|
فاطمیه قصه گوی رنجهاست فاطمیه تفسیر سوز مرتضی ست
فاطمیه شعر داغ لاله است قصه ی زهرای ۱۸ ساله ست
فاطمیه شرح دیوار و در است دفتر در مقام سخت زینب پرور است
*******************************
ای دختر آفتاب ای همسر ماه
ای آنکه تو را ستاره ها خاطر خواه
این ذره به درگاه تو آورده پناه
*******************************
من با که گویم این که بهارم خزان شده
ماهم به خاک تیره غربت نهان شده
بانوی بی نشان که به هرسو نشان زاوست
رفت از برم به قامت همچون کمان شده
*******************************
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود ،
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ،
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه ،
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
*******************************
فاطمیه قصه گوی رنجهاست فاطمیه تفسیر سوز مرتضی ست
فاطمیه شعر داغ لاله است قصه ی زهرای ۱۸ ساله ست
*******************************
ما گوشه نشینان غم فاطمیه ایم
محتاج عطا و کرم فاطمیه ایم
*******************************
دل از غم فاطمه توان دارد، نه
و ز تربتِ او کسی نشان دارد، نه
آن تربتِ گمگشته به بَر، زوّاری
جز مهدی صاحب الزمان دارد، نه
*******************************
هر سینه که دوستدار زهرا ست
آشفته و بی قرار زهرا ست
گنجینه ی هفت آسمان ها
در سینه ی خون نگار زهرا ست
از شرح کرامتش همین بس
عالم همه وامدار زهرا ست
*******************************
سر فصل کتاب آفرینش زهراست
روح ادب وکمال و بینش زهراست
روزی که گشایند در باغ بهشت
مسئول گزینش و پذیرش زهراست
شهادت حضرت زهرا (س) بر شما تسلیت باد
.
.
.
خزان زود هنگام و کبود شدن یاس بوستان پیامبر ، تسلیت باد .
.
.
.
چه تعبیری خدا در نقطه دارد/ که تفسیری جدا هر نقطه دارد
به تعداد بهار عمر زهرا(س) / همین اندازه کوثر نقطه دارد . . .
(سوره ی کوثر ۱۸ نقطه دارد)
.
.
.
نمایان شد ز خط آتش و دود / که جرم فاطمه حب علی بود
پس از زهرا علی بی همزبان شد / اسیر امتی نامهربان شد . . .
.
.
.
عمریست رهین منت زهرائیم / مشهور شده به عزت زهرائیم
مُردیم اگر به قبر ما بنویسید / ماپیر غلام حضرت زهرائیم . . .
.
.
.
کدامین شب از آن شب تیره تر بود / که زهرا حایل دیوار و در بود
شبی کاندر هجوم تیغ بیداد / سرت را سینه زهرا سپر بود . . .
یا فاطمه (س)
.
.
.
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم / مامور برای خدمت زهرائیم
روزی که تمام خلق حیران هستند / ما منتظر شفاعت زهرائیم
شهادت حضرت فاطمه (س) تسلیت
.
.
.
یتیمان جز دو چشم تر ندارند / به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد / که طفلان علی مادر ندارند . . .
.
.
.
آنان که بر این خانه هجوم آوردند / در خاک نهال کینه را پروردند
در کعبه علی شکسته بتها شان را / اکنون به در خانه تلافی کردند . . .
.
.
.
خون است که روی خاک خشت افتاده است / داغ است به قلب سر نوشت افتاده است
خیزید و فرشته را به بیرون ببرید / آتش به در باغ بهشت افتاده است
.
.
.
هر سینه که دوستدار زهراست / آشفته و بی قرار زهراست
گنجینه ی هفت آسمان ها / در سینه ی خون نگار زهراست
از شرح کرامتش همین بس / عالم همه وامدار زهراست
.
.
.
تا که نامت بر زبان آمد ، زبان آتش گرفت / سوختم چندان که مغز استخوان آتش گرفت
حیدر آمدخاک همچون باد ، گرم گریه شد / خواست تا غسلت دهد ، آب روان آتش گرفت
.
.
.
نگاه سرد مردم بود و آتش / صدا بین صدا گم بود و آتش
بجای تسلیت با دسته ی گل / هجوم قوم هیضم بود و آتش
.
.
.
کمی از غسل زیر پیرهن ماند
کمی از خون خشک بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند
.
.
.
الهی داد از این دل داد از این دل
کنار قبر زهرا کرده منزل
بگو زهرا زجا خیزد ببیند
که اشک دیده کردخاک او گل
.
.
.
چنان داغت دلم غمناک کرده / که دست من تو را در خاک کرده
بجایت زینب مظلومه تو / غبار غم ز رویم پاک کرده
.
.
.
ز سوز دل کنم گریه برایت / که دیگر نشنوم زهرا صدایت
در و دیوار خانه با نگاهم / بیادم آورد آن ناله هایت
.
.
.
اگر محور به هر امکان علی بود / ولی بر فاطمه مهمان علی بود
کنار تربتت مظلومه زهرا / سر شب تا سحر گریان علی بود . . .
.
تعداد بازديد : 357
پنجشنبه 17 فروردین 1391 ساعت: 15:56
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)