بوی گلاب تنی که سوخته باشد به آب حساس است چنین تنی به رخ آفتاب حساس است مریض نیمه شب از سوز

بوی گلاب تنی که سوخته باشد به آب حساس است چنین تنی به رخ آفتاب حساس است مریض نیمه شب از سوز

بوی گلاب تنی که سوخته باشد به آب حساس است چنین تنی به رخ آفتاب حساس است مریض نیمه شب از سوز

بوی گلاب تنی که سوخته باشد به آب حساس است چنین تنی به رخ آفتاب حساس است مریض نیمه شب از سوز

بوی گلاب تنی که سوخته باشد به آب حساس است چنین تنی به رخ آفتاب حساس است مریض نیمه شب از سوز
بوی گلاب تنی که سوخته باشد به آب حساس است چنین تنی به رخ آفتاب حساس است مریض نیمه شب از سوز
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
بوی گلاب تنی که سوخته باشد به آب حساس است چنین تنی به رخ آفتاب حساس است مریض نیمه شب از سوز

بوی گلاب

 

تنی که سوخته باشد به آب حساس است

چنین تنی به رخ آفتاب حساس است

 

مریض نیمه شب از سوز درد می نالد

اگرچه خواب ندارد به خواب حساس است

 

کسی که دلخوشی اش کنج بستر افتاده

سلام اگر بدهد بر جواب حساس است

 

تمام چادر مادر به کوچه خاکی شد

به خاک چادر او بوتراب حساس است

 

کسی که پشت در خانه در خطر بوده

به آتش و به در و اضطراب حساس است

 

همیشه پنجه دست شکسته مادر

به وزن دسته این آسیاب حساس است

 

اگرچه سوخت ولی چادرش نیفتاده

یقین که مادرمان بر حجاب حساس است

 

پس از گلی که میان فشار در بوده

علی همیشه به بوی گلاب حساس است

 

وجبرئیل که بیت علی بهشتش بود

به خانه و به بنای خراب حساس است

 

مهدی نظری


تعداد بازديد : 135
شنبه 24 تیر 1391 ساعت: 18:20
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف