|
حضرت زهرا(س)-شهادت-زبان حال امیر المومنین(ع)
رفتی و هست یاد تو در خاطرم هنوز
مرگ تو دیدم و، نبود باورم هنوز!
با آن که روز و شب ز فراقت گریستم
نقش رخت نرفته ز چشم ترم هنوز
زهرای من! که سوخت سراپای تو چو شمع
میسوزد از فراق تو، پا تا سرم هنوز!
شمعی که در عزای تو افروختم ز آه
باشد چراغ محفل حزن آورم هنوز
یاد تو بس که مونس جان و دلم بود
احساس میکنم که تویی در برم هنوز!
شب ها که بی تو جانب محراب میروم
گیرد بهانهات، دل غم پرورم هنوز!
ز آن غم، که وقت غسل تو بر جان من نشست
گل های داغ، سر زند از پیکرم هنوز!
از پهلوی شکستۀ تو، دل شکستهام
وز قبر بینشان تو، تنهاترم هنوز!
بی اختیار، میفکند موقع نماز
سجادۀ نماز تو را، دخترم هنوز!
این شعر جان گداز، (موید) سرود و گفت:
باشد گواه داغ تو، چشم ترم هنوز
تعداد بازديد : 297
چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت: 18:01
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)