******** غزل مصيبت فاطميِّه هرچه شد درکوچه شد آنجا شدي نيلوفری بعد ازآن قصِّه شدي درخانه

******** غزل مصيبت فاطميِّه هرچه شد درکوچه شد آنجا شدي نيلوفری بعد ازآن قصِّه شدي درخانه

******** غزل مصيبت فاطميِّه هرچه شد درکوچه شد آنجا شدي نيلوفری بعد ازآن قصِّه شدي درخانه

******** غزل مصيبت فاطميِّه هرچه شد درکوچه شد آنجا شدي نيلوفری بعد ازآن قصِّه شدي درخانه

******** غزل مصيبت فاطميِّه هرچه شد درکوچه شد آنجا شدي نيلوفری بعد ازآن قصِّه شدي درخانه
******** غزل مصيبت فاطميِّه هرچه شد درکوچه شد آنجا شدي نيلوفری بعد ازآن قصِّه شدي درخانه
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
******** غزل مصيبت فاطميِّه هرچه شد درکوچه شد آنجا شدي نيلوفری بعد ازآن قصِّه شدي درخانه

********

غزل مصيبت فاطميِّه

هرچه شد درکوچه شد آنجا شدي نيلوفری          بعد ازآن قصِّه شدي درخانه مادر بستری

پيش چشم مجتبی باضرب کين خوردي زمين                 شد قباله پاره و بردند حقِّ ديگری

گوشواره گم شد وبر روي چادر خاک بود               شانه هاي کوچک من شدعصاي مادری

چشمهاي نور چشم مصطفی را تار کرد                     دستها ميکرد کار ديده هاي کوثری

سينه اي زخمي لگد خورد ودوباره تازه شد                جاي زخم ميخ و ياد ناشکفته پرپری

راه کوتاهم به سوي خانه شد راهي دراز            بغض من شد علّت دلشوره هاي خواهری

بعد از آن باچادر خاکیِّ خود رو ميگرفت             بانويی مظلومه در کاشانه اش از همسری

همسري که زير لب ميگفت ذکر العجل                  العجل امِّيد زهرا  حجّة ابن العسگری


تعداد بازديد : 125
دوشنبه 04 اردیبهشت 1391 ساعت: 23:53
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف