آزار داده اند ز بس در جوانیم بیزار از جوانی و از زندگانیم جانانه ام که رفت چرا جان نمیرود ای مرگ همت

آزار داده اند ز بس در جوانیم بیزار از جوانی و از زندگانیم جانانه ام که رفت چرا جان نمیرود ای مرگ همت

آزار داده اند ز بس در جوانیم بیزار از جوانی و از زندگانیم جانانه ام که رفت چرا جان نمیرود ای مرگ همت

آزار داده اند ز بس در جوانیم بیزار از جوانی و از زندگانیم جانانه ام که رفت چرا جان نمیرود ای مرگ همت

آزار داده اند ز بس در جوانیم بیزار از جوانی و از زندگانیم جانانه ام که رفت چرا جان نمیرود ای مرگ همت
آزار داده اند ز بس در جوانیم بیزار از جوانی و از زندگانیم جانانه ام که رفت چرا جان نمیرود ای مرگ همت
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
آزار داده اند ز بس در جوانیم بیزار از جوانی و از زندگانیم جانانه ام که رفت چرا جان نمیرود ای مرگ همت
آزار داده اند ز بس در جوانیم
بیزار از جوانی و از زندگانیم
جانانه ام که رفت چرا جان نمیرود
ای مرگ همتی که به جانان رسانیم
هر شب به یاد ماه رخت تا سحرگهان
هر اختری است شاهد اختر فشانیم
بر تیرهای کینه سپر گشت سینه ام
آرم گواه پیش تو پشت کمانیم
یاری ز مرگ می طلبم غربتم ببین
امت پس از تو کرد عجب قدردانیم
موی سپید و فصل جوانی خبر دهد
کز هجر خود به روز سینه می فشانیم
دیوار می کند کمکم راه می روم
دیگر مپرس از من و از ناتوانیم
سوزنده تر ز آتش غم غربت علی است
ای مرگ مانده ام که ز غمها رهانیم

تعداد بازديد : 145
پنجشنبه 17 فروردین 1391 ساعت: 10:44
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف