رباعيات و دو بيتي هاي ايام فاطميه اي آن كه شما اهل جفا و شرريد از مردم بت پرست نامردتريد در خانه

رباعيات و دو بيتي هاي ايام فاطميه اي آن كه شما اهل جفا و شرريد از مردم بت پرست نامردتريد در خانه

رباعيات و دو بيتي هاي ايام فاطميه اي آن كه شما اهل جفا و شرريد از مردم بت پرست نامردتريد در خانه

رباعيات و دو بيتي هاي ايام فاطميه اي آن كه شما اهل جفا و شرريد از مردم بت پرست نامردتريد در خانه

رباعيات و دو بيتي هاي ايام فاطميه اي آن كه شما اهل جفا و شرريد از مردم بت پرست نامردتريد در خانه
رباعيات و دو بيتي هاي ايام فاطميه اي آن كه شما اهل جفا و شرريد از مردم بت پرست نامردتريد در خانه
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
رباعيات و دو بيتي هاي ايام فاطميه اي آن كه شما اهل جفا و شرريد از مردم بت پرست نامردتريد در خانه

رباعيات و دو بيتي هاي ايام فاطميه

اي آن كه شما اهل جفا و شرريد

از مردم بت پرست نامردتريد

در خانه مرا شبيه محسن بكشيد

از خانه علي مرتضي را نبريد

 سروده ي جواد حيدري

***

من حاجي كعبه ي امامت هستم

در حج ولا در استقامت هستم

تا اينكه علي را به سلامت ديدم

در اوج شكستگي سلامت هستم

سروده ي جواد حيدري

 ***

در زير لگد دو چشم من سوي تو بود

گيسوم پريشان تو و موي تو بود

با پهلوي بشكسته تو ديدي حيدر

زهرا همه جا هميشه پهلوي تو بود

سروده ي جواد حيدري

***

اي سينه پصاف و ساده ي من به فدات

اين قامت ايستاده ي من به فدات

تا اينكه بماني و هميشه باشي

يك سوم خانواده ي من به فدات

سروده علي اكبر لطيفيان

 ***

پروانه ي شمع سحرت مي گردم

اي كعبه خودم دور سرت مي گردم

امروز به جبران نود زخم احد

بنگر كه چگونه سپرت مي گردم

سروده علي اكبر لطيفيان

***

يا فاطمه از اشك ترا مي خواهيم

بيمار تو هستيم و دوا مي خواهيم

هر كس پي حاجتي رود بر در دوست

ما از تو برات كربلا مي خواهيم

سروده ي حبيب الله موحد

 ***

ديدار بقيع ز آرزويم نرود

من فاطميم ز خلق وخويم نرود

عمريست غلام در گه زهرايم

 يا رب مددي كه آبرويم نرود

سروده ي حبيب الله موحد

 ***

عمريست دلم گشته هلاكت زهرا

دست من و آن دامن پاكت زهرا

بنما كرمي كه بار ديگر اي گل

صورت بنهم به روي خاكت زهرا

سروده ي حبيب الله موحد

 ***

يا فاطمه از غصه كبابم كردي

چون شمع تو قطره قطره آبم كردي

يك شهر سلام بي جوابم كردند

از چيست تو اين گونه جوابم كردي

سروده ي حبيب الله موحد

 ***

يا رب به ميان شعله وآتش و دود

بگرفته فلك ز دست من بود و نبود

با ضرب لگد پهلوي يارم بشكست

پوشيده دو ديده از جهان ياس كبود

سروده ي حبيب الله موحد

 ***

يا رب ز فشار درب بي تاب شدم

ا ز ضربت سيلي عدو خواب شدم

هوش از سر من ربوده درد پهلو

اما ز غريبي علي آب شدم

سروده ي حبيب الله موحد


تعداد بازديد : 861
پنجشنبه 17 فروردین 1391 ساعت: 16:06
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط NASER در تاریخ 1393/11/22 و 19:02 دقیقه ارسال شده است

NASER

اقایون حلالتون واقعا دستون درد نکنه


کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف