جلوه زيباى حق شد مصطفى جلوه‏ اى ديگر على مرتضى نور حق تابيده اما بر همه از رخ ايزد نماى فاطمه ف

جلوه زيباى حق شد مصطفى جلوه‏ اى ديگر على مرتضى نور حق تابيده اما بر همه از رخ ايزد نماى فاطمه ف

جلوه زيباى حق شد مصطفى جلوه‏ اى ديگر على مرتضى نور حق تابيده اما بر همه از رخ ايزد نماى فاطمه ف

جلوه زيباى حق شد مصطفى جلوه‏ اى ديگر على مرتضى نور حق تابيده اما بر همه از رخ ايزد نماى فاطمه ف

جلوه زيباى حق شد مصطفى جلوه‏ اى ديگر على مرتضى نور حق تابيده اما بر همه از رخ ايزد نماى فاطمه ف
جلوه زيباى حق شد مصطفى جلوه‏ اى ديگر على مرتضى نور حق تابيده اما بر همه از رخ ايزد نماى فاطمه ف
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
جلوه زيباى حق شد مصطفى جلوه‏ اى ديگر على مرتضى نور حق تابيده اما بر همه از رخ ايزد نماى فاطمه ف

 جلوه زيباى حق شد مصطفى

جلوه‏ اى ديگر على مرتضى

نور حق تابيده اما بر همه

از رخ ايزد نماى فاطمه

فاطمه زينب گر لولاك بود

باعث خلق همه افلاك بود

فاطمه يك معجزه از احمد است

بهترين جلوه ز نور ايزد است

فاطمه معناى عشق حيدر است

فاطمه بود و نبود مصطفى

مصطفى قرآن و زهرا آيه ‏اش

مصطفى همچون شجر او پايه ‏اش

ام بابا، ريشه و اصل شجر

عالم هستى صدف، زهرا گهر

گوهرى يكدانه در بين نقاب

چادرش بر عصمت الله شد حجاب

كوثر طه و جان خاتم است

عاشق رويش خداى عالم است

فاطمه قرآن عشق مصطفى

دين طه گيرد از زهرا صفا

گر نبى دارد نداى سرورى

مدعى گرديده بر پيمغمبرى

معجزى آورده آن نيكو سرشت

كوثرى آورده با بوى بهشت

بوى جنت شمه‏ اى از بوى او

عرش رحمن قطعه ‏اى از كوى او

كوى او برتر ز عرش عرشيان

آرزومند طوافش آسمان

آسمان كز نور او يابد قيام

گشته فرش راه آن دلخسته مام

مام هستى باشد و ام پدر

خلقت عالم كند با يك نظر

يك نظر بنمود و عالم شد پديد

قامتش اما ز بار غم خميد

قد خميده در ميان كوچه ‏ها

مى‏ دود او در قفاى مرتضى

مرتضى با دست بسته در گداز

فاطمه پهلو شكسته در نماز

در نمازش نيلى و خونين جگر

غنچه ‏اش جا مانده پر خون پشت در

پشت در شد سجده گاه فاطمه

عالمى سوزد ز آه فاطمه

فاطمه با ناله واغربتا

پشت در گويد بيا يا مهديا

مهديا اينك به فريادم برس

خون چكد از سينه ‏ام با هر نفس

هر نفس چون قاتل جان مى ‏شود

غم ميان سينه پنهان مى‏ شود

داغ دل گرديده تا روز ابد

از چه رو دشمن به در مى ‏زد لگد

باعث خلق همه نيلى چرا

بر رخت يا فاطمه سيلى چرا


تعداد بازديد : 135
پنجشنبه 31 فروردین 1391 ساعت: 6:50
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف