يا مقطع الاعضا همه ي خونِ دلش از جگرش بيرون زد غم او لحظه ي قتل پسرش بيرون زد قاتلش را وسط

يا مقطع الاعضا همه ي خونِ دلش از جگرش بيرون زد غم او لحظه ي قتل پسرش بيرون زد قاتلش را وسط

يا مقطع الاعضا همه ي خونِ دلش از جگرش بيرون زد غم او لحظه ي قتل پسرش بيرون زد قاتلش را وسط

يا مقطع الاعضا همه ي خونِ دلش از جگرش بيرون زد غم او لحظه ي قتل پسرش بيرون زد قاتلش را وسط

يا مقطع الاعضا همه ي خونِ دلش از جگرش بيرون زد غم او لحظه ي قتل پسرش بيرون زد قاتلش را وسط
يا مقطع الاعضا همه ي خونِ دلش از جگرش بيرون زد غم او لحظه ي قتل پسرش بيرون زد قاتلش را وسط
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
يا مقطع الاعضا همه ي خونِ دلش از جگرش بيرون زد غم او لحظه ي قتل پسرش بيرون زد قاتلش را وسط

   يا مقطع الاعضا

همه ي خونِ دلش از جگرش بيرون زد

غم او لحظه ي قتل پسرش بيرون زد

 

قاتلش را وسط هلهله ها زينب ديد

كه ز گودال به همراه سرش بيرون زد

 

لعنتي نيزه اش از بس كه با شدت بود

در بدن رفت ولي بيشترش بيرون زد

 

زخم شمشير عميق است نه اندازه ي تير

رفت بر سينه نشست از كمرش بيرون زد

 

وقت دفن ِتن صدپاره اش از بين حصير

قسمتي از بدن مختصرش بيرون زد

(شاعرش را نميشناسم)


تعداد بازديد : 193
پنجشنبه 22 تیر 1391 ساعت: 19:25
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف