تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
غزل مصیبت فاطمیِّه
امید خانه ی ما ناامید وبیمار است چراغ وچشم علی هر دودیده اش تار است
نشسته است وگرفته به دست جارویی شفا گرفته مگر؟! مادری که تب دار است
فقط به یاریِّ یک دست پخته نانهایی که رزق چندشب سفره ای علی وار است
به فکرغسل وکفن در شبی غریبانه برای پوشش این زخمهای بسیار است
نگفته های هویدابه رو وپهلویش فقط حکایتی از قصِّه های آزار است
کبوتری که تنش سرخ وبال اوزخمیست کشیده پر به گمانم زمان دیدار است
چه حال و روزعجیبی؟!چه قصِّه تلخی؟! چه دیده ها که دراین روضه خیس وپرباراست
دوای یاس کمانی که رنگ نیلی داشت دم ظهور نگار و ترنُّم یار است
*********
تعداد بازديد : 127
دوشنبه 04 اردیبهشت 1391 ساعت: 23:56
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب