شهادت امام سجاد ع - 5

شهادت امام سجاد ع - 5

شهادت امام سجاد ع - 5

شهادت امام سجاد ع - 5

شهادت امام سجاد ع - 5
شهادت امام سجاد ع - 5
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حسن لطفی امام سجاد(ع)-مصائب هرچند دل از گریه ی شب های دعا سوخت شیرازه ام امّا همه در کرب و بلا س

امام سجاد(ع)-مصائب

 

هرچند دل از گریه ی شب های دعا سوخت

شیرازه ام امّا همه در کرب و بلا سوخت

هر صفحه ای از زندگی ام شرح فراقی است

هر لحظه ام عمریست که در فصل عزا سوخت

جامانده به روی بدنم ردّ اسیری

روزی نفسی بود که در شام بلا سوخت

یاد لب خشکیده ی شش ماهه مرا کشت

آن لحظه که از لب زدنش سینه ی ما سوخت

تا خیمه مان هلهله ی حرمله آمد

وقتی که گلو سرخ شد و تار صدا سوخت

آتش زدن اهل حرم شعله ورم کرد

دیدم چقدر خیمه ز داغ شهدا سوخت

دیدم به سرم خیمه ی آتش زده افتاد

دیدم که یتیمی به میان اسرا سوخت

سرها به سر نیزه و در حلقه ی آتش

هر زلف ز هر نیزه اگر بود رها سوخت



 


تعداد بازديد : 167
دوشنبه 20 آذر 1391 ساعت: 9:37
نویسنده:
نظرات(0)
حسن بیاتی امام سجاد(ع)-مصائب غرق اشکی و گریه می باری شده دریا ز چشم تو جاری راوی روضه های کرب و

امام سجاد(ع)-مصائب

 

غرق اشکی و گریه می باری

شده دریا ز چشم تو جاری

راوی روضه های کرب و بلا

روضه ی ناشنیده ای داری؟

این همه گریه کرده ای بس نیست

تا به کی نوحه و عزاداری؟

بعد از آن غربت و اسیری ها

خنده روی لبت نمی آری

از تن نیمه جان و مجروحت

می چکد خون و لاله می کاری

رنگ و رویت چه زرد و گلگون است

به گمانم هنوز بیماری

حال تو خوب می شود آقا

عمّه ات می کند پرستاری

ردّ اشکی که روی گونۀ توست

یعنی اینکه ز گریه سرشاری

شام و کوفه چه بر سرت آمد؟

که تو از زندگانی بیزاری


تعداد بازديد : 149
دوشنبه 20 آذر 1391 ساعت: 9:37
نویسنده:
نظرات(0)
امروز اگر بی سر و سامان تو هستیم فردا به جزا دست به دامان تو هستیم در طالع برگشته اگر هیچ نداری

امروز اگر بی سر و سامان تو هستیم

فردا به جزا دست به دامان تو هستیم

 

در طالع برگشته اگر هیچ نداریم

خوش بخت از اینیم که از آن تو هستیم

 

مانند کویری که ترک خورده و خشک است

ما منتظر بارش باران تو هستیم

 

هنگام دعا بارش باران که شرو شد

خندان شده بودیم که گریان تو هستیم

 

کافی ست فقط گوشه چشمی بنمایی

بی چون و چرا در پی فرمان تو هستیم

 

امروز نه والله که از روز قیامت

ما ریزه خور سفره احسان تو هستیم

 

در مسلک ما رسم بر این است که گوییم

یا حضرت سجاد ثنا خوان تو هستیم

 

شاعر : حامد ظفر

 


تعداد بازديد : 158
یکشنبه 19 آذر 1391 ساعت: 13:53
نویسنده:
نظرات(0)
غلامرضا سازگار امام سجاد(ع)-مدح و شهادت کیستم من؟ پیشـوای چـارم اهـل‌یقینـم سیّـد سجّاد، بـاب ال

امام سجاد(ع)-مدح و شهادت

 

کیستم من؟ پیشـوای چـارم اهـل‌یقینـم

سیّـد سجّاد، بـاب الله، زین‌العابدینم

قطب عرفان، روح ایمان، جان قرآن، رکن دینم

هل اتی و کوثر و فرقان و نور و یا و سینم

چون نبی مشکل‌گشایم، چون علی حبل‌المتینم

من علی بن‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم

نیتم، تکبیر و حمدم، کعبه‌ام، حجرم، مقامم

زمزمم، سعیم، صفایم، مروه‌ام، رکنم، مقامم

هم قنوتم هم سجودم هم تشهد هم سلامم

هم جهادم هم زکاتم هم صلاتم هم صیامم

هم حیاتم هم نجاتم هم امانم هم امینم

من علی بن‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم

رکن می‌بالد که دست من نمـاید استلامش

کعبه می‌نازد که من از سوی حق باشم امامش

هر‌که ما را دوست دارد از خدا بـادا سلامش

هرکه با ما بـود دشمن تـا ابد لعن مدامش

من قسیم جنت و دوزخ بـه روز واپسینم

من علی بن‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم

آسمانی‌هـا همه محـو مناجـات شب من

نور خیزد از کلام و، وحی جوشد از لب من

آسمان پیچد به خود در شعلۀ تاب و تب من

ذات حق لبیک‌گـو با ذکر یارب‌یارب من

گشته محـراب دعـا آغوش رب العالمینم

من علی بن‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم

من به شهر شام، روز شامیان را شام کردم

در غل و زنجیـر دشمن یاری اسلام کردم

فتــح ثــارالله را در سلسله اعـلام کـردم

آل سفیان را بسی رسوای خاص و عام کردم

بـا بیــان دلنشیـن و بـا کـلام آتشینـم

من علی بن‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم

جسم بابم گشت پـامال سواران، صبر کردم

پیکـرم از بام‌هـا شد سنگ‌باران، صبر کردم

سینه‌ام آتش گرفت از داغ یاران، صبر کردم

خورد سیلی بر عذار گل‌عـذاران، صبر کردم

با وجود آن که بودی دست حق در آستینم

من علی بن‌حسین بن‌ امیرالمـؤمنینم

من که خود اصل دعا روح دعا قلب دعایم

شامیـان بی‌حیـا دادنـد دشنـام از جفایم

حلقه‌های سلسله‌ خون گریه کردند از برایم

سخت‌تر بود از زمیـن کربـلا شـام بلایم

ریختند از بام، خاکستر بـه فـرق نازنینم

من علی بن‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم

ظلم و بیداد و ستم از دشمنان پیوسته دیدم

ده عزیـز خویش را در ریسمـانی بسته دیدم

چشمِ گریان، صورت خونین، سر بشکسته دیدم

شامیـان را بهـر استقبـال، دسته‌دسته دیدم

حمله با تیغ زبـان کردند بـر قلب حزینم

من علی بن‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم

عمه‌ها منزل به منزل چشمشان در اشک‌ریزی

متحـد گشتنـد اهـل شام بـا قرآن‌ستیـزی

وای بر احوال آن‌کو خوار شد بعد از عزیزی

سرخ‌رویی خواهرم را خواست از بهر کنیزی

کشت از غیرت عرق جاری به صورت از جبینم

من علی بن‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم

من که خورشید جمالم، شـد غبار غم نقابم

بـا سـر پـاک پـدر بردنـد در بــزم شـرابم

پیش چشمم چوب می‌زد خصم بر لب‌های بابم

خارجـی کردنـد در اوج مسلمانـی خطابم

گرچه دانستند نـور چشم ختم‌المرسلینم


تعداد بازديد : 235
یکشنبه 19 آذر 1391 ساعت: 13:52
نویسنده:
نظرات(0)
اعظم سعادتمند امام سجاد(ع)-مدح آرزوی کوه ها یک سجده ی طولانی اش آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانی اش

امام سجاد(ع)-مدح

 

آرزوی کوه ها یک سجده ی طولانی اش

آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانی اش

دست هایش شاخه ی طوباست مشغول دعاست

ماه و خورشید و فلک در سایه ی نورانی اش

تا که شد یک شب عروس خانه ی آل عبا

شهربانوی جهان شد مادر ایرانی اش

می وزد از منبرش فریادهای یاحسین

شام ها ویرانه ی هر خطبه ی توفانی اش

در کلامش ضربت شمشیر حق حیدر است

عبدودها کشته از شور حماسی خوانی اش

اوست فرزند منا و مکه فرزند صفا

چشمه ها می جوشد از هر واژه ی قرآنی اش


تعداد بازديد : 383
یکشنبه 19 آذر 1391 ساعت: 13:52
نویسنده:
نظرات(0)
سارا جلوداریان امام سجاد(ع)-مناجات و مصائب در دل تاریك شب ها، باز می پیچد دعایت می تراود ذكر حق

امام سجاد(ع)-مناجات و مصائب

 

در دل تاریك شب ها، باز می پیچد دعایت

 می تراود ذكر حق، از سینه ی دردآشنایت

هیچ نوری نیست، نوری نیست... اما تا می آیی

 ناگهان خورشید، سر بر می كشد از جای پایت

نقطه ی عطف تمام عابدان معنا گرفته

 در قنوت دستهایت، در شكوه ربنایت

كربلا یعنی همان جایی كه بیمارش تو باشی

 می رسد از خیمه ها و از نیستان ها نوایت

خلق در خواب خوش اند و زاهدان غرق تظاهر !

 کی خبر دارد كسی از سجده های بی ریایت؟

این جهان، دربار شام است و پر از بی حرمتی ها

 می شود آیا دوباره گل كند زنگ صدایت ؟

می شود آیا دوباره گل كند در این زمانه

 پا به پای زینب كبری، طنین خطبه هایت ؟

من " فرزدق " نیستم اما دلم می خواست آقا

 شعرهایم را فقط یكبار می خواندم برایت

تا تو را دارم، چه غم دارم عزیز آسمانی !

 ای خوشا بی بال و بی پر، پركشیدن در هوایت...

***


تعداد بازديد : 170
یکشنبه 19 آذر 1391 ساعت: 13:51
نویسنده:
نظرات(0)
محمد فردوسی امام سجاد(ع)-شهادت وارث حیدر کرّار منم باعث خواری کفار منم خطبه ام مثل علی غوغا کرد

امام سجاد(ع)-شهادت

 

وارث حیدر کرّار منم

باعث خواری کفار منم

خطبه ام مثل علی غوغا کرد

کوفیان را همگی رسوا کرد

تیغ برّانِ سخن در دستم

از تبار علویّون هستم

من که در دام بلا افتادم

یوسف کرب و بلا سجّادم

گرچه من وارد میدان نشدم

دست بر قبضه ی طوفان نشدم

مانده بودم که شوم یار حرم

مثل عبّاس، علمدار حرم

زخم این سینه مداوا نشود

گره ی بسته ی ما وا نشود

من که سی سال ز غم رنجیدم

چه بگویم که چه چیزی دیدم

دیده ام تشنگی اصغر را

دیده ام گریه ی یک مادر را

دیده ام چهره ی افروخته را

خیمه های ز عطش سوخته را

دیده ام قتلگه سوزان را

خنجر و دشمن بی وجدان را

دیده ام اینکه پدر افتاده

از جراحات کمر افتاده

دیده ام که کفنش را بردند

نیزه ها پیرهنش را بردند

همه ی هستی ما غارت شد

خاتم خون خدا غارت شد

چه بگویم که اسارت دیدم

صحنه هایی ز جسارت دیدم

چشم کوفی جگرم را سوزاند

آتشش بال و پرم را سوزاند

سهم من غصّه و آلام شده

ذکر هر شام من الشّام شده

ما کجا مجلس اغیار کجا؟!

ما کجا کوچه و بازار کجا؟!

ما کجا سنگ لب بام کجا؟!

ما کجا خنده و دشنام کجا؟!


تعداد بازديد : 183
یکشنبه 19 آذر 1391 ساعت: 13:51
نویسنده:
نظرات(0)
محمدعلی مجاهدی امام سجاد(ع)-مصائب آگه چو شد از حالت بیماری او دامن به کمر بست، پی یاری او چون د

امام سجاد(ع)-مصائب

 

آگه چو شد از حالت بیماری او

دامن به کمر بست، پی یاری او

چون دید، کسی بر سر بالینش نیست

سرگرم شد آتش، به پرستاری او!


تعداد بازديد : 411
یکشنبه 19 آذر 1391 ساعت: 13:50
نویسنده:
نظرات(0)
سید علی محمد نقیب امام سجاد(ع)-مصائب یک لحظه شدیم خیره تا در چشمت دیدیم تمام غُصه را در چشمت چش

امام سجاد(ع)-مصائب

 

یک لحظه شدیم خیره تا در چشمت

دیدیم تمام غُصه را در چشمت

چشمان تو از روضه ی مکشوف پر است

پیداست تمام کربلا در چشمت


تعداد بازديد : 148
یکشنبه 19 آذر 1391 ساعت: 13:50
نویسنده:
نظرات(0)
غلام رضا سازگار-امام سجاد علیه السلام-مرثیه من آن گلم که خفته به خون باغبان من نه گل نه غنچه مانده

من آن گلم که خفته به خون باغبان من
نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من
مرغ بهشت وحی ام و از جور روزگار
ویرانه های شام شده آشیان من
هفتاد داغ دارم و در سوز آفتاب
هجده سر بریده بود سایبان من
زنهای شام خنده به ناموس من زدند
این بود احترام من و خاندان من
زنجیرها به زخم تن من گریستند
دشمن نکرد رحم به اشک روان من
گردید نقش خاک زسنگ یهودیان
از نوک نی سر پدر مهربان من
شام بلا و طشت طلا وسر حسین
گردید قاتل پدرم میزبان من
من اشک ریختم زبصر او شراب ریخت
با آنکه بود آیه کوثر به شأن من
من ناله می زدم زدل او چوب خیزران
من تن به مرگ دادم او سوخت جان من
«میثم» خدا جزات دهد در عزای ما
کز نظم تو عیان شده سوز نهان من


تعداد بازديد : 253
یکشنبه 19 آذر 1391 ساعت: 13:42
نویسنده:
نظرات(0)
محمد سعید میرزایی-امام سجاد علیه السلام -مرثیه این ماه کیست همسفر کاروان شده دنبال آفتاب قیامت روا

این ماه کیست همسفر کاروان شده

دنبال آفتاب قیامت روان شده

یک لحظه ایستاده که سرها روند پیش

یک دم نشسته منتظر کودکان شده

یک جا ز پیر کوفه شنیده است ناسزا

یک جا به سنگ کودک شامی نشان شده

هم شاهد غروب گل ارغوان به خون

هم راوی حدیث لب خیزران شده

ای دیده داغ کودک شش ماهه تا به پیر

آه ای بهار تا گل آخر خزان شده

با پای خسته راه بر خلق آمده

با دست بسته کار گشای جهان شده

بعد از برادر و پدر و خواهر و عمو

تنهاترین ستارۀ هفت آسمان شده

از بس گریسته است چنان شمع در سجود

از خلق، آفتاب مزارش نهان شده


تعداد بازديد : 195
یکشنبه 19 آذر 1391 ساعت: 13:42
نویسنده:
نظرات(0)
جواد حیدری-حضرت امام سجاد علیه السلام-مرثیه من بر این ماه که بر نیزه نشسته پسرم پاره پاره شده همچون

من بر این ماه که بر نیزه نشسته پسرم
پاره پاره شده همچون لب بابا جگرم
من جگر پاره آن بزم شرابم والله
خیزران رنگ گرفت از لب زخم پدرم
اینکه آتش به سرم ریخته شد دردی نیست
عکس رخساره نیلی است در این چشم ترم
لرزه بر پیکرش افتاد کنیزش خواندند
من خجالت زده از خواهر نیکو سیُرم
خارجی و پسر خارجیان گفت به من
آنکه با زخم زبان کرده چنین خونجگرم
خواهر کوچک من گوشه ویران جان داد
هر سحر یاد همان غربت وقت سحرم


تعداد بازديد : 156
یکشنبه 19 آذر 1391 ساعت: 13:42
نویسنده:
نظرات(0)
علی اکبر لطیفیان امام سجاد(ع)-شهادت كوچه های مدینه و بوی زخم های تنی كه می آید چشم های سپید یعق

امام سجاد(ع)-شهادت

 

كوچه های مدینه و بوی

زخم های تنی كه می آید

چشم های سپید یعقوب و

بوی پیراهنی كه می آید

 

مرد سجاده ای كه درك نكرد

هیچ كس آیه ی مقامش را

در هیاهوی شهر كوفه نداد

هیچ كس پاسخ سلامش را

 

تا عزاداریش شروع شود

دیدن شیرخواره ای كافی ست

تا صدایش به گوش ما برسد

دیدن گوشواره ای كافی ست

 

وقت افطار كردنش هر شب

تا كه چشمش به آب می افتاد

تشنگی ضریح لب هایش

یاد طفل رباب می افتاد

 

من نمی دانم این كه خاكستر

چه به روز سر امام آورد

زیر زنجیر پیكر زردش

معجزه بود اگر دوام آورد

 

گیرم از دست كوفه راحت شد

سنگ طفلان شام را چه كند؟

گیرم از دست كوچه سنگ نخورد

مردم پشت بام را چه كند؟

 

تا كه این مرد قافله زنده ست

حرفی از طفل كاروان نزنید

پیش این مرد گریه، جانِ حسین

حرفی از چوب خیزران نزنید

 


تعداد بازديد : 175
شنبه 18 آذر 1391 ساعت: 9:10
نویسنده:
نظرات(0)
محمود ژولیده امام سجاد(ع)-شهادت مظلومم و به داغ و بلا مبتلا منم عمری سفیر واقعه ی كربلا منم یك

امام سجاد(ع)-شهادت

 

مظلومم و به داغ و بلا مبتلا منم

عمری سفیر واقعه ی كربلا منم

یك عمر گریه كرده ام از غربت حسین

بنیان گذارِ نهضتِ اهل بُكا منم

دارم بِه دوش خود عَلَمِ انقلابِ اشك

از كربلا پیمبرِ اشك و دعا منم

من پاره ی تنِ بدنی پاره پاره ام

نور نگاه خامس آل كسا منم

جای كفن برای تن بی سر حسین

آن كس كه خواست بهر پدر بوریا منم

از مقتل امام، عبورم، كه داد خصم

در قتلگاه عابد افتاده پا منم

با كعب نی تمام تنم را كبود كرد

با ریسمان و سلسله ها آشنا منم

من دیده ام هجوم حرامی به خیمه را

دل خون ترین امامِ  پس از نینوا منم

ذبح عظیم را همه دیدم به چشم خویش

یعنی شهید و شاهد خون خدا منم

آن كس كه برق نیزه و شمشیر كوفه را

دیده كنار قتلگه هل اتا منم

پیراهن از تن پدرم برده اند هیچ

ناظر به درد غارت آل عبا منم

سوز تَبَم ز شعله ی آتش زیادتر

معصوم سینه سوخته ی خیمه ها منم

معجر برای دختر زهرا نمانده بود

آن كس كه داشت خون دل از این جفا منم

بر خواهران خویش جسارت كه دیده است؟

آن كه به سینه حبس كند غصه را منم

هجده سر بریده كه دیده به نیزه ها؟

مردی كه بود شاهد این ماجرا منم

با ریسمان كشید چهل منزلم عدو

ناقه سوار كوفه و شام بلا منم

وقتی سر شكسته ی من سوخت از شرر

خورشیدِ بِینِ شعله شده بر ملا منم

زنجیر، استخوان مرا هم شكسته بود

ماه هلال مانده ی بی آشنا منم

آن كس كه در حفاظتِ ناموس كبریا

با سهل گفت: زود كنارم بیا منم

ای كاش مادرم به جهانم نزاده بود

مضطرترین امام پس از كربلا منم

با این همه به یاریِ زینب تمام راه

آن كه نمود معجزه با خطبه ها منم

تكثیر كرده ام به جهان اشك و آه را

یعنی امیر قافله ی نینوا منم

مسموم و تشنه لب شدم آخر شهید عشق

آری امام كشته ی زهر جفا منم



 


تعداد بازديد : 197
شنبه 18 آذر 1391 ساعت: 9:09
نویسنده:
نظرات(0)
سید هاشم وفایی امام سجاد(ع)-شهادت سی سال هر شب تا سحر احیا گرفتم در هاله ای از درد و غم مأوا گرف

امام سجاد(ع)-شهادت

 

سی سال هر شب تا سحر احیا گرفتم

در هاله ای از درد و غم مأوا گرفتم

سی سال بی گریه شبی را سر نكردم

سی سال از داغ پدر احیا گرفتم

سی سال با اشك غم و خون دل خویش

بزم عزا در ماتم گل ها گرفتم

سی سال آتش در وجودم شعله ور بُود

گلبوسه تا از حنجر بابا گرفتم

آبی اگر دیدم، میان شعلۀ آه

اشكی فشاندم، ماتم سقا گرفتم

با ذوالفقار خطبه و با سیل اشكم

دادِ دلِ خود را من از اعدا گرفتم

از بس سراپا سوختم در آتش غم

بوی صدای گریۀ زهرا گرفتم

عمری "وفائی" سوخت گر، جان و دل من

آتش به یاد روز عاشورا گرفتم


تعداد بازديد : 183
شنبه 18 آذر 1391 ساعت: 9:07
نویسنده:
نظرات(0)
محمد حسین رحیمیان امام سجاد(ع)-شهادت غمگین تر از پاییزم و ابر بهارم از من گرفته کربلا دار و ند

امام سجاد(ع)-شهادت

 

غمگین تر از پاییزم و ابر بهارم

از من گرفته کربلا دار و ندارم

ماندم تک و تنها در این شهر مدینه

رفته است دیگر دلخوشی از روزگارم

قلب زمین و آسمان ها تا قیامت

می سوزد از این گریۀ یعقوب وارم

خواب از دو چشم بی قرار من گرفته

نیزه نشینیِ همه ایل و تبارم

بزم شراب و خیزران، اشک سکینه

سی سال، از این غصه ها شب زنده دارم

سی سال این پیراهن خونیِ بابا

برده تمام صبرِ قلبِ بی قرارم

سوغاتیِ ویرانۀ دلگیر شام است

لرزیدن در لحظه های احتضارم

تنها به جرم گریه بر سالار زینب

روزی بدون سایبان گردد مزارم


تعداد بازديد : 215
شنبه 18 آذر 1391 ساعت: 9:06
نویسنده:
نظرات(0)
غلامرضا سازگار امام سجاد(ع)-شهادت غـم بـا ارادۀ تــو زمینگیـر می‌شـود قدت کمان، ولـی نفست تیر می

امام سجاد(ع)-شهادت

 

غـم بـا ارادۀ تــو زمینگیـر می‌شـود

قدت کمان، ولـی نفست تیر می‌شود

آیات صبـر بـر در دروازه‌هــای شـام

با خون ساق پـای تـو تفسیر می‌شود

بشکن به پیش اهل ستم بغض خویش را

وقتی شکست، بغض تو تکبیر می‌شود

قـد تـو زیــر بـار فـراق پــدر خمید

دردانـۀ سـه‌ ساله چـرا پیـر می‌شود؟

تنهـا نـه بـا خطابه که با غیرت شما

آه سـه‌ سالـه تیغـۀ شمشیـر می‌شود

خواندند خارجـی و نگفتند وصف تو

تفسیر قـدر و کوثر و تطهیر می‌شود

اطفال شـام، سیر ز نان‌اند و ای عجب

طفل شما به شام ز جان سیر می‌شود

خون دلی که کرب‌ و‌ بلا شد نصیب تو

جـاری ز جـای حلقـۀ زنجیر می‌شود

گـر آسمـان نگـاه بـه زخـم تنت کند

بـر خاک، اوفتـاده؛ زمینگیر مـی‌شود

"میثم!" ز اهل شام بپرس این همه ستم

با آل فاطمـه بـه چه تقصیر می‌شود؟


تعداد بازديد : 245
شنبه 18 آذر 1391 ساعت: 9:06
نویسنده:
نظرات(0)
محمد رسولی امام سجاد(ع)-شهادت با سوز قلب پاره پاره گریه می کردی با چشم های پر ستاره گریه می کرد

امام سجاد(ع)-شهادت

 

با سوز قلب پاره پاره گریه می کردی

 با چشم های پر ستاره گریه می کردی

 دل های نزدیکانتان که جای خود دارد

 که آب می شد سنگ خاره، گریه می کردی

 در وقت تجدید وضو تا آخر عمرت

 تا آب می دیدی دوباره گریه می کردی

 با یاد اکبر، تا که می آمد به گوش تو

 بانگ اذان از هر مناره گریه می کردی

 در کوچه و بازار می دیدی اگر بین

 آغوش مادر شیرخواره گریه می کردی

 در خواب اگر می رفت پیشت طفل سیرابی

 با هر تکان گاهواره گریه می کردی

 جایی که ننوشته است اما خوب می دانم

 با دیدن هر گوشواره گریه می کردی


تعداد بازديد : 177
شنبه 18 آذر 1391 ساعت: 9:05
نویسنده:
نظرات(0)
شهادت امام زین العابدین(ع)_مصائب امام سجاد(ع) بر روی نی دیدم سرت، بس گریه کردم بر آیه های پیکرت ، ب

شهادت امام زین العابدین(ع)_مصائب امام سجاد(ع)

بر روی نی دیدم سرت، بس گریه کردم
بر آیه های پیکرت ، بس گریه کردم
با دیدن هر نوجوان و هر جوانی
بر قاسم و بر اکبرت، بس گریه کردم
هرگه صدای طفل کوچک می شنیدم
بر خنده های اصغرت ،بس گریه کردم
وقتی که طفلی پیش مادر گریه می کرد
یاد رُباب ،آن همسرت، بس گریه کردم
هرگه که دیدم مشک آبی، همچو زینب
با روضه آب آورت، بس گریه کردم
در غارت خیمه ،میان آتش و دود
بر غنچه های پرپرت، بس گریه کردم
من ،سال ها با دیدن آب گوارا
از تشنگی حنجرت، بس گریه کردم
کنج خرابه ، روبروی طشت زرّین
بر ناله های دخترت، بس گریه کردم
با کاروان نیزه ها، از کوفه تا شام
از گریه های خواهرت، بس گریه کردم
هرگه که دشمن از جفا بر من کتک زد
بر زخم های پیکرت، بس گریه کردم
وقتی که دیدم نقش دستی روی صورت
بهر سه ساله دخترت، بس گریه کردم
یعقوب چشمانم گرفته ابر و طوفان
بر لحظه های آخرت، بس گریه کردم
باران چشم من دگر پایان ندارد
چون نیزه ها ،دور و برت ،بس گریه کردم
شب های جمعه در کنار قتله گاهت
با گریه های مادرت، بس گریه کردم
آقا خلاصه گویمت هر روز و هر شب
مثل یتیمان درت، بس گریه کردم

شاعر:محمدمهدی عبدالهی


تعداد بازديد : 203
جمعه 17 آذر 1391 ساعت: 12:04
نویسنده:
نظرات(0)
امام سجاد (ع) - ترکیب بند بانک اشعار اهل بیت (ع) بر نيزه ماه و دست گل افشان باد بود وقت طلوع، زمز

امام سجاد (ع) - ترکیب بند

بر نيزه ماه و دست گل افشان باد بود

وقت طلوع، زمزمه اش ان يكاد بود

آنجا ميان دشنه ي ابن زيادها

بر نيزه ها فرود كبوتر زياد بود

"بر نيزه ها طلوع سر سر بدارها"

صحرا شگفت در تب صبح معاد بود

يارب سحر چه ولوله اي در ميان باغ

در سوگ كشتگان شقايق نژاد بود؟!

چاووش صبح محشر و يك قوم در خروش

يك پرده از تجلّي زين العباد بود

در هر بهار چشم به شطّ فرات داشت

در باغ لاله، راوي فصل جهاد بود

اين خطبه ها صحيفه ي سرخ قيام اوست

بر شاميان ادامه ي ماه تمام اوست

 

مي خوانم از حوالي شب كوچه هاي شام

چون ابر شرحه شرحه غزل هاي ناتمام

بانگ دراي قافله اي را شنيده ام

بين فرود سنگ و هياهوي خاص و عام

او كيست در ميانه ي زنجير در خروش؟!

چون ذوالفقار حيدري آشفته در نيام

تا خطبه خواند شهر سراسر بلند شد

در حيرت از تجلي سرهاي تشنه كام

بر مركبي بدون عماري ست ماه من

در خود شكسته مي شنوم خطبه را مدام

بين درنگ قافله شرح قيام را

مي خوانم از صحيفه ي سجّادي امام

سر داد تا خروش انابن القتيل را

خاموش كرد همهمه و قال و قيل را

 

يا ايهاالخطيب! پس از اين خموش باش

بر خطبه ها ي معجزه يك باره گوش باش

ياايهاالخطيب! فرود آ از آن بلند

كمتر عبيد ملعبه اي دين فروش باش

اينجا منم خزائن عرشي ست در كفم

دور از خزانه ي زر و آن ناز و نوش باش

از سنگ فرش كاخ رها شو درآ به عرش

يعني مريد سيّدي آيينه پوش باش

دارالخلافه دستخوش برق آه ماست

صبح قيامت ست پس از اين به هوش باش

خورشيد در ميانه ی زنجير، خطبه خوان

اي شام بي ستاره سراپا خروش باش

از كربلا ادامه ي توفان مي آورد

فوج پرندگان پريشان مي آورد

 

در چشم او درخت، كتابي ست شعله ور

او را به باغ لاله خطابي ست شعله ور

دلواپس اسارت گل هاي هاشمي ست

هر گل از آن بهار، گلابي ست شعله ور

در مجلس يزيد، نگاهش به نيزه ها

بر خيزران و شطّ شرابي ست شعله ور

يك كهكشان ستاره ي سرخ ست پيش رو

از چشمشان فرود شهابي ست شعله ور

با خيزران به گونه ي قرآن كه مي زند

هر آيه اش نزول عذابي ست شعله ور

اي كشتگان تشنه، شهيدان كيستيد؟

باز از گلوي عشق جوابي ست شعله ور

 

ماه مرا تو هر شبه بر بام ديده اي

در موج خيز ظلمت ايّام ديده ای

در پرده ي حجازي اذانش شنيده اي

او را ميان جذبه ي احرام ديده اي

او را چه ناشناس، شبانگاه تا سحر

آهسته بين كوچه ي ايتام ديده اي

مي پرسم از مدينه تو هر شب امام را

در كوچه هاي گمشده گمنام ديده اي

او را به چشم خصم جفا پيشه ي عجب

آيينه ي مجسّم اسلام ديده اي

بنويس شرح مصحف سجّاد را كه تو

او را شهيد عشق، سرانجام ديده اي

 

بگذار تا حديث فرزدق بياورم

از آن شراب، مستي مطلق بياورم

ذي الحجه بود همهمه در مسجد الحرام

لبيك حاجيان و هياهوي و ازدحام

روزي رسيد كوكبه اي شوم در حرم

آمد ميان تلبيه ها ناگهان هشام

يك دم صدا زدند هلا كوچه وا كنيد

امّا تكان نخورد كس آنجا به احترام

در گير و دار همهمه ها ناگهان رسيد

از راه مثل ماه شب چارده امام

صف ها ز هم شكافته شد پيش پاي او

مي رفت جانب حجر آن گاه گام گام

پرسيد از هشام كسي اين شكوه كيست؟

اين ست اصل كوكبه ي شاهي اين مقام

فرياد زد فرزدق و كم كم قصيده شد

خلعت براي آخرتش آفريده شد

 

از من بپرس كيست كه معشوق عالم ست

شعر من از صحيفه ي اين باغ شبنم ست

او كيست ابن مروه و بطحاست، ابن نور

از اوست اگر كه ركن و مقام ست و زمزم ست

اين سنگريزه ها به شهادت سخن كنند

در دست او كه معجزه هايش دمادم ست

دار الشفاست چشمش و هنگامه مي كند

دستش براي هر دل مجروح مرهم ست

دارد به روي دست سفرنامه ي قيام

او وارث حسين ذبيح محرّم ست

اين شعر خسته از نفس افتاد نيمه شب

در غربت صحيفه ي سجّاد نيمه شب

 

شاعر: محمدحسین انصاری نژاد


تعداد بازديد : 267
یکشنبه 12 آذر 1391 ساعت: 14:25
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 10
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف