يا اخا ادرك اخا شد وقت آنکه در غم شه نوحه سر کنم از سوز ِآهِ خویش، جهان پرشرر کنم اندر مصیبت

يا اخا ادرك اخا شد وقت آنکه در غم شه نوحه سر کنم از سوز ِآهِ خویش، جهان پرشرر کنم اندر مصیبت

يا اخا ادرك اخا شد وقت آنکه در غم شه نوحه سر کنم از سوز ِآهِ خویش، جهان پرشرر کنم اندر مصیبت

يا اخا ادرك اخا شد وقت آنکه در غم شه نوحه سر کنم از سوز ِآهِ خویش، جهان پرشرر کنم اندر مصیبت

يا اخا ادرك اخا شد وقت آنکه در غم شه نوحه سر کنم از سوز ِآهِ خویش، جهان پرشرر کنم اندر مصیبت
يا اخا ادرك اخا شد وقت آنکه در غم شه نوحه سر کنم از سوز ِآهِ خویش، جهان پرشرر کنم اندر مصیبت
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
يا اخا ادرك اخا شد وقت آنکه در غم شه نوحه سر کنم از سوز ِآهِ خویش، جهان پرشرر کنم اندر مصیبت
  يا اخا ادرك اخا

شد وقت آنکه در غم شه نوحه سر کنم

از سوز ِآهِ خویش، جهان پرشرر کنم

 

اندر مصیبت شه دنیا و دین حسین

فریاد و ناله، آه و فغان بیشتر کنم

 

چون شاه دید پیکر عباس روی خاک

گفت: ای خدا! چه چاره از این غم دگر کنم؟

 

من یک تن ِغریبم و دشمن ز حدّ فزون

آخر چه چاره با سپه بد سِیَر کنم؟

 

باشد سکینه تشنه و در انتظار آب

چون رو کنم به خیمه و او را خبر کنم؟

 

خوش گفت آن که گفت چنین این زبان حال

آن را بگویم و غم دل تازه تر کنم:

 

از من دو دست بر كمر و از تو بر زمين

دست دگر کجاست که خاکی به سر کنم

 

قامت ز من شكسته و از تو به روي خاك

كو قامتي كه خواهر خود را خبر كنم 


عباس خوش بخواب شدي راحت از جهان

اما بگو چه چاره من ِخون جگر كنم

 

بس کن تو "منزوی" که دگر نیست طاقتی

خوش آن که زین معامله صرف نظر کنم

(شيخ عباس طهراني"منزوي")


تعداد بازديد : 177
چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت: 17:57
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف