تاسوعا

تاسوعا

تاسوعا

تاسوعا

تاسوعا
تاسوعا
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
تاسوعا

اشعار شب تاسوعا – روضه حضرت عباس(ع) – رضا نیکوکار

 

عطر خوش بوی گل آن ور دیواری تو

بیشتر دست مرا کاش نگه داری تو

 

با تو قرآن لب طاقچه را می شنوم

«من صدای نفس باغچه را می شنوم»

 

در خودش قدرت صد معجزه را جا داده

این دو تا دست که بر روی زمین افتاده

 

کیست این کوه که یک مشک به دندان دارد

چیست این عشق که هفتاد و دو مهمان دارد

 

کم نمی آورد این یکه سوار بی دست

کوه اگر روی زمین هم که بیفتد کوه است

 

«کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ»

در دل واقعه تصویر نماز گل سرخ

 

کار ما نیست تو را در دو سه خط بنویسیم

بی تو تنها بنشینیم و فقط بنویسیم

 

آب را بعد تو صد مرتبه ما گِل کردیم

در هیاهوی زمین دست تو را ول کردیم

 

دست از شانه جدا را که همین نزدیکی ست

یادمان رفت خدا را که همین نزدیکی ست

 

یادمان رفت دل سوخته ی اکبر را

حنجر پاره و خونین علی اصغر را

 

یادمان رفت لب تشنه ی سقا را هم 

بر سر نیزه سخن گفتن سرها را هم

 

...یادمان رفت گل آن ور دیواری تو

یادمان رفت ابوالفضل علمداری تو

 

رضا نیکو کار


تعداد بازديد : 341
دوشنبه 07 آذر 1390 ساعت: 18:17
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط مجتبی در تاریخ 1348/10/11 و 22:15 دقیقه ارسال شده است

مجتبی

نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)
به ما هم سر بزنید


کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف