زدست اهل مدینه چه خون جگر شده ام ز تیشه های خزان نخل بی ثمر شده ام کسی غریبی من را چرا نمی فهمد

زدست اهل مدینه چه خون جگر شده ام ز تیشه های خزان نخل بی ثمر شده ام کسی غریبی من را چرا نمی فهمد

زدست اهل مدینه چه خون جگر شده ام ز تیشه های خزان نخل بی ثمر شده ام کسی غریبی من را چرا نمی فهمد

زدست اهل مدینه چه خون جگر شده ام ز تیشه های خزان نخل بی ثمر شده ام کسی غریبی من را چرا نمی فهمد

زدست اهل مدینه چه خون جگر شده ام ز تیشه های خزان نخل بی ثمر شده ام کسی غریبی من را چرا نمی فهمد
زدست اهل مدینه چه خون جگر شده ام ز تیشه های خزان نخل بی ثمر شده ام کسی غریبی من را چرا نمی فهمد
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
زدست اهل مدینه چه خون جگر شده ام ز تیشه های خزان نخل بی ثمر شده ام کسی غریبی من را چرا نمی فهمد

زدست اهل مدینه چه خون جگر شده ام

ز تیشه های خزان نخل بی ثمر شده ام

 

کسی غریبی من را چرا نمی فهمد

شکسته بال ترین مرغ خون جگر شده ام

 

به غیر فضه کسی حال من نمی داند

که دید پشت در خانه بی پسر شده ام

 

من و فراق پدر باورم نمی آید

خمیده خسته شکسته پس از پدر شده ام

 

دو روز  پیش زنی آمد و نگاهم کرد

گرفت گریه اش از بس که مختصر شده ام

(سيد محمد جوادي)


تعداد بازديد : 299
سه شنبه 05 اردیبهشت 1391 ساعت: 0:08
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف