السلام علی قلب الزینب الصبور خاطره ماجرای یک (سپر) در اول یک زندگی تا سپر گشتن میان غصه ی یک زندگ

السلام علی قلب الزینب الصبور خاطره ماجرای یک (سپر) در اول یک زندگی تا سپر گشتن میان غصه ی یک زندگ

السلام علی قلب الزینب الصبور خاطره ماجرای یک (سپر) در اول یک زندگی تا سپر گشتن میان غصه ی یک زندگ

السلام علی قلب الزینب الصبور خاطره ماجرای یک (سپر) در اول یک زندگی تا سپر گشتن میان غصه ی یک زندگ

السلام علی قلب الزینب الصبور خاطره ماجرای یک (سپر) در اول یک زندگی تا سپر گشتن میان غصه ی یک زندگ
السلام علی قلب الزینب الصبور خاطره ماجرای یک (سپر) در اول یک زندگی تا سپر گشتن میان غصه ی یک زندگ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
السلام علی قلب الزینب الصبور خاطره ماجرای یک (سپر) در اول یک زندگی تا سپر گشتن میان غصه ی یک زندگ

السلام علی قلب الزینب الصبور

خاطره

ماجرای یک (سپر) در اول یک زندگی

تا سپر گشتن میان غصه ی یک زندگی

 

دختری در خانه بنشسته بدیده رنج را

خاطرات تلخ یک در ، رفتن یک گنج را...

صبر مادر روزهای واپسین سر رفته بود

چون برای گریه کردن جای دیگر رفته بود

تا مصیبت آمد و کاشانه ی مارا گرفت

شعله ای از در دوید و دامن زهرا گرفت

تا که زد ضرب لگد بر در،کمی بی تاب شد

پشت در افتاد و همچون شمع سوزان آب شد

خانه گریان بود و از این خانه مادر رفته بود.....

شرح سیلی را اگر می گفت بابا رفته بود

...روز آخر مادرما بسترش را جمع کرد

گاهگاهی خنده گاهی گریه همچون شمع کرد

با تمام ناتوانی کارهای خانه کرد

اشک ریزان دست لرزان موی ما را شانه کرد!

گرد های خانه را وقتی به جارو می گرفت

گاهگاهی هر دو دستش را به پهلو می گرفت!

تشنه می شد آب می نوشید آن نور دوعین

آب می نوشید و زیر لب صدا می زد حسین ....

...از مدینه خسته و از مردمانش سیر شد

من بمیرم باب من از هجر زهرا پیر شد

 ایمان غلامی(باب الجنه)


از وبلاگ بوی پیراهن یوسف


تعداد بازديد : 173
پنجشنبه 31 فروردین 1391 ساعت: 6:42
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف