ای هم آشیانم،عزیزم، چرا زلانه می روی با پره شكسته، زلانه،چرا شبانه می روی جوجه های نازت،كنارت،نشست

ای هم آشیانم،عزیزم، چرا زلانه می روی با پره شكسته، زلانه،چرا شبانه می روی جوجه های نازت،كنارت،نشست

ای هم آشیانم،عزیزم، چرا زلانه می روی با پره شكسته، زلانه،چرا شبانه می روی جوجه های نازت،كنارت،نشست

ای هم آشیانم،عزیزم، چرا زلانه می روی با پره شكسته، زلانه،چرا شبانه می روی جوجه های نازت،كنارت،نشست

ای هم آشیانم،عزیزم، چرا زلانه می روی با پره شكسته، زلانه،چرا شبانه می روی جوجه های نازت،كنارت،نشست
ای هم آشیانم،عزیزم، چرا زلانه می روی با پره شكسته، زلانه،چرا شبانه می روی جوجه های نازت،كنارت،نشست
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
ای هم آشیانم،عزیزم، چرا زلانه می روی با پره شكسته، زلانه،چرا شبانه می روی جوجه های نازت،كنارت،نشست

ای هم آشیانم،عزیزم، چرا زلانه می روی

با پره شكسته، زلانه،چرا شبانه می روی

جوجه های نازت،كنارت،نشسته گریه می كنند

چون تا با پیكری، پُر از زخم، زتازیانه می روی

نور دیده مرو،قد خمیده مرو،آه از این جدایی

ای فرشته ی من،چرا پرت شكسته

قلب مهربانت ،چرا به غم نشسته

ای امید دلها ،یا فاطمه یا زهرا

بی رمق نگارم،مكن تو كار خانه

گفته ای پس از مرگ ،بشویمت شبانه

شبانه منو غسل بده علی،شبانه منو كفن كن علی،خدایا اون چه شبی بوده برای علی،اسماء می گه آب می ریختم،علی آرام،آرام،بدن عزیز دلشو غسل می داد،یه دفعه دیدم دست از غسل دادن كشید،علی رفت كنار،هی سرشو به دیوار می زنه،گفتم:آقا جان چی شده ندیده بودم اینجوری بلند بلند گریه كنید،صدا زد اسماء بیا نگاه كن، بی خود نبود می گفت از زیر پیراهن غسلم بده،نمی خواسته دل علی بسوزه،بیا ببین با این بازو چیكار كردند،

بی رمق نگارم،مكن تو كار خانه

گفته ای پس از مرگ ،بشویمت شبانه

ای خدا چگونه ،به دست خسته ی خود

پیكرت سپارم ،به خاك مخفیانه

ای فرشته ی من،چرا پرت شكسته

قلب مهربانت ،چرا به غم نشسته

ای امید دلها ،یا فاطمه یا زهرا

از نگاه حسن،برویت، خبر شدم كه وای من

گویا به كوچه ،زسیلی ،شكسته گوشواره ات

عزم رفتن مكن،خون دل من مكن،وای از این جدایی

ای فرشته ی من،چرا پرت شكسته

قلب مهربانت ،چرا به غم نشسته

ای امید دلها ،یا فاطمه یا زهرا

تو غمین منی؛ كه دست من ببستند

من غمین تو ام ،كه دست تو شكستند

قربون دست شكسته ات برم مادر،از مردم،مدینه گله دارم،همه شون ایستادند تماشا كردند،هیچكی نیومد كمكم كنه،بمیرم آقا،بمیرم آقا

تو غمین منی، كه دست من ببستند

من غمین تو ام، كه دست تو شكستند

آشیانه ی وحی، میان شعله می سوخت

مردم مدینه، به خانه ها نشستند

ای امید دلها یا فاطمه زهرا


تعداد بازديد : 297
جمعه 01 اردیبهشت 1391 ساعت: 19:59
نویسنده:
نظرات(0)
  • دسته بندی :
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف