تو شدن می ارزد

حرف سر نیز اگر هست ، بفرما بزنش
سرِ راهت بکشان و سرِ ما را بزنش

___

حیف از حال و هوای شهدا دور شدم
آنقَدَر  توبه شکستم   ز حیا دور شدم
غفلت از بودنت این شد ز شما دور شدم
ندبه هایم چه شد از یار چرا دور شدم؟!

من  برای  تو  وبالِ  گردنم میدانم
اینکه روزی خورِ اشکِ تو منم میدانم

___

بی تو  از  عالم   بالا  نعماتی نرسد
هیچ به یمنِ وجودت برکاتی نرسد
بی نمازِ  شبِ  تو بابِ نجاتی نرسد
بی دعای سحرت برگه براتی نرسد

گریه ی روز و شبت کربُ بلا داد به ما
گلوی زخمیِ تو بود صدا داد به ما

___

زودتر کاش تجلّیِ  حضورت برسد
تا نفس هست حضورت به ظهورت برسد
ظلمتِ تیره ی این خاک به نورت برسد
تکیه ات بر حرم و سنگِ صبورت برسد

هر دلی زنده بِعشق است فقط زنده ی توست
بخداوند  که  آقایی  برازنده ی  توست

___

پسرِ  آخرِ  زهرا برس از آه بگو
"اشهد ان علیا ً ولی الله"   بگو
از همان سدّ گذر کردنِ در راه بگو
از کبودیِ رخِ محترمِ  ماه بگو

برس از سینه ی پر درد شده روضه بخوان
برس از آن نفسِ سرد شده روضه بخوان

___

کوثرِ حضرتِ  پیغمبرتان منتظر است
ذوالفقارِ روی بال وپرتان منتظر است
هرسحر چشم تر مادرتان منتظر است
آن دو پیراهنِ از خون ترتان منتظر است

یکی پیراهنِ زخمی شده با میخ در است
یکی پیراهنِ خونی شده ای  پُر اثر است

___

اثرِ  نعل روی نعل ، اثرِ هر نیزه
که کشیده شده پیراهن و تن بر نیزه
پیکری مانده روی خاک پُر از سرنیزه
و در آورده فقط زحمت خواهر نیزه

سر ندارد بدن و بدن ندارد سر را
تا سرِ نیزه ای با خویش بیارد سر را
___

روزگاریست قدِ عمه تان تا شده است
هر چه دریاست ز چشمان تو دریا شده است
نفسِ توست به هر درد مسیحا شده است
برس از راه که هر دل نگران پا شده است

همه سربازِ تو  و  نام و نشانت هستیم
"افضلُ الاعمال"  ما منتظرانت هستیم

___

جان فدای تو و این غیبتِ طولانیِ تو
ای به قربانِ تو  و  دیده ی  بارانیِ  تو
آبرو  داد  به  ما   پینه ی  پیشانی ِ تو
مثلِ   عطر   گل یاس   آمدنِ  آنیِ تو...

کی؟چه وقتیست؟ که این قوم دلش شاد شود
خاکِ  ایرانِ  شما  ،  خانه اش آباد شود.

#حبیب_نیازی

 


تعداد بازديد : 589
چهارشنبه 05 آبان 1395 ساعت: 12:55
نویسنده:
نظرات(0)
من از این وضع پریشان نگرانم به خدا

امام زمان(عج)-مناجات روز عاشورا

 

من از این وضع پریشان نگرانم به خدا

از فراوانی نسیان نگرانم به خدا

پر کشیدند سحر همسفرانم، حالا

مانده ام خسته، هراسان... نگرانم به خدا

بی قراری من از حال خرابم پیداست

چه کنم با دلِ حیران؟ نگرانم به خدا

تو بگو وسعت این فاصله ها را چه کنم؟

ای گرفتار بیابان! نگرانم به خدا

ندبه و ناله ی من سود نبخشید... بیا

کور شد دیده ی گریان، نگرانم به خدا

همه جا بوی فساد و همه جا رنگ گناه

از غریبی شهیدان نگرانم به خدا

کوچه پس کوچه ی این شهر دگر ایمن نیست

از سر و وضع خیابان نگرانم به خدا

هرکه را می نگری دین خودش را دارد!

آه ای مجری قرآن نگرانم به خدا

پسر شیر خدا! شیعه کشی باب شده

باز با دستِ مسلمان! نگرانم به خدا

**

خواهری لحظه آخر به برادر میگفت:

بی تو ای سرو خرامان نگرانم به خدا

پیرهن خواستنت لرزه به جانم انداخت!

به کجا راحتیِ جان؟ نگرانم به خدا

پدرم گفت: به کوفه گذرت میافتد...

من از آن کوفه ی ویران نگرانم به خدا

ای دعای سحر عمه ی سادات بیا

خم شد از غم کمر عمه ی سادات بیا

 

مجتبی روشن روان


تعداد بازديد : 325
چهارشنبه 21 مهر 1395 ساعت: 10:57
نویسنده:
نظرات(0)
پیچیده در فضای دلم عطر و بوی تو

یا صاحب الزمان عج

 

پیچیده در فضای دلم عطر و بوی تو
گویا گذر نموده ام از خاک کوی تو

هجران کشیده را که اذیت نمی کنند....
عمری دویده ام پی آن عطر و بوی تو

گاهی جوان شبیه کهنسال می شود....
مویی سپیده کرده ام از هجر روی تو

این جمعه مطلع؛ شدم از کوچه رد شدی
افتاده بود پای دری تار موی تو

من با صبا دوباره هماهنگ کرده ام
تا با خودش مرا ببرد سمت کوی تو

تیر غمم که شوق رهایی است در دلم
آقا کمانه کرده ام امشب به سوی تو

جعفر ابوالفتحی

 

منبع :

www.neyjaf.ir


تعداد بازديد : 152
سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 11:54
نویسنده:
نظرات(0)
در خواب مگر بینم... بیدار شدن را

امام زمان(عج)-مناجات شب تاسوعا

 

در خواب مگر بینم... بیدار شدن را

دل خواهِ نظر بودنِ دلدار شدن را

باید به دل گور برم حسرتِ فیضِ

اذنِ نفسی لایق دیدار شدن را

تا دل ندهی، سر نسپاری به ره دوست

هیهات ببینی، شب سردار شدن را

 ای بی خبر از لذّت درماندگیِ عشق

یک بار بیا تجربه کن زار شدن را

بیچاره دلی که نچشیده ست صفایِ...

در روضه ی دلدار گرفتار شدن را

حاشا که دهم بر همه ی عالم هستی

یک لحظه پریشانِ علمدار شدن را

 

مجتبی روشن روان


تعداد بازديد : 111
سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 11:46
نویسنده:
نظرات(0)
خود را مقیم وادی احساس می کنم

امام زمان(عج)-مناجات شب تاسوعا

 

خود را مقیم وادی احساس می کنم

دل را خمار بوی گل یاس می کنم

تا نام پاک ساقی لب تشنه می برم

بوی تو را به میکده احساس می کنم

تا وا کنی دگر گرهِ کورِ کارِ من...

خود را دخیل حضرت عباس می کنم

اشكی كه داده ای به دو دنیا نمی دهم

کی اعتنا به گوهر و الماس می كنم؟

تا که بیایی از سفر ای باغبان عشق

یاد گل شکسته قد از داس می کنم

امشب برای خواندنِ این روضه های سخت

آقا ببخش این همه وسواس می کنم!

دست بریده بود و علم بود و مشک بود

قد خمیده بود و حرم بود و اشک بود

 

مجتبی روشن روان


تعداد بازديد : 194
سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 11:46
نویسنده:
نظرات(0)
بیا که در غم دوری ماه گریه کنیم

اشعار امام زمان(عج) – شب تاسوعا

 

بیا که در غم دوری ماه گریه کنیم

ز داغ این سحر بی پگاه گریه کنیم

 

محرم است بیا زیر خیمه های عزا

بر این سر بی سرپناه گریه کنیم

 

کجایی ای نفست سوز روضه خوانی ها

ز سینه آه بکش تا ز آه گریه کنیم

 

مرا مسافر ایام اربعینت کن

که در کنار تو مابین راه گریه کنیم

 

شب عموست تو باید که روضه خوان باشی

که در عزای امیر سپاه گریه کنیم

 

چه میشد امشب ما نیز کربلا بودیم

برای فاطمه در قتلگاه گریه کنیم

 

اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید


تعداد بازديد : 97
دوشنبه 19 مهر 1395 ساعت: 12:26
نویسنده:
نظرات(0)
ای غریبان جهان منتظرت

امام زمان(عج)-مناجات محرمی

 

ای غریبان جهان منتظرت

همه دل سوختگان منتظرت

مرتضی ندبه برایت خواند

فاطمه سینه زنان منتظرت

كی بقیع حسن آباد شود

جگرش ناله كنان منتظرت

بیكفن از تو كفن می خواهد

سر او روی سنان منتظرت

زینب ِخسته زمین افتاده

در حرم قد كمان منتظرت

علم افتاده و ساقی بی دست...

مشك سقای جوان منتظرت

یك سه ساله كه ز غم پیر شده

در خرابه نگران منتظرت

پرچم شاه خراسان هر شب

با تو گوید كه جهان منتظرت

سالها رفت و خبر از تو نشد

ای محرم ، رمضان منتظرت

صاحب مجلس روضه بنگر

نوحه و سوز و فغان منتظرت

 

مجتبی روشن روان


تعداد بازديد : 283
دوشنبه 19 مهر 1395 ساعت: 12:17
نویسنده:
نظرات(0)
بدونِ تو اُمیدِ ما سراب می شود بیا

امام زمان(عج)-مناجات شب هفتم محرم

 

بدونِ تو اُمیدِ ما سراب می شود بیا

تمامِ شهر بر سرم خراب می شود بیا

برای حضرتت بگو که مادرت دعا کند

دعای مادر تو مستجاب می شود بیا

بکش به آتش اشک را تو آه کِش میان ما

که دل کنار گریه ات کباب می شود بیا

اگر کمی محبتت نصیب تشنه ای شود

برای او نَفَس فقط عذاب می شود بیا

به سینه می زنم مگر مدافع حرم شوم

به روی سینه‌های ما حساب می شود بیا

رسید روضه‌ی عطش شنیده‌ام برای تو

که آب خوشگوار هم مذاب می شود بیا

کنار خیمه مانده و فقط خدا خدا کند

حرم اسیر گریه ی رباب می شود بیا

 

حسن لطفی


تعداد بازديد : 139
یکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 10:48
نویسنده:
نظرات(0)
نماز، پشت سرِ تو چه عالمی دارد

امام زمان(عج)-مناجات محرمی

 

نماز، پشت سرِ تو چه عالمی دارد

نظر به چشم تر تو چه عالمی دارد

ز خواب ناز گذر کردن و تماشایِ-

-نیایش سحرِ تو چه عالمی دارد

نشسته ام به هوای نگاه مرحمتت

که بر دلم نظر تو چه عالمی دارد

چه می شود سفری من ملازمت باشم؟

به کربلا سفر تو چه عالمی دارد

میان روضه ی ارباب بی کفن، شور-

-دم پُر از شرر تو چه عالمی دارد

بیا که زینب کبری تو را صدا میزد

سر بریده ی آقا تو را صدا میزد

تو و غریبی و زاری! خدا مرا بکشد

به آن غمی که تو داری خدا مرا بکشد

چرا به گوشه ی صحرا نموده ای منزل؟

مگر که خانه نداری؟ خدا مرا بکشد

برای معصیت بی شمار من... آقا

همیشه اشک تو جاری، خدا مرا بکشد

میان روضه می آیی ولی منِ غافل

ز دیدن تو فراری... خدا مرا بکشد

شنیده ام که کسی با سر برادر گفت:

چرا به نیزه سواری؟ خدا مرا بکشد

کسی ندیده به بزم شراب و تشت طلا

سر بریده ی قاری، خدا مرا بکشد

هنوز سوز صدایی غریب میآید

صدای قاری شیب الخضیب میآید

 

 

مجتبی روشن روان


تعداد بازديد : 117
شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 14:23
نویسنده:
نظرات(0)
دوباره دارد سرم هوایت، دلم امیدت، لبم نوایت

امام زمان(عج)-مناجات محرمی

 

دوباره دارد سرم هوایت، دلم امیدت، لبم نوایت

من و توسّل به دست هایت، تو و ترحّم به بینوایت

من و نشستن سرِ مسیرت، عزیز نرگس منم اسیرت

اسیر چشمان دلپذیرت، فقیر یک لحظه اعتنایت

غریبی ام را ببین نگارم، به غیر تو همدمی ندارم

عنایتی کن که بیقرارم، بیا و مشکن دل گدایت

چرا نشانه نداری آقا؟ بگو کجا خانه داری آقا؟

فدای همسایه های خوبت، فدای عشّاق بی ریایت

دلم گرفته بهانه ی تو... فدای اشک شبانه ی تو

نیایش عاشقانه ی تو فدای حال خوش دعایت

کدام مسجد نماز داری؟ کدام روضه قدم گذاری؟

به هیأت ما نظر نداری؟ بیا بخوانم دمی برایت

صفای احمد، خلوص مولا، قنوت زینب، قیام زهرا

تبر به دوش تبار طه، ز کعبه کی میرسد صدایت؟

تو قاری غربت حسینی، حقیقت عزّت حسینی

به من بده تربت حسینی، فدای شب های کربلایت

***

 

مجتبی روشن روان


تعداد بازديد : 142
جمعه 16 مهر 1395 ساعت: 12:31
نویسنده:
نظرات(0)
شبیهِ زُلفِ شما روز و حالِ ما شده است

امام زمان(عج)-مناجات پنجم و ششم محرم

 

شبیهِ زُلفِ شما روز و حالِ ما شده است

ببین چقدر پریشان خیال ما شده است

خراب بی تو شدیم و نشد که برخیزیم

خراب تر چقدر ماه و سال ما شده است

پرِ پریدنِ ما را دوباره پس بدهید

عجیب شانه ی خالی وَبالِ ما شده است

بیا به خیمه یِ ما با شما نفس بکشیم

بس است اینکه"کجایی"سوال ما شده است

مریض بودم و از چای روضه نوشیدم

که چایِ روضه شرابِ حلالِ ما شده است

فقط برای شفاعت به حال ما کافی است

 کتیبه های سیاهی که شال ما شده است

بخوان به سنگ مزارم حسین زنده شوم

حسین راه خدا تا کمالِ ما شده است

خدا کند در این خانه زندگی بکنیم

نه اینکه نام شما قیل و قال ما شده است

گَهی به سمتِ حسین و گَهی به سمتِ حسن

هوایِ این دو حرم رزقِ بالِ ما شده است

 

حسن لطفی


تعداد بازديد : 45
جمعه 16 مهر 1395 ساعت: 12:26
نویسنده:
نظرات(0)
دستی بده تا که بگیرم دست هایت

امام زمان(عج)-مناجات محرمی

 

دستی بده تا که بگیرم دست هایت

چشمی بده تا که کنم گریه برایت

دست توسّل دارم و چشم تمنّا_

_ می دوزم امشب بر بلندای عطایت

مثل همیشه دست خالی و غریبم

یعنی نگاهی تازه کن سوی گدایت

خاموشی امروز من از بی غمی نیست 

دیشب گریبان پاره کردم... در هوایت

شب های بسیاری غریبانه نمودم

در گوشه ی تنهایی ام آقا صدایت

 ای بی پناهی که پناه عالمینی

جا ده دل آواره را زیر عبایت

این گوشه ی دنیا کسی فکر نجات است

با یک نظر دل را ببر تا بی نهایت

اینجا به صبح روشنت ایمان ندارند

کی می نمایی قصد اِعمال ولایت؟

قربان اشک صفحه ی قرآن چشمت

وقت تلاوت کردن تبّت یدایت

ای وارث خون گلوی سر بریده

کی می چکد خون گلویم زیر پایت؟

شور شهادت دارم و شوق وصالت

یابن الشّموس الطّالعه خونم حلالت

 

مجتبی روشن روان


تعداد بازديد : 65
جمعه 16 مهر 1395 ساعت: 12:24
نویسنده:
نظرات(0)
حالی بده همیشه بخوانم دعا فقط

امام زمان(عج)-مناجات محرمی

 

حالی بده همیشه بخوانم دعا فقط

فهمی به من بده که بخواهم تو را فقط

دردی حواله کن که بفهمم چه میکشی؟

بی فایده ست ناله ی آقا بیا فقط

پایی بده که در به در خیمه ات شویم

فانی شویم در جَلَوات شما فقط

هوشی بده که وقت بلایا و فتنه ها

تکیه کنیم بر غم آل عبا فقط

جانی بده به پای نگاهت فدا کنم

پرپر زدن ز  عشق تو دارد صفا فقط...

عزمی بده به دغدغه ی تو عمل کنیم

کی میشود وصال تو با ادّعا فقط؟!

شوری بده شرر بزند بر شعور من

آهی بده به سوی تو باشد رها فقط

سوزی بده به سینه ی من تا که روز و شب

روضه بخوانم از شَه کرببلا فقط

روزی خبر بده به غلام سیاه خود...

یک شب بیا به خیمه ی ما... بی صدا فقط

**

ما از کسی به جز تو نداریم انتظار

عالم درست میشود... آقا بیا فقط!

 

مجتبی روشن روان


تعداد بازديد : 99
جمعه 16 مهر 1395 ساعت: 12:19
نویسنده:
نظرات(0)
ناله هایت می رسد تا مشقِ زینب می‌کنم

ناله هایت می رسد تا مشقِ زینب می‌کنم
اشکهایت می چکد تا گریه هرشب می‌کنم

دستمالِ گریه ات را رویِ چشمم می کشی؟
تا ببینی چشم خود از خون لبالب می‌کنم

عشق هم از جانبِ لیلاست مجنون شهره شد
دوست می‌میرد برایم من فقط تب می‌کنم

می‌زنی رویِ سرت تا یاد آن سَر می‌کنی
می‌زنم روی لبم تا یاد آن لب می‌کنم

بر کفن هِی می نویسم دوستت دارم حسین
این  لباسِ عشق را غرق مُرَکَب می‌کنم

می‌رسم در روضه ها و چای می‌ریزم فقط
گرچه بی چیزم خودم را اهلِ منصب می‌کنم

مجلسِ روضه گره از زندگی وا می کند
بچه هایم را در این روضه مودب می‌کنم

بر گلو شام غریبان دست دارد می کشد
گفت رگهای گلویت را مرتب می‌کنم


حسن لطفی


تعداد بازديد : 171
پنجشنبه 15 مهر 1395 ساعت: 10:09
نویسنده:
نظرات(0)
ما از ازل اسیر پریشانی توییم

امام زمان(عج)-مناجات

 

ما از ازل اسیر پریشانی توییم

دنبال دیدن رخ نورانی توییم

ما ورشکسته ایم... نگاهی، ترحّمی

محتاج یک عطای سلیمانی توییم

کو خیمه ات که رو به حریمت بیاوریم؟

آواره ی بهشت بیابانی توییم

ای مجری حدود الهی بیا که ما

لب تشنه ی مرامِ مسلمانی توییم

از زیر پرچم تو به جایی نمی رویم

سایه نشین رحمت رحمانی توییم

برق نگاه تو دل ما را گرفته است

دیوانگان دیده ی بارانی توییم

دیگر نفس نمانده بیا تا نمرده ایم

دل خستگان غیبت طولانی توییم

یک شب بیا به هیأت ما منبری برو

ما کشتگان لهجه ی عرفانی توییم

لب وا کن و سخن ز تن بی کفن بگو

گریه کنان روضه ی طوفانی توییم

ما سینه چاک بی کسی شاه بی سریم

سینه زنان نوحه ی قرآنی توییم

ما را به دیده ی سحر خود نگاه کن

ما زائران جدّ خراسانی توییم

 

مجتبی روشن روان


تعداد بازديد : 265
چهارشنبه 14 مهر 1395 ساعت: 10:54
نویسنده:
نظرات(1)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 137
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف